کیاوش حافظی
اصلاحات به سبک رئیسجمهور کرواسی

دقایقی بعد از فینال فرانسه - کرواسی، روسای جمهور روسیه کشور برگزارکننده جام جهانی و دو کشور فینالیست از روی صندلی خود به زمین سبز رفتند. پایینتر از هزاران تماشاگر ایستادندو به صف شدند که به ۵۰-۶۰ نفر ادای احترام کنند. در بین تصاویری که از رسانه ملی هم پخش میشد تصاویر کولیندا گرابار کیتاروویچ، رئیس جمهور کرواسی بیش از دیگران به چشم میآمد و ذهن را با خود درگیر میکرد. نه به آن خاطر که تصاویری از صدا و سیما پخش شد که احتمالا نباید میشد، بلکه به آن خاطر که کیتاروویچ در برکندن رخت سیاست، از همتایان دیگرش پیشی گرفته بود. به جای کت و دامن اتوکشیده، پیراهن تیم ملی کشورش را بر تن کرده و احساساتش را بروز میداد. مثل همه آدمها میخندید و وقتی که جام زرین جهانی به دستانش رسید بر آن بوسه زد طوری که انگار نه انگار یک سیاستمدار بلندپایه اروپایی است. فکرش را بکنید یک سیاستمدار برای امر غیرقدسی و غیرایدئولوژیک از خود هیجان نشان داد.
بله، درست است. این حرفها دقیقا از احساسات خارج میشوند. اما مگر آرمان آزادی، برابری و جهانی زیبا از جای دیگری آمده اند؟ مگر در پس زخمهای استبداد، تبعیض و پلشتی روزگار نبود که انسان رویای آزادی و برابری در سر پرورانید؟ مگر از پس همین رویاها مبارزه نکرد و حق و قانون را از نو ننوشت؟
فوتبال کاری کرد که یک رئیس جمهور نه تنها صدای مردم خودش بلکه خواست مردم همه دنیا را بشنود. کیتاروویچ در آن لحظهها سیاستمدار نبود. او یک نفر از میلیاردها طرفدار فوتبال بود؛ خود مردم بود. با این حال ژست مردمی بودن نگرفت و شعاری و پوپولیست نبود؛ و این یعنی اصلاحات واقعی.
او خود درخت پندار نبود، اما فکر میکنم اگر سهراب زنده بود شعر "جای مردان سیاست" را به سیاستمداری هدیه میکرد که با خود چند دقیقه هوای تازه همراه آورده بود.
