با نگاهی به مستند «آقای مدیر» به کارگردانی علی نیکبخت
تهران؛ شهر بیمدیر
تفسیر مدیریتی از شهر تهران، تهران قبل از هر چیز نیازمند انسجامسازی مدیریتی است و تازمانی که این انسجام اتفاق نیفتد، نمیتوان انتظار زیادی برای حل معضلات آن داشت.
آنچه در مستند «آقای مدیر» از زبان متخصصان مختلف بیان میشود، نه تازه است و نه حرفهایی خاص. اما بسیار قابل توجه است. به نظر میرسد این سخنان را میتوان در دستهبندیهای زیر گنجاند:
دسته اول آمار و ارقام مانند از دست دادن ۲۰ میلیون ساعت در ترافیک برای یک روز در تهران، مصرف روزانه ۸۰ میلیون لیتر بنزین در کشور درطول یک روز که دوبرابر استاندار جهانی است و سهم قابل توجه تهرانیها در این میان، افزایش نزاعهای روزانه در تهران، کاهش شاخصهای رفاه برای زندگی در تهران، پذیرش روزانه ۸ برابر جمعیت و شبانه ۴ برابر جمعیت بیشتر از توان معمول خود بر اساس شاخصهای جغرافیایی و اقلیمی و ....
دسته دوم ذکر واقعیتهایی در مورد جغرافیا و اقلیم تهران در تناسب با شهری بودن آن مانند زلزلهخیز بودن، وقوع پیشلرزههای روزانه در تهران به طور مرتب هرچند ساکنان متوجه آن نمیشوند، گسلهای متعدد، افزایش دمای هوا و کاهش نزولات جوی در ۲۰ سال آینده، افزایش بیرویه جمعیت، وجود شهرکهای اطراف بدون سیستم فاضلاب، و....
دسته سوم لزوم الگوبرداری از نمونه شهرهای دیگر جهان برای حل معضلات تهران با استناد به مدلهای حل معضل آلودگی هوای توکیو در سالهای پیش، حل معضل ترافیک شهر کوریتیبا برزیل، سیل استان کویین لند استرالیا در سال ۲۰۱۱ و مدیریت بحران آن و ....
دسته چهارم لزوم بازنگری در قوانین مختلف ساخت و ساز و درنظر گرفتن زلزلهخیز بودن شهر تهران و جلوگیری از بلندمرتبهسازی
دسته پنجم مسئله مدیریت بحران و شفافسازی برای دستگاههای ذیربط
دسته ششم عدم یکپارچگی مدیریت در شهر تهران
به نظر میرسد در نگاه اول، که این سخنان تکراری باشد، اما شنیدن آنها از تعدادی متخصص طی ۵۲ دقیقه، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که منشأ این تناقضها کجاست؛ اینکه همه میدانند مشکلات چیست، ریشه آنها کجاست، راه حلها چیست، اما کسی توجهی نمیکند!
این مستند ابتدا با صحبتهای دو استاد غیرایرانی آغاز میشود که درباره تهران، گذشته، مشکلات، آینده و چارهها صحبت میکنند، سپس با صحبتهای اساتید ایرانی ادامه یافته و با نظرات مدیران اجرایی سطوح بالا پایان مییابد. به عبارت دیگری و در یک نگاه چه با نگرش اتیک و چه امیک گویی همه یک حرف را میزنند و از سوی دیگر سیر پرداختن به موضوعات نیز به گونهای پیش میرود که تهران را شهری مملو از مشکلات و اتفاقات ریز و درشتی معرفی میکند که تا چند سال دیگر، به طور کامل قابلیت زیستن را از دست میدهد.
اما در این میان تفسیری که از مدیریت در تهران در این مستند میشود، حائز اهمیت است. براساس مفاهیم و روال معمول، مدیریت در تهران، به معنای وجود مسئولان با سمتهای مختلفی مانند استاندار، فرماندار، بخشدار و شهردار است که در طول سالیان مختلف اداره این شهر را به عهده گرفتهاند.
اما نکته مهمی را نباید از نظر دورداشت که تهران تنها پایتخت سیاسی ایران نیست، بلکه در طول دهههای اخیر به مرکزیت مهم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ایران بدل شده و همین امر بر پیچیدگیهای آن افزوده است. یعنی بالاتر از مدیران شهری، تصمیمات هیئت دولت و مصوبات مجلس شورای اسلامی بیش از هر شهر دیگری، بر این شهر تأثیر دارد و گویی علاوه بر تقسیمات حاکمیتی معمول هر شهری مانند استاندار، فرماندار، بخشدار و شهردار، تهران یک مجلس شورای اسلامی و یک رئیس جمهور و سایر نهادهای کشوری هم دارد که تداخلات فراوانی در حوزه کاری یکدیگر ایجاد میکنند؛ بنابراین تفسیر مدیریتی از شهر تهران، تهران قبل از هر چیز نیازمند انسجامسازی مدیریتی است و تازمانی که این انسجام اتفاق نیفتد، نمیتوان انتظار زیادی برای حل معضلات آن داشت.