دولت جدید و انتخاب استانداران
نامه سرگشاده صادق زيباكلام به روحانی
حقیقتش را بخواهید بعضی وقتها دچار تردید میشوم که آیا این مسائل واقعا برای شما آنگونه که من تصور میکنم مطرح هستند و یا آنکه من در دنیای اوهام، رویاها، آرزوها و خیالاتم از شما یک شخصیت دیگری برای خودم ساخته ام؟
نامه صادق زیباکلام را در ادامه میخوانیم.
جناب آقای دکتر حسن روحانی.
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران شیدا... ارکانه.
با سلام و تحیات، گرفتن رای اعتماد از مجلس و تشکیل دولت جدیدتان را تبریک عرض میکنم. البته فهرست برخی ازوزرا باعث شد تا بخشی ازانتظارات و توقعاتی که در میان ۲۴ میلیونی که با شوروامید بسیاردر ۲۹ اردیبهشت، ساعتها درپای صندوقهای رای مشتاقانه ایستادند تا به جنابعالی رای بدهند راسرخورده و نامید سازد. اما همانگونه که درمکتوب قبلی ام متذکرشدم، سعی میکنم با یادآوری «بسته بودن دستانتان» سطح توقعاتم را پایین بیاورم. سعی میکنم بایادآوری اینکه «میخواستم سه وزیرزن معرفی کنم، امانگذاشتند» زخمام را التیام بخشم. شخصا البته ازجنابعالی انتظارآوردن وزیرزن به کابینه تان رانداشتم؛ میدانستم نمیشدونمی توانستید.
جناب روحانی عزیز، حقیقتش را بخواهید بعضی وقتها دچار تردید میشوم که آیا این مسائل واقعا برای شما آنگونه که من تصور میکنم مطرح هستند و یا آنکه من در دنیای اوهام، رویاها، آرزوها و خیالاتم از شما یک شخصیت دیگری برای خودم ساخته ام؟ شک میکنم که آیا شما واقعا به برابری میان زن ومرد، وجود زنها، کردها یا اهل سنت در کابینه تان، و غیرقانونی بودن حصر باور دارید و میخواهید عیله همه این بیعدالتیها بایستید، اما «دستانتان بسته است»؟
بگذریم؛ قصدم از نگارش این نامه آن بودکه در خصوص موضوع مهم انتخاب استانداران متعرض شوم. کابینه تان را قورت دادم و گفتم دستانتان بسته است. نمیدانم آیا چندصبای دیگر که استانداران هم انتخاب شدند باز باید آنها را هم قورت بدهیم و بگوییم «دستانتان بسته بودند»؟ تحت فشار مام جمعه بودید؛ تحت فشار تشکیلات امنیتی و نظامی بودید؛ تحت فشار نمایندگان آن استان بودید؛ از بالا توصیه شده بود، وقس علیهذا.
ایام بهکام باد.