صباح زنگنه: شرایط برای عربستان ماندگار نیست

از جنوب و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس گرفته تا شمال و کشورهای آسیای میانه و قفقاز جنوبی. محمدجواد ظریف وزیر خارجه نیز هنگام دریافت استوارنامه سفیر عربستان در سال ۹۲ گفته بود: «اولویت سیاست خارجی ایران، گسترش روابط با همه کشورهای همسایه بهویژه عربستان است».

یکی از مهمترین محورهای شعارهای آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ معطوف به حوزه روابط بینالمللی ایران و به طور کلی سیاست خارجی بود. در این زمینه همواره نیز گفته شد که دوستی با کشورهای همسایه اولویت دارد. به نظر شما آیا شعارها در این پنج سال محقق شده است؟
اگر بخواهیم سیاست منطقهای ایران در چند سال اخیر را بررسی کنیم، ابتدا باید تعریف مشخصی از منطقه داشته باشیم. ما در منطقه چند زیرمنطقه داریم. این زیرمنطقهها شامل خلیج فارس، بخشی از خاورمیانه، جزئی از شبهقاره، آسیای میانه و قفقاز جنوبی هستند.
پس طبق همین دستهبندی جلو برویم و از زیرمنطقه خلیجفارس که کشورهایی مثل عربستان سعودی، قطر، امارات و عمان را در بر میگیرد بحث را آغاز کنیم.
میتوان گفت که دولت در این زیرمنطقه تا حدودی توفیق داشته است. اما بخش عمده این توفیق نه به دلیل برنامهریزی ایران، بلکه بنابر اقتضای شرایطی که برخی از کشورهای حاشیه خلیجفارس با آن مواجه شدند به دست آمد. در واقع به خاطر هژمون و تسلط خواهی عربستان بر منطقه خلیجفارس بود که کشورهایی مثل قطر، عمان و تا حدودی کویت به سمت ایران گرایش پیدا کردند.
یعنی دیپلماسی ایران متمرکز روی رابطه با غرب بود؟
غرب و در درجه اول آمریکا، چون معلوم شده بود که همکاری با اروپا در موضوع هستهای نتوانسته برای جمهوری اسلامی ایران نتیجهای قاطع و روشن ایجاد کند، بنابراین نظرات به اینسو رفت که با آمریکا به همراه اروپا بتوان به نتیجه رسید. با ورود آمریکا به مجموعه سه کشور اروپایی و بعد اضافهشدن چین و روسیه، عملا شاهد خروجی این روند تحت عنوان برجام بودیم. این مشمولیت و اولویت باعث نادیدهگرفتن نقش مکمل یا مخرب زیرمنطقه خلیجفارس شده بود.
عربستانسعودی هیچگاه از برجام رضایت نداشت و به نظر میآید از خروج آمریکا از این توافق خشنود شده است. بعد از خروج آمریکا از این توافق و نزدیکی دونالد ترامپ به عربستان نیز فاصله بیشتری بین تهران- ریاض ایجاد شده است. به نظر شما علت این اتفاق چیست؟ چون به نظر میرسد اگر از سمت ایران به موضوع نگاه کنیم گویی همچنان تمایل به برقراری ارتباط وجود دارد و وزیر خارجه ایران هم بارها از درازکردن دست دوستی به سوی عربستان سخن گفته است. به نظر شما به طور کلی رابطه ما با کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در گرو رابطه با عربستان است؟
من با این نگاه موافق نیستم. عربستان جایگاه خودش را دارد و سایر کشورها هم جایگاه خودشان را دارند؛ بهطورمثال رابطه ایران با عمان رابطه خوبی است. رابطه با قطر در حد وسط و رو به جلو است. رابطه با کویت درگیر فشارهای گوناگون عربستان است.
با وجود این دیدگاه همچنان معتقدید که یکی از گامهای ارتباط با همسایگان باید در حین مذاکرات برجام انجام میشد و بعد از توافق میتوانستیم تعامل بیشتری با همسایههای حوزه خلیجفارس داشته باشیم.
بله و به وسیله این تعامل با آنها مانع بروز عکسالعملهای تند و حساسیتآور شویم. بخش دیگر موضوع سیاستهای گوناگونی است که باعث شکلگیری اوضاع جدید در عراق و سوریه شده است. در این دو کشور و به نسبت کمتر در لبنان، نوعی تقابل سیاستهای عربستان و احیانا امارات و قطر در برابر سیاستهای جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد.
مشکل کجا بود؟
در عراق و سوریه از نوعی عدم وحدت عملی مبتنیبر حضور همه مؤلفههای دیپلماسی خارجی رنج میبردیم و هنوز هم کموبیش رنج میبریم. ایران نتوانسته است از همه مؤلفههای فعال و مؤثر دیپلماسی خارجی که شامل همه نیروها و دستگاههاست به صورت مشترک استفاده کند تا بتوانند اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران را محقق کنند. در این زمینه احساس کمبود میشود و از حضور منسجم و هماهنگ همه ابزارها رنج میبریم.
در مورد عراق اوضاع کمی متفاوت نشده است؟ چون در انتخاباتی که اخیرا برگزار شد و بسیاری عقیده داشتند که رئیس مجلس، رئیسجمهور و نخستوزیر جدید به ایران نزدیک هستند.
بله، این یک نتیجه مثبت بود. افرادی برای ریاست سه قوه اصلی در عراق انتخاب شدند که میتوانند به سود منافع ملی و منطقهای هر دو کشور بر اساس همکاری و همگرایی کار کنند.
به سوریه بپردازیم. این کشور هم در آستانه ثبات سراسری است.
در سوریه هم مثل عراق نیاز است که همه عوامل و عناصر فعال در شکلگیری و اجرای سیاست خارجی حضور داشته باشند. در اینجا تنوع فشارها بیشتر است. هم از سوی کشورهای اروپایی و آمریکا و هم از سوی رژیم صهیونیستی و هم از سوی روسیه. همگرایی وجود دارد، اما ممکن است بهعنوان رقیب به جمهوری اسلامی ایران نگاه کند، بنابراین تنوع فشارها، تقابلها و اختلاف اهداف بازیگران متعدد دولتی و غیردولتی در سوریه بیشتر از عراق است، بنابراین نیاز است که حضور جامع و فراگیر همه سازمانها و دستگاههای مؤثر و عامل و فعال جمهوری اسلامی ایران را داشته باشیم.
عناصری که از دیدگاه شما باید بهصورت جامع همگرایی کنند مشخصا چه سازمانهایی هستند؟
بخش اقتصادی و خصوصی کشور، وزارتخانههای صنعتی کشور و وزارت خارجه که باید در مرکزشان قرار بگیرد.
ایران در سوریه با ترکیه هم که یکی از کشورهایی است که طبق تقسیمبندی شما در زیرمنطقه آسیای میانه است، همکاری میکند. دیپلماسی در آن زیرمنطقه چطور عمل کرده؟
به نظر میآید در زیرمنطقه قفقاز جنوبی و آسیای میانه و به ویژه ترکیه و جمهوریآذربایجان، سیاستهای مؤثر بوده است. دیپلماسی توانسته این روابط را حفظ کند و توسعه دهد و از بنبستهایی که بارها در این چند سال پیش آمد، عبور کند که یک موفقیت محسوب میشود.
بهتازگی اتفاق تلخ دیگری در مرز مشترک با پاکستان رخ داد و ۱۲ مرزبان ایرانی ربوده شدند. این چندمینبار است که چنین اتفاقی رخ میدهد و بعضی از کارشناسان معتقدند پاکستان مرز مشترک با ایران را رها کرده. تابهحال هم عمرانخان، نخستوزیر جدید این کشور، دو بار به عربستان سعودی سفر کرده است. در این شرایط رابطه ما با پاکستان که در زیرمنطقه شبهقاره قرار میگیرد، چطور پیش میرود؟
پاکستان کشور مهمی است و از جمله همسایگانی است که رابطه با آن با کمی تمرکز نیروها و تصمیمگیران ایران میتواند دچار تحول مهم و چشمگیری شود. البته در پاکستان هم عوامل تقابل، فشار و عوامل رهاشدگی در اینکه سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نتواند دستاوردهای خوب و چشمگیری پیدا کند، بسیار مؤثر هستند.
به نظر شما چه اقداماتی را میتوان به کار گرفت؟
با توجه بیشتر، حتی امکان رسیدن به توافقات استراتژیک هم وجود دارد. البته نباید انتظار داشت نخستوزیران و رئیسجمهوران جدید و سابق پاکستان که بسیاری از آنها نیز فاسد بودند، منافع شخصی، حزبی و منافع ملی را نادیده بگیرند و از کمکهایی که دیگر کشورها به آنها میکنند، چشمپوشی کنند. رفتوآمد آقای عمرانخان، نخستوزیر جدید نیز در همین راستا است. دوستی ایران و پاکستان عمیق و تاریخی است، اما ایران باید در برابر نیازهای روزمره پاکستانیها هم درک صحیحی داشته باشد.
پاکستان نیروی کار زیادی هم در کشورهایی مانند عربستان و امارات دارد.
پاکستان در عربستان و امارات و اغلب کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیروی کار زیادی دارد. نفت با تسهیلاتی به آنها داده میشود و بازار خوبی هم برای تولیدات پاکستان در این کشورها وجود دارد. این عوامل را نباید نادیده گرفت. از سوی دیگر فکر نمیکنم ایران در بخش دولتی و خصوصی یکدهم سرمایهگذاری این کشورها را انجام داده باشد. پس با توجه به عدم انسجام در مجموع سیاستها نباید توقع داشته باشیم که عمرانخان بلافاصله به سمت تهران بیاید و همه امتیازاتی را که از این کشورها به دست میآورد، نادیده بگیرد.
هند، کشور دیگری در زیرمنطقه شبهقاره است که بهتازگی هم سرمایهگذاریهایی در ایران کرده است. این کشور دومین خریدار نفت ایران نیز هست و در مقابل سیاستهای آمریکا علیه ایران هنوز تسلیم نشده. در چند سال اخیر رابطه ایران و هند در چه قالبی بوده است؟
هند قدرت روبهرشدی در میان قدرتهای منطقهای است. هنوز به قدرتی جهانی تبدیل نشده، اما قدرت منطقهای معتنابهی است. برقراری تعادل منطقی بین روابط ایران با پاکستان و ایران با هند، ضروری است. نباید این روابط به معنای اتخاذ سیاست سلبی یا منفی باشد، بلکه نیازمند اتخاذ سیاست ایجابی و مثبت با هر دو کشور است. اگر همکاری در حوزهای با پاکستان انجام شد، نباید به معنای رد یک پروژه دیگر با هند باشد. یا اگر با هندوستان وارد یک همکاری اقتصادی گسترده نفتی یا سرمایهگذاری و حملونقلی شدیم، نباید پاکستان را از دست بدهیم.