محمود واعظی: هیچوقت دلم نمیخواست وزیر امور خارجه شوم
ناگفتههایی از دفتر روحانی؛ ساعتکار، کارتابل، جهانگیری و داماد عاطفی!

رئیس دفتر رئیس جمهور میگوید: دکتر روحانی ۱۴، ۱۵ ساعت در روز کار میکند و مواقعی وجود داشته که جلسات ما تا پاسی از شب طول کشیده و صبح زود هم جلسه داشتهایم و مجبور بودیم مانند آقای رئیسجمهور همینجا بخوابیم و شب را به صبح برسانیم.

اخیرا داماد آقای روحانی طی مصاحبهای از تنهایی رئیسجمهور و مظلومیتشان گفته بودند، البته من این بخش را که رئیسجمهور بسیار مظلوم و تنها هستند را قبول دارم، اما بخش دومی اضافه کرده بودند مبنی بر اینکه متأسفانه اطرافیان رئیسجمهور هستند که به ایشان لطمه میزنند یا در واقع همه به فکر منافع خودشان هستند. این موضوع بازتابی بسیار عجیب و غریب داشت و متأسفانه روی نام شما و آقای نوبخت در توئیتر و شبکههای مجازی تمرکز کرده بودند. اول اینکه آیا تنهایی و مظلومیت جناب رئیسجمهور را قبول دارید و دوم اینکه تیرهایی که مشخصا به سمتتان هدف گرفته شده از چه ناحیهای است و چرا؟
در رابطه با مصاحبه داماد جناب آقای روحانی باید بگویم که ایشان در جریان کارهای اجرایی دفتر آقای رئیسجمهور، نهاد و دولت نیستند، اما از باب اینکه رابطهای عاطفی با آقای رئیسجمهور داشتهاند احساس خود را بیان کردند. این نظر شخصی خود ایشان است و نباید بیشتر از این بها داد، ایشان قطعا از برنامههای روزمره، جلسات و آنچه در اطراف آقای رئیسجمهور اتفاق میافتد مطلع نیست.
پس علت اینکه علیه آقای دکتر روحانی صحبت میشود که ایشان وقت کافی نمیگذارند، چیست؟
اتفاقا زمان خیلی زیادی را صرف مشکلات موجود در کشور میکنند. پاسخ تمام نامههایی که وزرا میفرستند بهروز است، بارها این اتفاق افتاده که وقتی نامهای میآید دستور رئیسجمهور را همان روز ابلاغ میکنیم.
با توجه به اتفاقات مذکور این مسأله مطرح میشود که رئیسجمهور فرد کمارتباطی هستند ــ البته رئیسجمهور روحانی رئیسجمهوری مکتوب است تا شفاهی ــ، اما رؤسای جمهور قبلی اهل گعده و دورهم نشستن بودند، میگویند آقای واعظی هم مزید بر علت شده که ارتباطات کمتر شود و ما به رئیسجمهور دسترسی نداریم.
اول اینکه آقای رئیسجمهور چه در زمان دولت یازدهم چه در زمانی که رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک بودند و چه در زمانی که دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند، هیچگاه اهل این نبودند که مرتبا با افراد مختلف گعده داشته باشند و نحوه برخورد به روش و فرهنگی که فرد دارد برمیگردد.

آیا فکر نمیکنید که برنامههای سخنرانی رئیسجمهور نسبت به رؤسای جمهور کشورهای دیگر بیش از اندازه است؟ یعنی رئیسجمهور ما مجبور است بیشتر حرف بزند؟
حتی با وجود احساسی که شما دارید، ایشان ظاهرا به جاهای مختلفی که با اصرار دعوت میشوند، بدهکارند. بههرحال آقای رئیسجمهور طی اهم و فیالاهم جایی را که برای سخنرانی میروند انتخاب میکنند.
آیا آقای رئیسجمهور خودشان کارتابلشان را میخوانند؟ چقدر برایشان تدارک میشود؟ آیا گزینش اتفاق میافتد؟
ببینید طبیعی است که تعداد نامههایی که به ما میرسد بسیار زیاد است و بدیهی است که روشی برای مطالعه آنها پیدا کنیم، بنابراین آنچه مربوط به اعضای کابینه، شخصیتهای کشور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه و مکانهای حاکمیتی است گزینش نمیکنیم، اما به غیر از اینها تعداد بسیار بالایی نامه داریم.
برادران واعظی از قم تا آمریکا!
آیا خانوادهتان مبارز بودند؟
نمیتوانم بگویم مبارز بودند، اما مذهبی بودند و مسائل سیاسی را میفهمیدند. وقتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم دو برادر دیگرم من را همراهی میکردند.
چند برادر هستید؟
ما ۶ برادر هستیم که ۳ نفرمان آمریکا بودیم و ۳ نفرمان در قم.
سه برادر دیگرتان طلبه هستند؟
بله. یکی از برادرانم درحالحاضر رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم است، یکی از برادرانم استاد دانشگاه است، اما درس خارج خوانده و معاون فرهنگی دانشگاه شهید بهشتی است، برادر دیگرم هم که درس خارج و علوم قدیمی خوانده، پزشک است.

یعنی هر دو نظام را با هم در خانواده پیش میبردید؟ خاطرم هست که به یکی از بزرگان به شوخی و طنز گفتید پدرمان برای هر دو سیستم فکر کرده است!
دوستان به شوخی میگفتند که حاجآقا خیلی آیندهنگرند، زیرا ۳ تا از پسرهایشان را به قم و ۳ تا را به آمریکا فرستادهاند.
اصولگرا نبودهام، اما مذهبی بودهام
به نظر میرسد ریشههای خانوادگی و روابطتان به اصولگرایی تمایل دارد؟
اگر منظورتان از اصولگرا به معنای تشکیلاتی سازمانِ امروز است، هیچوقت به خاطر ندارم از ابتدای انقلاب تا الان جزو هیچ گروهی با تابلوهای امروزی باشم، با وجود اینکه همیشه آدمی سیاسی بودم و فرقی نمیکرد که فعالیت فنی یا فعالیت دیگری داشته باشم، اما از لحاظ تفکری ما روی اعتقادات مذهبیمان پایبند هستیم، زیرا من هم از طرف پدریام ریشه روحانی دارم به همین دلیل هم فامیلیای که انتخاب شده است واعظی است. فامیلی مادرم امامی است و ایشان هم ریشه روحانی دارند.
با سیدحسن امامی که نسبتی ندارید؟!
خیر؛ بنابراین من از لحاظ خانوادگی و ریشهای اعتقاد مذهبی را با جدیت دنبال کردهام. ولی از نظر مسائل سیاسی چیزی که الان به عنوان تنگنظری مطرح میشود را قبول ندارم و هیچوقت هم قبول نداشتهام، وقتی الان از واژه اصولگرا استفاده میکنیم یک چیز در ذهن افراد متبادر میشود و وقتی میگوییم اصلاحطلب مفاهیم دیگری به ذهن افراد میرسد.
شاید به همین خاطر آقای ولایتی که آن زمان هم به عنوان فردی میانهرو شناخته میشد به شما پیشنهاد کار دادند.
ممکن است اینطور باشد، البته آن زمان خطکشیها مانند امروز نبود. کاملا به خاطر دارم وقتی من به وزارت ارتباطات رفتم همه تعجب کردند که یک آدم سیاسی که سالهای متمادی معاون وزیر خارجه بوده و فعالیتهای سیاستخارجی و بینالمللی انجام داده است چه ارتباطی به وزارت ارتباطات دارد.
وقتی بحث از بیدولتی به میان میآید این صحبت را به همراه دارد که دولت آقای روحانی دولتی است که غافلگیر میشود، دولتی است که در مقابل پدیدههای بیرون از این دولت راهکاری پیشبینی شده ندارد، هرچند این دولت اراده دارد که فضای مجازی را تقویت کند، روابط خارجی را درست کند و وزرای خیلی کارآمدی در دوره اول با خود بیاورد، اما یکباره وزیرش استعفا میدهد و بعد هیچ تلاشی اتفاق نمیافتد. مثلا در داستان مربوط به آقای ظریف مسأله این است که در نهایت افکارعمومی نفهمید که این استعفا، اعتراض به چه چیزی بود و جای سؤالی بسیار جدی به وجود آمد که چطور دولت نمیتواند مسئلهاش را به گونهای حل کند که چنین اتفاقاتی بیفتد؟ البته فقط مسأله آقای ظریف نبود، مثلا در مورد نقطه قوتی برای دولت مانند آقای قاضیزادههاشمی در مقاطع مختلف اتفاق افتاد. به نظر میرسد این بخشی از ناهماهنگیای است که در کل دولت وجود دارد و بعد آن را به دفتر رئیسجمهور هم تسری میدهند.
به نظر من این نه ناهماهنگی در دولت است و نه در دفتر رئیسجمهور، بلکه من با تِرم بیدولتیای که شما به کار میبرید موافق نیستم، اتفاقا ما، چون دولت داریم و غافلگیر هم نمیشود به همین دلیل وقتی آقای ترامپ از برجام بیرون رفت، پیشبینی خیلی از افراد این بود که ممکن است عکسالعمل ایران احساسی و بهگونه دیگری باشد، اما اتفاقا، چون دولت و حاکمیتی مقتدر داشتیم، تصمیمات عاقلانهای گرفته شد؛ با مردم داخل و خارج صحبت کرد و با مکانیزمی روشن موفق به حفظ برجام شد.
اینجا میتوانیم بگوییم رئیسجمهور داریم نه دولت...
باید یکی، یکی جلو برویم، پس در آن زمان که چنین وضعیتی پدید آمد، دولت داشتیم. همچنین در موارد مربوط به سیاستخارجی هم دولت داشتیم.

اگر اتفاقی که برای دکتر ظریف افتاد برای شما رخ میداد چه میکردید؟
اولین اقدامی که انجام میدادم، اجازه میدادم صبح شود، قطعا خدمت آقای رئیسجمهور میآمدم، با ایشان صحبت میکردم و هر حرفی که داشتم در آنجا مطرح میکردم و به توافق میرسیدیم که با هم چه کار کنیم. این اقدامی است که اگر برای من پیش میآمد انجام میدادم.
یعنی میپذیرید که در دفتر ناهماهنگی وجود داشته است؟
به هیچوجه در دفتر ناهماهنگی وجود نداشته است. اما دلیل اینکه من میگویم دولت داریم این است که ایشان ساعت ۱۱:۳۰ سهشنبه شب استعفا دادند و فردای آن روز ساعت ۱۲:۳۰ شب با ایشان توافق کردیم که چه اقداماتی را انجام بدهیم. ما دولت داریم که وقتی یک ماجرا آنقدر خبری و بینالمللی میشود، ظرف ۲۴ ساعت کامل جمع میشود و صبح هم آقای رئیسجمهور پاسخ دادند و ساعت ۱۰ هم ایشان به جلسه نخستوزیر ارمنستان آمدند. اتفاقا ما دولت داریم که چنین مباحثی را مدیریت میکنند و اگر دولت نداشتیم که چنین اتفاقی رخ نمیداد.
اتهام ناهماهنگی که وارد میکنند چیست؟
بعد از اینکه به نتیجه رسیدیم دولت داریم، باید توجه کنیم که در هر دولت و هر جایی از دنیا وزرای خوب و متوسط وجود دارند که همه به نحوی در دستگاه دولتی کار میکنند، یک وزیر در مقطعی یا خودش به این نتیجه میرسد که دیگر نمیتواند و مفید نیست یا رئیسجمهور به این نتیجه میرسد. من فکر میکنم که ما نباید این مسائل را تابو کنیم، مگر در دولت قبل از ما چطور وزرا در جلسات اینچنینی شرکت میکردند؟ وزیر خارجه دولت در سفر بود که عزل شد...
آنجا میگفتند، چون دولت داریم برکنار میکنند.
اتفاقا آن نشاندهنده چیز دیگریست، شما باید ببینید مردم چه میگویند و بعد بیینید قواعد بینالملل چه میگوید. میگویند دولت مستقر و عاقل باید تصمیماتی معقول و قابل قبول افکار عمومی داخلی و خارجی اخذ کند. اتفاقا به آن روند دولتداری نمیگویند، اینکه با وزیر توافق کنید که از هفته بعد به هر دلیلی نباشد یا استعفا دهد، شما با او صحبت میکنید، حرفش را میشنوید و حرف شما را میشنود، توافق به ادامه کار میکنید. به نظر من به این میگویند داشتن دولت.
آیا در رئیسجمهور و شما تلاشی برای حفظ این دوستان در دولت وجود دارد؟ زیرا خیلیها معتقدند برای رئیسجمهور یا دولت تفاوتی ندارد. حال میگویند ممکن است آقای واعظی رفتن بعضی از وزرا را از درون تسهیل کند.
اصلا اینطور نیست. طی یکسالونیم گذشته مسأله رفتن آقای دکتر آخوندی از زمانی مطرح شد که موضوعات بافت فرسوده مطرح شد که آقای رئیسجمهور یک دیدگاه داشتند، همین دیدگاهی که آقای مهندس اسلامی در حال اجرای آن هستند، اما آقای دکتر آخوندی دیدگاه دیگری داشتند. از همان بابت بحث خروج ایشان مطرح شد، طولانیشدن این موضوع به این دلیل بود که من وسط ماجرا قرار گرفتم و سعی میکردم به جایی برسد.
در ماجرای آقای ظریف هم وسط بودید؟
بله، بهطور کامل وسط بودم. آقای قاضیزاده حدود ۶ ماه قبل از ماجراهای پیش آمده استعفای دیگری داده بودند و بدون اینکه خبری شود بررسی شد.
با رئیسجمهور هماهنگ بودید یا حدس میزدید که رئیسجمهور موافق نباشند؟
خیر، من در رابطه با مسائلی که نظرات آقای رئیسجمهور را میدانم، وظیفهام این است که نظرات ایشان را بلافاصله لحاظ کنم و آن را ثبت کنم.
اجازه بدهید یک قدم آنطرفتر برویم، جدا از ناهماهنگی در درون دولت، بخشی از بحث بیدولتی را ناشی از این میدانند که حاکمیت همه ابعاد و اختیارات دولت را به رسمیت نمیشناسد. در این داستان هم که مربوط به آقای دکتر ظریف است، حتی برای افکار عمومی جای سؤال داشت، واقعیت این بود که دولت به نوعی از این ماجرا جا مانده است، آیا این نظریه درست است؟
خیر، جا نماند. من که عرصه بینالملل را میشناسم و استعفاها را دیدهام به نظرم اتفاقا اینکه موضوعی به این مهمی ظرف یک روز حل میشود نشان میدهد که حساب و کتاب دارد و امور در دست دولت است.
تمایل نداشتید وزیر خارجه بشوید؟
هیچوقت دلم نمیخواست.
کسانی که در این رابطه صحبت میکردند چه احساسی داشتید؟
احساس من این بود که این افراد به دنبال ایجاد اختلاف بین من و آقای ظریف هستند. من به چه علت باید دنبال چنین سمتی باشم؟ چنین حرفهایی متعلق به کسانی است که در این حوزهها نبودند، من مدت طولانی در وزارت خارجه فعالیت کردم و هرآنچه میتوانستم در ابعاد خارجی انجام دادم و برایم نفع شخصی ندارد.
من به این اهمیت این موضوع فکر نمیکنم، من میگویم هر کدام از اعضای دولت که کارشان را خوب انجام بدهند، بخشی از پازل هستند که به دولت، کشور و مردم خدمت میکنند. البته برخی از افراد و سمتها حساسیت بیشتری دارند، ازجمله وزیر خارجه، پس کسانی که چنین مسائلی را مینویسند روابط شخصی چهلوخردهای ساله من و آقای دکتر ظریف را نمیدانند و فکر میکردند با تعدادی از این مقالات میتوانند هدف خود را پیش ببرند.
آیا به نظر شما دولت، دولت اصلاحات است؟
خیر. آقای دکتر روحانی در سال ۹۲ صحبتی را بیان کردند و سال ۹۶ هم آن را تکرار کردند مبنی بر اینکه: «دولت من فراجناحی است و از کسانی است که مشی اعتدال را قبول دارند». بنا بر همین صحبت از کسانی که در انتخابات ایشان را حمایت کرده بودند و معتدل بودند، به تصمیم خودشان کابینهای چیدند که تمام تفکرات در آن حضور داشته باشند.

آیا به نظر شما در دولت دوم از اختیارات آقای جهانگیری کاسته نشده است؟
خیر. بنده در جزئیات مسائل دولت یازدهم و دوازدهم هستم و میدانم که در ذهن و رفتار آقای رئیسجمهور و احترامی که آقای رئیسجمهور به معاون اول دارند، کوچکترین تغییری به وجود نیامده است.
در اختیارات چطور؟
در اختیارات هم تغییری به وجود نیامده است. دکتر جهانگیری مورد وثوق دکتر روحانی هستند. من هم به صورت مکتوب و هم شفاها در دستورات، دولت، خارج از دولت، در حضور یا غیاب آقای دکتر جهانگیری همیشه در الفاظ، رویکرد و رفتار جناب رئیسجمهور دیدهام که ایشان را به عنوان معاوناولی که از همهجهت قبولشان دارند، میشناسند.
صحبتهای دکتر روحانی چقدر متعلق به خودشان است و چقدر هدایتشده است؟ برخی میگویند که این حرفها متعلق به آقای رئیسجمهور نیست، اتاق فکری وجود دارد که در حقیقت دولت را به تندروی، رادیکالیسم یا مواضع زیگزاگی متمایل میکند.
اصلا مواضع زیگزاگی وجود نداشته و ندارد. آقای روحانی در تمام دوران، نه فقط الان در سمت ریاستجمهوری بلکه زمانهایی که در سمتهای دیگر بودند، مشورت با صاحبنظرانی که در موضوعات خاص صاحب فکر و اندیشه هستند، برایشان ارزشمند بوده و هست.
جالب اینجاست که یکسری معتقدند رئیسجمهور مشورتناپذیر است و مشورت نمیکند.
نکته اینجاست که برای هر سخنرانی آقای رئیسجمهور ما از تعدادی صاحبنظران ذیربط، نظر جمع میکنیم. این نظرات از نوشتههای یک صفحهای تا کسی که با محبت ۴، ۵ صفحه مینویسد جمعآوری میشود.
یعنی کسی نمیتواند به رئیسجمهور القاء کند؟
ایشان که در بحث، سخنرانی و جلسات بهقدری روی مسائل تحقیق و مطالعه دارند که معمولا روی حرف خودشان بحث میکنند. اینطور نیست که یک نفر چیزی را بگوید و بیچون و چرا قبول کنند، اما اهل مشورت هستند و ترجیح میدهند پیش از اینکه راجع به موضوعی صحبت کنند، حتما نظرات عدهای صاحبنظر را بگیرند.
میتوانیم امیدوار باشیم جلساتی که آقای رئیسجمهور با افراد مختلف از جناحهای سیاسی تا نیروهای اجتماعی داشتند ادامه پیدا کند؟
قطعا همینطور است.