فرارو در گفت و گو علی صوفی و حسین راغفر بررسی می کند
واگذاری درآمد مالیاتی به استانها خوب یا بد؟

علی صوفی معتقد است واگذاری منابع مالیاتی راهی است که می تواند منجر به ایجاد انگیزه و تحرک در بین استانداران شود. اما حسین راغفر می گوید این اقدام جزئینگری است و نمیتواند اصلاحات جامعی برای نظام اقتصادی کشور باشد.

وزیر اسبق تعاون دولت اصلاحات ادامه میدهد: قبلا بودجهای تحت عنوان بودجههای ضروری در اختیار استانها قرار داشت اما با گذشت زمان این بودجه قطع شد. صوفی درباره این نوع از بودجه توضیح میدهد: یک سری بودجه ضروری در اختیار وزرا قرار میگرفت و یک سری بودجه عمرانی ضروری هم در اختیار استانداران قرار داشت. اگر استانداران در شهرستانی با معضلی رو به رو میشدند و تشخیص میدادند که این مشکل باید فورا حل شود از این بودجه عمرانی ضروری استفاده میکردند. چون اگر میخواستند برای ردیف بودجه باید یک سال صبر میکردند یا اصلاحیه بودجه صورت میگرفت که عملا امکان پذیر نبود.
استاندار اسبق بوشهر با بیان اینکه با قطع شدن این بودجه مشکلاتی در استانها به وجود آمد میگوید: اکنون استانداران خواهان احیاء آن وضع هستند. این اختیارات درآمد هزینهای میتواند بودجه ضروری را جبران کند و استاندار میتواند بر اساس آن برنامه ریزی کند.
صوفی ادامه میدهد: در ارتباط با منابع مالیاتی، نوعی سهمیه بندی در ارتباط با استانها وجود داشت. به این معنا که هر استان مازاد سطح مشخص درآمدی خود را میتوانست در استان خرج کند و پروژههای عمرانی تعریف کند.
او میگوید: پتانسیلی که در استانهای مختلف وجود دارد متفاوت است اما باید در نظر داشته باشیم که استانداران وقتی به بودجه عمومی متکی هستند خیالشان آسوده است و برای کشف مزیتهای نسبی استان و بهره برداری از آنها تلاش نمیکنند. چنین چیزی ممکن است در کارنامه آنها دیده نشود اما این استعدادهای استانی همچنان نهفته خواهد ماند و ما فرصتهای زیادی را از دست خواهیم داد. باید در نظر بگیریم که همه مزیتهای نسبی اقتصادی ما محسوس و فیزیکی نیست.
صوفی با بیان اینکه بخشی از پتانسیل استانها، پتانسیل اقتصادی بین المللی نامحسوس است اضافه میکند: مثلا ممکن است ما در یک مسیر یک کریدور حمل و نقل بین المللی قرار داشته باشیم که قابلیت جابهجایی 50 میلیون تن کالا در آن وجود دارد. این نیاز به صورت فیزیکی احساس نمیشود و محسوس نیست. چرا که وظیفهای برای کسی تعریف نشده است. به این ترتیب چنین فرصتهایی از دست خواهد رفت. یا مثلا فرودگاههای بین المللی که میتواند پرواز به فرودگاههای خارجی داشته باشد. اما کسی پیگیر آن نشود. بنابراین ممکن است استانداران با این طرح این موقعیتها را بهتر بشناسند و به بهره برداری برسانند.
وزیر کار دولت اصلاحات در بیان نقطه ضعف واگذاری منابع مالیاتی به استانها میگوید: ممکن است با تفویض اختیارات اقتصادی به استانداریها پروژههای ملی با آسیب رو به رو شوند و دست وزارت خانهها برای تعریف این نوع پروژهها بسته شود. فرض کنید در استانها نیازنهایی مثل یک آزادراه یا راه آهن وجود دارد. این پروژهها ملی هستند و باید برای تامین آنها از از بودجه ملی استفاده کرد. اگر اعتبارات ملی کاهش پیدا کند سیاستهای کلان تحت الشعاع قرار میگیرد.
صوفی معتقد است: شرایط اقتصادی دولت را به سوی چنین طرحی سوق داده است. او میگوید: شاید اگر دولت از نظر بودجه و درآمد مشکل نداشت به این فکر نمیافتاد و این طرح را به مصلحت نمیدید. اما در شرایط کنونی برای اینکه بار بودجه از گردن سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد یا وزارت نفت برداشته شود این سیاست در دستور کار دولت قرار گرفته است.
در مقابل نگاه مثبت صوفی، حسین راغفر استاد دانشگاه و اقتصاددان تفویض اختیارات درباره منابع مالیاتی به استانداریها را جزئینگری میداند و معتقد است این نوع تغییرات نمیتواند اصلاحات جامعی برای نظام اقتصادی کشور باشد.
راغفر ادامه میدهد: اگر قرار است یک بازنگری در نظام اقتصادی کشور صورت بگیرد این بازنگری باید بسیار کلی باشد و بخشهای مختلف را شامل شود. یعنی نقش نظامهای برنامه ریزی، تامین مالی و دستگاههای نظارتی مشخص شود. در حال حاضر مشاهده میکنیم یکی از مسئولیتهای اصلی سازمان برنامه نظارت بر اجرای برنامه هاست که هیچ وقت این موضوع محقق نشده است. سازمان برنامه و بودجه ما معمولا مسئولیت اصلی خود را تنظیم بودجه دانسته و هیچ وقت فرصت رسیدگی به مساله نظارت که اصلی ترین وظایف این سازمان بوده را نداشته است. آن طور هم که از طرح تفویض اختیار به استانداران برمی آید قرار است در استانها هم منابع مالیاتی جمع شود و هم در استفاده از آن خود برنامه ریزی کنند. به این ترتیب عملا معنای دیگر این است که دستگاههای اقتصادی کشور معلوم نیست چه کاره اند.