احمدینژاد کجا ایستاده
از زمانی که اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خدا تلقی میشد تا زمانی که گفته شد در او حالتی انحرافی دیده میشود. حالا محمود احمدینژاد خودش مانده و تعدادی اندک از یارانش که تازه از میان آنها هم دو، سه چهره اصلی و خطدهنده، یعنی حمید بقایی، اسفندیار رحیممشایی و عبدالرضا داوری، در بازداشت هستند.
به گزارش شرق، از زمانی که اطاعت از احمدینژاد اطاعت از خدا تلقی میشد تا زمانی که گفته شد در او حالتی انحرافی دیده میشود. حالا محمود احمدینژاد خودش مانده و تعدادی اندک از یارانش که تازه از میان آنها هم دو، سه چهره اصلی و خطدهنده، یعنی حمید بقایی، اسفندیار رحیممشایی و عبدالرضا داوری، در بازداشت هستند.
احمدینژاد ۱۳ سال بعد از آن روز که روزنامه کیهان تیتر زد «ملت کار را تمام کرد»، یک پرونده پروپیمان قضائی هم دارد؛ اگرچه مشخص نیست زمان رسیدگی به آن چه موقع فرا میرسد. ماجرا از آن دلدادگی به جایی رسیده که حتی شایعه ممنوعالخروجی رئیس سابق دولت نیز مطرح شده است. دادستان دیوان محاسبات درباره تخلفات احمدینژاد گفته بود: «عنوان شد او را ممنوعالخروج کنیم؛ معمولا کسی را ممنوعالخروج میکنند که ممکن است مخفیانه برود و از دسترس خارج شود، اما در این سطح چنین موضوعی منتفی است. مجلس دستش باز است و میتواند درباره ایشان تصمیم بگیرد».
از ماه عسل تا ماه تلخ
دولت نخست احمدینژاد ماه عسل او و اصولگراها بود؛ سهم مناسبی به حامیانش در قدرت داد و در مقابل حمایت کامل را نیز از آنها گرفت. برای همین بود که تصمیمات اقتصادی اشتباه او، مانند منحلکردن سازمان مدیریت و برنامهریزی، سهام عدالت، مستقیمسازی یارانهها، مسکن مهر و...، با وجود نامه ۵۰ اقتصاددان به او، تأثیری در روند دولتداری احمدینژاد نداشت و صدای اعتراض هیچکدام از اصولگراها را درنیاورد. در انتخابات ۸۸ نیز اصولگراها از احمدینژاد بهشدت راضی بودند. نقشی که در مناظرهها ایفا میکرد و حملاتش به هاشمی و ناطقنوری، نهتنها اعتراضی در میان اصولگرایان برنینگیخت، بلکه شاید باعث خرسندی آنها نیز شد. آنها سال ۸۸ هم از احمدینژاد حمایت کردند؛ اگرچه اینروزها یکبهیک اعلام برائت میکنند و برخی از آنها مدعیاند به او رأی ندادهاند. شروع جدایی اصولگراها از احمدینژاد از زمانی آغاز شد که در چهار مرداد ۱۳۸۸ و در شرایطی که تنها هشت روز از عمر رسمی کابینه اول محمود احمدینژاد باقیمانده بود، او غلامحسین محسنیاژهای و محمدحسین صفارهرندی، وزرای وقت اطلاعات و ارشاد را که از منتقدان اصلی مشایی در دولت بودند، برکنار کرد. اما ماجرا از زمانی عجیبتر شد که احمدینژاد با وجود تذکر رهبری و نامهای که خودش به رهبری نوشت، در انتخابات ثبتنام کرد و ردصلاحیت شد. بعد از آن بود که مدام پیام ویدئویی منتشر میکرد، ماجرای بستنشینی را به همراه بقایی و مشایی راه انداخت و حتی بعد از بازداشت این دو نفر، به تنهایی در امامزاده صالح تحصن کرد و جمعی محدود هم گردش آمدند. پس از این اقدامات بود که شایعه برکناریاش از مجمع تشخیص مصلحت منتشر شد؛ اخبار حاکی از این بود که رابطه اعضا با او در مجمع هم چندان حسنه نیست؛ تا جایی که حتی احمد توکلی نیز در یک جلسه در مقابل دیگران به او و رفتارهای اخیرش اعتراض کرده بود.
در این میان برخی معتقدند بستنشینیها و بیانیههای تندوتیز احمدینژاد خطاب به قوه قضائیه در حمایت از دو یار بازداشتشده، احتمالا بیارتباط با پروندههای خودش نیست. فاضل موسوی، عضو کمیسیون اصل ۹۰ مجلس هشتم، گفته بود: احکام صادره برای احمدینژاد بیشتر از هفت حکم است. او گفته بود: «طبق اخباری که از منابع موثق به من رسیده، ۱۱ حکم قطعی علیه ایشان صادر شده است؛ پس بستنشینی فرافکنی و فرار رو به جلو است برای مبراشدن از این اتهامات. تا امروز مکرر از احمدینژاد خواسته شده پاسخگوی اتهاماتش باشد».
اگر خلاف واقع باشد».
حجتالاسلام مهدی طائب، فرمانده قرارگاه عمار در پاسخ به این سؤال که آیا رئیس دفتر احمدینژاد جاسوسانه عمل میکرده، گفت: بله، آقای مشایی نیروی بسیار پیچیدهای است و اینکه جاسوس است یا نه، خودش باید بگوید. مشایی توانست آقای احمدینژاد را که در ریل نظام جلو میرفت از ریل خارج کند و به یک نیروی ضد نظام تبدیل کند، این نشان میدهد در این زمینه آدم موفقی است.