برادر شهید رکن آبادی: به غضنفر آمپول اعتراف زده بودند

«به نظرم ایران نباید در مناسک حج شرکت میکرد تا به دنیا ثابت میکرد عربستان حق و حقوق ما را پایمال کرده است. با رفتن به حج بزرگترین خدمات را به سعودیها میدهیم. این عمل ما نشان میدهد پذیرفیتم مقصر اتفاقات منا هستیم».

وی نکات مختلفی را بیان کرده است. در ادامه مشروح گفتوگوی مرتضی رکنآبادی را میخوانید.

آن چه در فضای عمومی و اطلاعرسانی کشور مطرح شده و شاهدات عینی مطرح کردند، نشان میدهد فاجعه منا یک جنایت از پیش تعیین شده بوده است. در همین راستا خاطرمان هست که مقام معظم رهبری نیز فرمودند که فاجعهای که در منا رخ داده است احتمال عمد بودن در آن قوی است.
چرا در آن زمان اصرار داشتید که آقای رکنآبادی زنده هستند؟
وقتی حادثه منا رخ داد مطمئن بودم برای برادرم اتفاقی افتاده است. میدانستم سعودیها از فرصت استفاده میکنند و او را میربایند. حضور شهید رکنآبادی در خاک عربستان برای آنها بسیار ارزنده و فرصت خوبی بود. شهید رکن آبادی عنصر نامطلوبی برای داعش و به ویژه آل سعود بود و دشمنان همیشه دنبال ترور او بودند.
چرا شهید رکنآبادی با اسم و عنوان شخص دیگری وارد کشور عربستان نشد؟
نمیدانم شرایط امنیتی که باید رعایت میشد چه بود. در آن زمان غیر از بنده، افراد دیگری هم به شهید رکن آبادی گفته بودند که به حج نرود. وقتی به ایشان گفتم به حج نروید آنجا برای شما خطر دارد، گفت: زمانی که به جبهه یا به لبنان رفتم میدانستم در آنجا چه خبر است و چه اتفاقی برایم خواهد افتاد. خاک عربستان حکم سنگر برایم دارد و از من خواسته شده در این مراسم تحت عنوان هیات علمی بعثه رهبری شرکت کنم.
چرا ایران در آن زمان با رژیم آل سعود برخورد نکرد؟
این را باید از دولتها پرسید. وقتی مقام معظم رهبری در دانشگاه بهشهر آن سخنان محکم و تاریخی را بیان کردند سعودیها حساب کار دستشان آمد و نسبت به استرداد پیکر شهدا اقدام کردند، اما این که چرا دولت برای ادامه مسیر اقدامی نکرده اجازه بدهید حرفی نزنم، چون واژه مناسب و مثبتی نمیتوان گفت. دولتها در برابر فاجعه منا همیشه نسبتهایی مثل بی لیاقت و بی کفایت را به آل سعود میدهند در صورتی که این نسبتها شامل حال خودشان است، زیرا تا امروز نتوانستند حق یکی از شهدا را بگیرند تا جایی که سعودیها امروز مدعی و طلبکار شدهاند که حادثه منا بر اثر بی نظمی ایرانیان اتفاق افتاده است و در این زمینه میان افکار عمومی دنیا تبلیغ میکنند. این نشان میهد که ایران نه تنها نتوانسته حق خودش را بگیرید بلکه به دنیا هم بدهکار شده است.
بعد از فاجعه منا، اختلافاتی بین دو کشور رخ داد و عدهای از افراد خودسر به سفارت عربستان حمله کردند. آیا این کار باعث نشد اوضاع به نفع عربستان پیش برود؟
یک شب قبل از تعرض به سفارت عربستان در تهران به کنسولگری سعودی در مشهد حمله شده بود. معترضان در آنجا اعلام کردند فردا نوبت سفارت عربستان است! همه مردم میدانستند چه اتفاقی قرار است بیفتد و این که چرا مسائل امنیتی را در محدوده سفارت اجرا نکردند جای تامل است. به نظر میرسد نمیخواستند یا توان برخورد را نداشتند که مقابل این اتفاق ایستادگی نکردند. البته به احتمال زیاد سعودیها خودشان زمینه را آماده کردند تا سفارتخانه بسته و روابطشان با ایران قطع شود، زیرا دنبال مظلومنمایی در دنیا هستند. هدف آنها این است که تا پاسخگوی قضیه حج نباشند، زیرا در فاجعه منا ۴۶۸ نفر و در حادثه جرثقیل ۱۲ ایرانی کشته شده بودند و همچنین تعداد زیادی از حجاج حتی تا هشت هزار نفر کشته آمار دادهاند.
شخصیت شهید رکنآبادی چگونه بود که همواره دشمنان دنبال ترور او در همه جای دنیا بودند؟
رکنآبادی یکی از چهرههای شناخته شده در محور مقاومت لبنان بود. سفیر ایران در لبنان، کاردار ایران در سوریه و حافظ منافع ایران در دفتر مصر بود. البته عملکرد شهید رکنآبادی در محور مقاومت به ویژه درحزبالله لبنان بسیار مهمتر بود. برادرم یکی از چهرهها و متفکرانی بود که نقشهای داعش و استعمارگران را با یک فکر و حرکت ساده در منطقه خنثی میکرد؛ واضح است که در آسمانها دنبال او بگردند، وقتی روی زمین و در خاک سعودی باشد به سادگی از کنار آن نمیگذرند. میدانم از لحظه ثبت نام ایشان به حج لحظه به لحظه او را دنبال کردند، حتی تیمهای عملیاتی مشترک برای تعقیب وزیر نظر گرفتن او تشکیل داده بودند. شهید رکنآبادی بارها در سوریه و لبنان مورد سوء قصد و ترور قرار گرفته بود که فقط حمله به سفارت ایران رسانهای شد. لطف خدا و این که او فردی بسیار باهوشی بود باعث شده زنده بماند نقشههای تروریستها ناکام نماند.
گویا اعضای بدن شهید رکنآبادی را برداشته بودند. در این زمینه توضیحی میدهید؟
آن چه از اظهارات بعضی مسئولان برمیآید ایشان ربوده شده بود. جالب است بدانید بعد از سه سال آن چه از طریق روزنامه شما گفته میشود برای بسیاری از مسئولان تعجبآور و حیرتآور خواهد بود، زیرا آنها باور ندارند و اطلاع نداشتند پیکر شهید رکنآبادی تخلیه شده بود. مغز و تمام اعضای داخلی بدن را از پیکر خارج کرده بودند. به این موضوع میتوان به دو صورت نگاه کرد؛ این که در تمام دنیا مرسوم است فردی که در خارج از کشورش فوت میکند برای این که پیکر او را به سرزمینش منتقل کنند و به دلیل مسائل بهداشتی اعضای داخلی بدن فرد را تخلیه میکنند، این قضیه در عربستان هم صدق میکند. افرادی که در عربستان فوت میکنند قبل از تحویل پیکر فرد اعضای بدنش تخلیه میشود. اما شهید رکن آبادی تنها کسی بود که در بین پیکرهای تحویل داده شده بدنش تخلیه شده بود.
آیا روی پیکر ایشان اسید ریخته بودند؟
بله. مشخص بود اسید ریخته شده است. مفتیای که کار اخراج جسدها را انجام میداد وقتی جسد برادرم را دید گفت که والله غضنفر شهید است. ۷۰درصد پیکر سالم بود فکر نمیکردم پیکرش این قدر سالم مانده باشد. وقتی روی جسدی اسید میریزند در عرض سه ماه بدن از بین میرود و تبدیل به خاک میشود. طبق محاسبات ما، برادرم ۵۵ روز در عربستان دفن شده بود و در این مدت باید تبدیل به خاک میشد، پیکرهای زیادی از آن قبرستان خارج شدند. به چشم خود دیدم از اجساد چیزی باقی نمانده است. پیکر شهید رکنآبادی از بین آن شهدایی که حدود ۵۰۰نفر بودند از همه سالمتر مانده بود. دلیل دوم که چرا مغز و اعضای بدن شهید رکن آبادی را خارج کردند این است که بنده با کارشناسان امنیتی صحبت کردم آنها معتقد بودند به احتمال زیاد ایشان را ربوده بودند و به او آمپول اعتراف زدند؛ مغز ایشان را برای این مورد از بدن خارج کردند و برای تخلیه بقیه اعضای بدن گفتند به احتمال زیاد او را با آمپول سمی شهید کرده اند، چون آثار آمپولها در بدن میماند به همین دلیل مغز و اعضا را از پیکر تخلیه کردند. در واقع میخواستند اثر انگشتشان را پاک کنند.
عملکرد مسئولان را در باز پس گیری حقوق شهدای منا چگونه ارزیابی میکنید؟
تاکنون هیچ عملکردی که نتیجه مثمر ثمر داشته باشد از مسئولان ندیده ایم. مکاتباتی صورت گرفته، اما در این نامهها عزم جدی برای پیگیری وجود نداشته است.
آیا وزارت امور خارجه وظیفه پیگیری را بر عهده داشته یا بعثه و بنیاد شهید هم باید پیگیری میکردند؟
به نظرم باید هر سه قوه پیگیر حقوق ایرانیان حادثه منا باشند، زیرا افراد کشته شده درعربستان توسط دشمنان شهید شده اند.
نظر شما در مورد عملکرد سازمان حج چیست؟
به نظرم ایران نباید در مناسک حج شرکت میکرد تا به دنیا ثابت میکرد عربستان حق و حقوق ما را پایمال کرده است. با رفتن به حج بزرگترین خدمات را به سعودیها میدهیم. این عمل ما نشان میدهد پذیرفیتم مقصر اتفاقات منا هستیم.
رهبر انقلاب در صحبتهایشان فرمودند: مکه و مدینه باید شورایی اداره شود و عربستان نسبت به این موضوع حساسیت نشان داد و پا پس کشید. نظر شما در این باره چیست؟
مکه و مدینه از لحاظ جغرافیایی در کشور عربستان قرار دارد، اما به لحاظ دینی در قلمرو جهان اسلام است و جهان اسلام باید در مورد حج تصمیم گیری کند. به نظرم صحبتهای حضرت آقا درست و منطبق بر حقیقت است.
خانواده شهدای منا در این روزها چه میکنند، از وضعیت آنها خبری دارید؟
در سه سال گذشته، خانواده تمام شهدای منا نزدیک عید قربان که میشود دچار افسردگی خاصی میشوند. از عید قربان تا دوم مهر که سالگرد اصلی فاجعه منا است در یک بازه چند ماه در افسردگی به سر میبرند. بنده فقط از طرف خانواده شهید رکن آبادی این مطالب را میگویم. ما از عربستان حدود پنج درصد ناراحت هستیم، زیرا آنها وقتی دیدند هدفشان در تیررس است و به کشورشان آمده فرصت غنیمت دانستند و کاری که میخواستند انجام دادند، اما از مسئولان ایرانی بابت پیگیری نکردن مسائل بسیار شاکی هستم، زیرا آنها با رای مردم بر کرسی ریاست تکیه زدند.
در آن زمان مجلس گزارش کار از دولت و امور خارجه نخواست؟
در آن زمان مسئولان وزارت خارجه و نماینده دولت به مجلس رفتند و پاسخگوی سوالات بودند، اما نتیجه و خروجی کار چه بود؟ قرار بود اقداماتی انجام شود که تاکنون از هیچ یک از دستگاههای ذیربط اقدام مثمر ثمر دیده نشده است.
درباره رابطه شهید رکن آبادی با محور مقاومت برای ما اندکی توضیح دهید؟
ایشان یکی از چهرههای سرشناس در حزبالله و فلسطین بود و رابطه بسیار نزدیکی با سیدحسن نصرالله داشت. حتی صحبتهایی که سیدحسن نصرالله در مقام شهید رکن آبادی بیان کرد بسیار قابل توجه است. شهید رکن آبادی ۲۶ سال سابقه فعالیت در وزارت امور خارجه داشت، اما سیدحسن نصرالله همواره در سخنانشان میگویند در این ۳۰ سالی که با رکن آبادی آشنا هستم، که این نشان میدهد شهید رکن آبادی قبل از ورود به وزارت امور خارجه در محور مقاومت فعالیت داشته است.
برای شما از جنایتهایی که صهیونیستها انجام داده بودند و ضربههایی که مقاومت به آنها زده بود، تعریف کردهاند؟
اجازه بدهید چیزی در این مورد نگویم.
در پیروزی لبنان علیه اسراییل شهید رکنآبادی چه نقشی داشت؟
شک نکنید پیروزی یک ملت بر دوش یک نفر نیست؛ این پیروزیها نتیجه یک کار تیمی است که از عالیترین مقامها و تا پایینترین سرباز در آن پیروزی دخیل هستند. شهید رکنآبادی همیشه خودش را سرباز کوچک محور مقاومت میدانست و تا جایی که میتوانست برای پیروزی جبهه مقاومت و فلسطین تلاش میکرد. خدا را شکر میکنم که ایشان با شهادت از این دنیا رفتند. وقتی برادرم سفیر لبنان شد شب قبل از عزیمت با او عکس یادگاری و عکس قبل از شهادت انداختم، زیرا با خودم به این نتیجه رسیده بودم که ایشان در لبنان شهید خواهد شد؛ این خواسته خدا بود که شهید رکن آبادی در بهترین لباس و در بهترین حالات ذکر و مناجات و آن گونه که دوست داشت دعوت حق را لبیک بگوید.
شخصیت آقای رکن آبادی و ریشه اعتقاداتیاش از کجا سرمنشأ میگرفت؟
ریشه شهید رکن آبادی به بسیج برمیگردد. البته از این افرادی نبود که دنبال کارت بسیج و مزایای آن هستند. در هیچ یک از مبارزاتی که انجام داد دنبال امتیاز گرفتن نبود. با اراذل و اوباشی که مرتکب جرایم منکراتی میشدند، برخورد شدیدی میکرد، اما در کنار آن برخورد به شیوهای پیش میرفت که افراد خاطی ترک فعل میکردند و حتی بعضی از آنها از دوستان نزدیک شهید شدند. بسیاری از افرادی که جذب پایگاه بسیج محل شده بودند مسیر زندگیشان توسط شهید رکنآبادی عوض شد. برخی از آنها امروز از افراد سرشناس و مومن در جامعه هستند.
در پایان نکتهای مانده است که برای مخاطبان ما بیان کنید؟
به عنوان شهروند درجه پایین کشور به مسئولان میگویم مطالبات ما در خصوص جنایتهایی که در منا رخ داده همان مطالباتی است که حضرت آیتالله خامنهای دارند نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر. اگر به مطالبات ما توجه نمیکنید حداقل به مطالبات رهبری توجه کنید.