علی صوفی در گفت و گو با فرارو مطرح کرد
واعظی آمد، روحانی چرخید و جهانگیری کمرنگ شد

با رفتن آقای واعظی به ریاست دفتر رئیس جمهور میشود حضور کنونی آقای جهانگیری را تشریفاتی خواند. این را یک فعال سیاسی می گوید و معتقد است چرخش روحانی به سمت اصولگرایان از زمانی اتفاق افتاده که محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور شده است.

کاری که آقای جهانگیری در انتخابات ریاست جمهوری 96 کرد یک خودزنی سیاسی بود. او برای آقای روحانی سنگ تمام گذاشت و سپر آقای روحانی در برابر حملات سازماندهی شده جریان مقابل شد. آقای روحانی بدون حضور آقای جهانگیری تاب و توان این حملات را نداشت. این حضور زودهنگام و ایفای نقش در عرصه انتخابات ریاست جمهوری حساسیت هایی را درباره جهانگیری در شورای نگهبان یا نهادهای دیگر به وجود آورد. او قبل از حضور در انتخابات موقعیت هایی داشت که با حضور در انتخابات این موقعیت ها را به خطر انداخت. انتظار می رفت جهانگیری به عنوان یار غار آقای روحانی، چشم و دست راست روحانی باشد. اما ما دیدیم که آقای روحانی تغییر جهت داد و همراه با این تغییر جهت نقش آقای جهانگیری در دولت کمرنگ شد. به ویژه با رفتن آقای واعظی در ریاست دفتر رئیس جمهور میشود حضور کنونی آقای جهانگیری را تشریفاتی خواند. آقای واعظی خود را اصولگرا معرفی می کند اما اصولگرایی او با اصولگرایی نهاوندیان از زمین تا آسمان تفاوت دارد. آقای نهاوندیان یک چهره اصولگرای اصیل است و آقای واعظی در صدد اثبات اصولگرایی خودش است. بنابراین واعظی می خواهد به جریان اصولگرا چراغ سبز نشان دهد. یک کار برای چراغ سبز نشان دادن به آن جریان می تواند این باشد که آقای واعظی بخواهد آقای جهانگیری را دور بزند. یعنی ارتباط بین وزرا و معاون اول را قطع کند. این موضوع پیش بینی می شد و چنین چیزی هم رخ داد. آقای جهانگیری به طور طبیعی باید نقش پر رنگ تری نسبت به قبل پیدا می کرد. اما آقای روحانی بنابر مصلحت اندیشیهای اطرافیان خود تغییر جهت داد و منجر به کنار گذاشتن آقای جهانگیری در عمل شد.
نه قابل پیش بینی نبود که آقای واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور شود. اما وقتی آقای واعظی به این سمت رسید این موضوع را می شد پیش بینی کرد. آقای واعظی نقش متفاوت از آقای نهاوندیان ایفا می کند. این هم پیش بینی نمی شد که آقای روحانی تسلیم این جریان شود. ضمن اینکه در بدو امر آقای جهانگیری نقش تعیین کننده و محوری داشت. اما ناگهان یک دفعه همه چیز تغییر کرد. کنار گذاشته شدن آقای جهانگیری را می توانیم حاصل یک تصمیم بدانیم نه روندی که بگوییم آقای واعظی به تدریج جهانگیری را کنار گذاشته است. آقای روحانی یک دفعه چرخید.
آقای جهانگیری در صحنه حضور دارد. ممکن است برخوردهایی با ایشان شود که آقای روحانی باید درباره آقای جهانگیری تصمیم بگیرد. آقای جهانگیری فعلا باید منتظر باشد و ببیند آقای روحانی چه تصمیمی می خواهد بگیرد. آیا واقعا آقای روحانی راضی است که جهانگیری نقش تشریفاتی داشته باشد و اختیاراتش کم باشد؟ اگر آقای جهانگیری ببیند اختیاراتش در دولت به گونه ای نیست که بتواند تاثیرگذار باشد قطعا باید با آقای روحانی اتمام حجت کند و اگر آقای روحانی قائل به کم شدن نقش جهانگیری باشد، حضور او در سمت معاونت اول خیلی فایدهای ندارد.
نه به نظرم این دو نفر به هم ارتباطی ندارند. حضور آقای جهانگیری و محبوبیت ایشان در این انتخابات باعث شد عده ای او را رقیب انتخاباتی اصولگرایان در 1400 ببینند. به این ترتیب این تصور پیدا شد که عده ای بخواهند آقای جهانگیری را تحت فشار قرار دهند و ادعاهایی که آقای قالیباف در مناظره های انتخاباتی مطرح کرد مستندسازی شود. اما من فکر نمی کنم که آقای جهانگیری بخواهد با هر شرایطی در سمت معاون اول رئیس جمهور بماند.
چه دورنمایی برای آقای جهانگیری متصور هستید؟ فکر می کنید او به انتخابات 1400 می رسد؟
من فکر می کنم جامعه بسیار به بعضی مسائل هشیار است و هدف گذاری جریانات فشار را درک می کند. جامعه می داند کدام اقدامات واقعی است و در کجا پشت پرده ای وجود دارد. اینکه برادر آقای جهانگیری دستگیر می شود برای او بازتاب منفی ندارد. بازتاب منفی دستگیری حسین فریدون در فضای مجازی را درباره بازداشت برادر آقای جهانگیری نمی بینیم.