ترنج موبایل
کد خبر: ۳۵۲۲۰

پایان آقای دو پهلو

تبلیغات
تبلیغات


مجتبی نجفی؛ «دوران خسته‌كننده‌اي را پشت‌سر گذاشتم.» اين پاسخ اخير پيرمرد 67 ساله مصري به پرسش خبرنگار سي‌ان‌ان بود كه در دوران 12 ساله خود در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي چهار پرونده مهم را مديريت كرد. تحقيق در مورد وجود تسليحات كشتار جمعي در عراق، پيگيري فعاليت‌هاي هسته‌اي كره‌شمالي و سوريه و پرونده پرهياهوي هسته‌اي ايران دوره‌اي تنش‌آلود از زندگي محمد البرادعي رقم زد كه در نهايت چهره‌اي مبهم و در عين حال شخصيتي ميانه‌رو، زيرك و فرصت‌‌طلب از فارغ‌التحصيل دانشگاه نيويورك در حقوق بين‌الملل بر جاي گذاشت اما البرادعي صرفا يك حقوقدان نبود او ابتدا در قامت يك ديپلمات مصري در سال 1964 زندگي حرفه‌اي خويش را آغاز كرد و از سال 1974 تا 1978 به‌عنوان دستيار ويژه وزير وقت امور خارجه مصر مشغول به‌كار شد.

اما البرادعي فقط يك ديپلمات هم نبود بلكه به‌عنوان استاد حقوق بين‌الملل ‌از سال‌هاي 1981 تا 1987 در دانشگاه نيويورك تدريس كرد و از سال 1984 تا 1993 به‌عنوان عضو دبيرخانه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و از سال 1993 تا 1997 به‌عنوان معاون رئيس آژانس در روابط خارجي فعاليت كرد تا اينكه سال 1997 مديريت آژانس اتمي را برعهده گرفت تا اين نهاد بين‌المللي صاحب چهارمين رئيس خود بعد از اترلينگ كول آمريكايي، زيگوارد اكلوندو هانس بليكس سوئدي شود.

البرادعي نامي آشنا براي ايرانيان
در سال 1381 زماني كه اطلاعاتي از تاسيسات هسته‌اي ايران از سوي گروه‌هاي معاند جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور منتشر شد، سياست خارجي ايران با چالشي جدي در عرصه روابط بين‌المللي مواجه شد كه از آن زمان تاكنون اين چالش در صدر اخبار بين‌المللي و داخلي قرار دارد. پرونده هسته‌اي ايران از آن زمان دوره‌هاي پرفرازو نشيبي را طي كرده و واژگاني همچون تعليق، پروتكل الحاقي، صدور قطعنامه‌هاي شوراي امنيت، بازرسي كارشناسان آژانس، فك پلمب از تاسيسات هسته‌اي، نصب سانتريفيوژ، انرژي هسته‌اي به‌عنوان حق مسلم، تحريم و فشار در ادبيات سياسي و بين‌المللي ايران باب شده است.

در اين دوران بود كه ديپلماسي ايران دو تجربه متفاوت را از سر گذراند؛ تجربه نخست در دولت سيدمحمد خاتمي آغاز شد كه وجه بارز آن تعليق داوطلبانه غني‌سازي اورانيوم و پذيرش پروتكل الحاقي با مبناي استدلالي دوري از تنش در روابط بين‌المللي و عدم ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد و جلوگيري از اعمال تحريم‌هاي بين‌المللي عليه تهران بود و فرجام آن فك‌پلمب از تاسيسات هسته‌اي اصفهان درست چند روز قبل از آغاز رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد در مرداد سال 1384 بود اما ديپلماسي دوم تداوم غني‌سازي اورانيوم و فك‌پلمب كامل از تاسيسات هسته‌اي با مبناي استدلالي مقاومت در برابر خواسته‌هاي غرب بود كه همچنان به حيات خود ادامه مي‌دهد و به‌رغم حدود پنج قطعنامه شوراي امنيت عليه ايران، در اين دوران راهبران اين ديپلماسي اعتقاد دارند كه حق غني‌سازي اورانيوم و دستيابي به چرخه كامل سوخت هسته‌اي براي ايران بازگشت‌ناپذير است اما گذشته از اين مباحث محمد البرادعي هم شخصيتي بود كه نام وي براي بسياري از ايراني‌ها آشناست.

آقاي دوپهلو، مرد ميانه‌رو و شخصيت محتاط و فرصت‌طلب لقب‌هاي مشهوري است كه با گزارش‌هاي البرادعي در مورد پرونده هسته‌اي ايران در رسانه‌هاي بين‌المللي و حتي داخلي به پيرمرد مصري منتسب شد اما اين توصيف‌ها و تعريف‌ها در ايران نسبت به رئيس آژانس مثبت‌تر بود اما در غرب البرادعي بارها و بارها به‌خصوص در زمان جورج بوش، رئيس‌جمهور سابق آمريكا و رياست‌جمهوري نيكلا ساركوزي در فرانسه به پنهان‌كاري در مورد پرونده هسته‌اي ايران متهم شد.

پاسخ البرادعي به اين اتهامات نشان مي‌دهد كه رئيس آژانس در مقاطعي از كنايه‌گويي و اظهارنظرهاي دوپهلو فاصله مي‌گرفت. اين فاصله‌گيري به‌ويژه در دوران تنش‌آلود رياست‌جمهوري جورج بوش نمود بيشتري يافت وقتي كه كاخ سفيد در آن زمان در روندي پيوسته كشورمان را به استفاده از گزينه‌ نظامي تهديد مي‌كرد و اسرائيلي‌ها در جنگ رواني همواره تهران را به تكرار تجربه بمباران هوايي تاسيسات عراق تهديد مي‌كردند.

«حمله به ايران فاجعه‌اي است كه بنيادگرايي را در منطقه افزايش مي‌دهد.» اين استدلال رئيس آژانس براي مقابله با خواست دولت جورج بوش براي حمله به تاسيسات اتمي ايران بود اما او در پاسخ به داعيه‌داران جنگ در اسرائيل از عباراتي تندتر استفاده كرد.

در تاريخ 14 شهريور 87 اين حقوقدان برجسته بين‌المللي به هفته‌نامه اردني «الحقيقه الدوليه» گفت: «اظهارات مقامات اسرائيلي انسان را به ياد دوران قرون وسطي مي‌اندازد كه براي حل مشكلات خود از سلاح عليه يكديگر استفاده مي‌كردند. بي‌ترديد اين اظهارات انسان را مايوس و نااميد مي‌كند.»

البرادعي در بيستمين گزارش خود كه تابستان سال‌جاري منتشر شد در مورد فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در پاسخ به ادعاي برنارد كوشنر در مورد عدم انتشار ضمايم گزارش آژانس صحبت‌ها در مورد بمب هسته‌اي ايران را اغراق‌آميز توصيف كرد و مدعيان اين ادعا را به بحران‌سازي در مورد پرونده هسته‌اي ايران و سوق دادن آن به راديكاليسم متهم كرد البته موضع‌گيري‌هاي البرادعي و مخالفت‌هاي وي با جورج بوش صرفا به پرونده هسته‌اي ايران محدود نشد بلكه موضع صريح‌‌تر وي مخالفت با حمله آمريكا به عراق در سال 2003 صورت گرفت.

البرادعي در آخرين سخنراني خود در مجمع عمومي سازمان ملل متحد در تاريخ 12 آبان 88 گفت: «من همواره به‌خاطر جنگ عراق اندوه مي‌خورم چرا كه اين حمله براساس دلايل ساختگي و دروغين و بدون اختيار شوراي امنيت سازمان ملل متحد صورت گرفت.» قبل از حمله آمريكا به عراق، البرادعي با بهانه كاخ سفيد براي حمله به عراق يعني وجود تسليحات كشتار جمعي در اين كشور مخالفت كرد. اين مخالفت پس از حمله و زماني كه امنيت عراق با ترورهاي پي‌در‌پي بنيادگرايان به چالش كشيده شد تشديد شد و در هنگامي كه در تبليغات انتخاباتي آمريكا در پايان دوره نخست رياست‌جمهوري بوش، مدير آژانس اعلام كرد صدها تن ماده منفجره مرتبط با تسليحات متعارف و نه هسته‌اي از تاسيسات و انبارهاي عراق مفقود شده است به اوج خود رسيد. موضوعي كه سبب شد حملات عليه دولت بوش در بحران عراق با شدت بيشتري دنبال شود.

گزارش‌هاي هسته‌اي البرادعي در مورد ايران باب ميل رئيس‌جمهور وقت آمريكا نبود به همين دليل بود كه كالين پاول، وزير امور خارجه اسبق آمريكا به‌طور خصوصي در سال 2005 از وي خواست براي دوره سوم كانديداي رياست آژانس نشود درخواستي كه سرانجام با مخالفت وي مواجه شد اما تقابل البرادعي و بوش به اين موارد محدود نشد و شايعه‌اي در مورد شنود مكالمات پيرمرد مصري از سوي نهادهاي امنيتي دولت بوش با هدف يافتن مدركي از وي در مورد جانبداري از ايران در پرونده هسته‌اي شايع شد.

در همان زمان واشنگتن‌پست مدعي شد كه در اين شنود مدرك قابل‌توجهي عليه رئيس آژانس به‌دست نيامده است.
در مورد البرادعي و نقش وي در پرونده هسته‌اي شايعات فراواني مطرح شده است. در تيرماه 1384 اين شايعات حول محور البرادعي شكل گرفت. همسر ايراني البرادعي به عنوان دليل اصلي نرمش وي در پرونده هسته‌اي ايران اعلام شد، حتي عكس همسر وي در سايت‌هاي اينترنتي منتشر شد كه با سيل بازديدكنندگان مواجه شد.

«مارك گوازدكي» سخنگوي آژانس در 10 تيرماه 1384 با رد اين شايعات اعلام كرد: «همسر البرادعي ايراني نيست.» اما در همان زمان از اعلام مليت همسر وي خودداري كرد. اين شائبه به خصوص از سوي رسانه‌هاي غربي هنگام سفر البرادعي به تهران اوج مي‌گرفت.

گزارش‌هاي البرادعي از نگاه ايراني
مقامات ايران نيز در اظهارنظرهاي مختلف خود رويكرد دوپهلو و دوگانه در گزارش البرادعي را تاييد كرده‌اند. گزارش‌هايي كه در آنها علاوه بر تاييد عدم انحراف ايران از قوانين آژانس خواستار پاسخگويي شفاف‌تر تهران درمورد برخي از موارد ابهام‌برانگيز شده است. اما به نظر مي‌رسد كه ايراني‌ها از گزارش‌هاي البرادعي راضي‌تر از غرب هستند. در برخي مقاطع مقامات ايران با استناد به گزارش‌هاي آژانس، پرونده هسته‌اي ايران را تمام شده اعلام كرده‌اند.

به خصوص اين موضوع از سوي محمود احمدي‌نژاد، رئيس‌جمهور اسلامي ايران به عنوان سندي براي اثبات كارآمدي ديپلماسي هسته‌اي دولت نهم اعلام شده است. هرچند منتقدان اعتقاد دارند كه طرح مطالعات ادعايي در گزارش‌هاي آژانس را نقطه ضعف ديپلماسي دولت نهم در پرونده هسته‌اي عنوان مي‌كند كه بر مبناي آن ايران از سوي كشورهاي غربي تحت فشار قرار مي‌گيرد. به اعتقاد اين افراد مطالعات ادعايي كه از اسفند 1386 همواره بخشي از گزارش‌هاي آژانس در مورد ايران بوده است مبنايي ندارد.

موضوعي كه از سوي ايران نيز مورد اعتراض قرار گرفته است، به عنوان نمونه علي‌اصغر سلطانيه در 14 شهريور 1388 خطاب به البرادعي از درج اطلاعات محرمانه و همكاري‌هاي پارلماني ايران با آژانس و مطالعات ادعايي در مورد فعاليت نظامي در برنامه هسته‌اي ايران انتقاد كرد و اين ادعاها را ناشي از «انگيزه‌هاي سياسي» كشورهاي غربي اعلام كرد اما با تمام اين اوصاف ايران از ماهيت اين گزارش‌ها راضي است، زيرا اين گزارش در مقاطعي باعث شده كه از فشارها عليه ايران كاسته شود.

آخرين گزارش، مبهم‌تر از گذشته
روز دوشنبه البرادعي بيست و يكمين گزارش خود را در مورد انرژي هسته‌اي ايران اعلام كرد كه باز هم با واكنش‌هاي متفاوتي مواجه شد. از نظر ايران اين گزارش حاوي نكات مثبت فراواني است كه ادعاهاي كشورهاي غربي را در مورد ماهيت ترديدآميز فعاليت هسته‌اي ايران منتفي مي‌كند. تاكيد آژانس بر تطابق اطلاعات ارائه شده از سوي ايران با نتايج بازرسي‌‌هاي كارشناسان آژانس، تاييد همكاري‌هاي ايران با آژانس، عدم انحراف ايران از تاسيسات نطنز و فردو، عدم بازفرآوري در رآكتور تهران، راستي‌آزمايي از تاسيسات در حال ساخت اراك و اجازه بازرسي از تمامي تاسيسات هسته‌اي از جمله موارد مثبتي است كه از نظر جمهوري اسلامي ايران به عنوان سندهاي انكارناپذيري در روند پرونده هسته‌اي ايران است.

اما از سوي ديگر رسانه‌هاي غربي مانند گذشته با برجسته‌سازي نكات منفي از انتقاد آژانس به تاخير ايران در اطلاع‌رساني نسبت به تاسيسات فردو خبر داده‌اند و مدعي شده‌اند كه طبق گزارش آژانس ساخت تاسيسات فردو از سال 2002 آغاز شده و در سال 2004 متوقف و در سال 2006 ادامه يافته است. به گفته رسانه‌هاي غربي در اين گزارش ادعا شده است كه احتمالا ايران تاسيسات ديگري را در نقاط مختلف در دست ساخت دارد.

تمرين براي رياست‌جمهوري
در حالي 10 آذر آمانوي ژاپني بر صندلي البرادعي در وين مي‌نشيند كه دانشمند باتجربه مصر خود را براي رقابت در انتخابات رياست‌جمهوري مصر آماده مي‌كند. او در گفت‌وگوي تلويزيوني خود با سي‌ان‌ان كه هفته پيش صورت گرفته، اظهار كرد: «در صورتي كه درباره برگزاري انتخابات آزاد و عادلانه تضمين داده شود، حضور خود را در انتخابات رياست‌جمهوري مصر بررسي مي‌كند.»

تحليلگران، استقبال مصري‌ها را از كانديداتوري وي پيش‌بيني كرده‌اند هر چند در صورت انجام چنين كاري البرادعي براي رسيدن به كاخ رياست‌جمهوري مصر راه دشواري در پيش دارد؛ اما در صورت تحقق چنين هدفي البرادعي بازيگري توانا در عرصه بين‌المللي است زيرا او در طول مدت رياست خود به خوبي ياد گرفته است چگونه بايد ميانجيگري كند.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات