محمد توسلی در گفت و گو با فرارو:
شاه صدای مردم را زمانی شنید که کار از کار گذشته بود

اگر حتی مستبدی مثل شاه به موقع و حتی در همان اوایل سال ۵۷ صدای اعتراضات مردم را میشنید، تسلیم میشد، انتخابات آزاد برگزار میکرد، خودش طبق قانون مشروطه در جایگاه فقط سلطنت قرار میگرفت و در مدیریت کشور مداخله نمیکرد، انقلاب هرگز صورت نمیگرفت. ملت ما تمایل به انجام کار رادیکال نداشت، بلکه علاقهمند بود دست به اصلاحات تدریجی بزند. اما شاه زمانی صدای ملت را شنید که دیگر کار از کار گذشته بود.
آقای توسلی امروز بعد از گذشته چهار دهه، فکر میکنید چه عواملی باعث ساقط شدن شاه و رخ دادن انقلاب شد؟
دلایل اصلی که باعث شد انقلاب اتفاق بیفتد، دو بحران اصلی بود. یکی بحران سیاسی و دیگری بحران فرهنگی بود. در سالهای قبل از انقلاب شکاف طبقاتی وجود داشت، اما ما مشکل اقتصادی نداشتیم. فساد در دربار و وابستگان دربار وجود داشت، اما در همه دستگاههای اجرایی کشور فساد وجود نداشت؛ بنابراین عمده مشکل ما انسداد، استبداد و خودکامگی رژیم شاه بود. ساواک آزادی را از مردم سلب کرده بود و آزادیخواهان را سرکوب میکرد. رژیم هرگز پاسخگو نبود و کشور با استبداد، خودکامگی و اقتدار اداره میشد. رژیم صدای مخالف را برنمیتابید و آن را خفه میکرد. افراد زیادی بودند که نقدهای خیرخواهانه، مشفقانه و اصلاحطلبانه داشتند. برای این نقدها هزینههای سنگینی را هم پرداختند. اما شاه آنها را برنمیتابید. حتما این جمله معروف مهندس بازرگان در مخالفت با انقلاب شاه و ملت را به یاد دارید. ایشان در دادگاه نظامی سال ۴۳ گفتند ما آخرین گروهی هستیم که با زبان قانون با شما صحبت میکنیم. در آینده با نسلی رو به رو خواهید بود که با زبان دیگری با شما سخن خواهند گفت. بعد از ۱۵ خرداد این مسائل ادامه پیدا کرد. به این ترتیب جنبش اجتماعی ایران رشد پیدا کرد و زمینههای انقلاب ۵۷ فراهم شد.

فکر میکنید امروز بعد از ۴۰ سال ایران با چه مشکلات و بحرانهایی رو به روست؟
امروز ما نه تنها بحران سیاسی و فرهنگی داریم، بلکه به شدت دچار بحران اقتصادی و اجتماعی هستیم. با این حال شرایط امروز با شرایط قبل از انقلاب کاملا متفاوت است. نسل جوان باید بداند که تحولات قبل از انقلاب، در چارچوب یک جنبش اجتماعی قانونمند بود، رهبری و سازمان داشت. این اعتراضات توانست در چارچوب این مدیریت مسنجم به پیروزی برسد. اعتراضات امروز هیچ سازمان و رهبری خاصی ندارد. اعتراضات نسل جوان امروز جامعه کاملا به حق است. مشکلات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد. اما در شرایط کنونی، برنده اعتراضات گروههای برانداز و کشورهای بیگانهای هستند که از نارضایتیها بهره برداری میکنند و همچنین به آن دامن میزنند. آمریکا، اسرائیل و عربستان از یک سو و گروههای دیگر که دنبال براندازی هستند و از سوی دیگر به دنبال بهره برداری از نارضایتی مردم هستند. بدیهی است که چنین روندی در راستای منافع بیگانگان در منطقه خواهد بود؛ بنابراین اگر تحولی صورت بگیرد، در راستای منافع ملی نخواهد بود و تمامیت ارضی ما در معرض مخاطره قرار میگیرد. در چنین وضعیتی کشور دچار فروپاشی میشود. نسل معترض باید بداند که در شرایط کنونی الگویی که ما قبل از انقلاب داشتیم امروز قابل تکرار و در راستای منافع ملی نیست.
ما باید تلاش کنیم مطالبات پیش از انقلاب مردم را به حاکمیت یادآوری کنیم. ملت آرمانهایی داشتند که برای آنها انقلاب کردند. کارنامه این چهار دهه در راستای این آرمانها نیست. فکر نمیکنم در این مورد ابهامی وجود داشته باشد. زیرا واقعیتها کاملا علنی و شفاف شده است. باید یک نگاه همه جانبه برای اصلاح ساختار مدیریت کشور و بازگشت به آرمانهای انقلاب و اصول مغفول قانون اساسی صورت بگیرد. ما نیازمند یک وفاق و گفت و گوی ملی هستیم تا حاکمیت بتواند با همکاری مردم شرایط را تغییر دهند. به نظر من این تنها گزینهای است که پیش روی حاکمان و مردم قرار دارد. امروز ما باید با التزام به قانون اساسی و در راستای منافع ملی، با گفت و گو، وفاق و همکاری ملی بتوانیم از بحرانهایی که جامعه را تهدید میکند عبور کنیم.