امید عزیزیان
کالبدشکافی اعتراضات آبان ۹۸ از منظر توسعه سیاسی

چرا ایرانیان در آذر ماه اعتراض کردند؟ / آیا مساله بنزین بود یا باید اساس مساله را در مواردی دیگر جستجو کرد؟
توسعه سیاسی در واقع میزان ظرفیت و کارایی نظامهای سیاسی در حل بحرانها و تضادهای موجود است. نظامهای سیاسی توسعه یافته مشکلات پیشرو را قبل از بحرانی شدن از طریق مجراهای قانونی و ظرفیتهای موجود حل و فصل میکنند. نظامهای سیاسی توسعهیافته ظرفیت لازم جهت مواجه و پاسخگویی به تضادهای احتمالی را دارند و قبل از اینکه بحرانی خشونتبار شکل گیرد آن را از طریق نهادهای مدنی و سازوکارهای قانونمند رفع میکنند. در ایران شاخصههای مهم توسعه سیاسی برای حل تضادهای مهم سیاسی و اجتماعی رشد نیافتهاند. در بحرانی مانند اعتراضات بنزینی آبان ماه نیز این خلاء مهم خود را به شکلی روتین نشان داد.
مردمی که هیچ مامنی ندارند، به خیابانها پناه میبرند
جامعه مدنی پویا و فعال میتواند قدرت دولت را محدود کند و در اعتراضات احتمالی از ایجاد بحران خشونتبار جلوگیری کند. چرا که در صورت وجود نهادها، انجمنها و صنفهای مختلف مردمی اعتراض نهادمند خواهد بود. دولتمردان وقتی میدانند که اعمالشان از سوی نهادهای مردمی رصد میشود و عملکردشان را با واکنشهای احتمالی نهادهای مذکور مواجه خواهد شد، مجبور میشوند در سیاستگذاریها علایق آن نهادها را نیز در نظر بگیرند، لذا از اعمال سیاستهای لحظهای بدون مشورت با نهادهای مردمی پرهیز میکنند. در ایران نهادهای مردمی رشد نیافتهاند و جامعه مدنی تحت تاثیر سیاستهای پوپولیستی دولتها تقریبا نابود شده است. لذا در اعتراضات سیاسی از جمله اعتراضات اخیر با خلاء نهادهای از خود مردم برای مدیریت بحران مواجه بودیم که نشان داد بسیج تودههای مردم برای اهداف مقطعی سیاستمداران در شرایط بحران میتواند کارکرد مخربی نیز داشته باشد.
قانونگریزی و نهادینه شدن خشونت در میان معترضان
حاکمیت قانون یکی از مهمترین شاخصههای توسعه سیاسی است. حاکمیت قانون حق اعتراض از طریق مجاری قانونی را برای شهروندان محفوظ میدارد. حاکمیت قانون دخالت سلیقهای افراد و گروهها را در سازوکارهای مملکتداری کم میکند و دولت و نهادهای دولتی را در برابر مردم پاسخگو میکند. در مقابل نبود قانونی مدون شرایط را برای بروز هرج و مرج و بحران لاینحل در اعتراضات احتمالی فراهم میکند و این مسئله شرایط را برای اعتراض خشن فراهم میکند. پیگیری اعتراضات از مجاری قانونی بی تردید از رادیکالیزه شدن اعتراض خواهد کاست و به شکلی طبیعی میزان خشونت نیز کاهش مییابد.
با نظر به این اوصاف، به نظر میرسد برای تحلیل چرایی وقوع اعتراضات خشونتبار اخیر فقدان توسعه سیاسی تاثیر زیادی داشته است. در صورت عدم توسعه سیاسی جامعه بیشکل و تودهای به صورت همیشگی شرایط بحرانیشدن را خواهد داشت. حتی اگر در بیشتر گردهماییها، دولتمردان از پتانسیل تودههای بیشکل مردم سود ببرند این مسئله نافی انفجار همان تودهها در بزنگاههای احتمالی نیست. تودهای شدن جامعه و مقاومت در مقابل شکلگیری جامعه مدنی بیتردید از مهمترین چالشهای هستند که در شرایط بحرانی میتوانند، تهدیدی جدی بشمار آیند.