فرارو- تازهترین فیلم بهمن فرمان آرا، تهیه کننده، کارگردان، نویسنده و بازیگر با سابقهی سینمای ایران، به اکران آنلاین در آمد.
حکایت دریا محصول سال ۱۳۹۷ که برای اولین بار در جشنواره جهانی فجر به نمایش در آمد به رغم داشتن پروانهی نمایش در دو سال گذشته از چرخهی اکران عموم به دور مانده بود و با توجه به بحران ناشی از ویروس کرونا و تعطیلی سینماها و پر جمعیتتر شدن صف فیلمهای متقاضی اکران بعد از باز شدن دوبارهی سینما ها، اکران آنلاین را در این برهه برای خود مناسبتر دید.
بهمن فرمان آرا در آستانهی اکران آنلاین فیلمش در این رابطه گفت: «اکران در ایران بسیار مهندسی شده است و کسانی که برای دولت فیلم میسازند هم عید نوروز و هم عید فطر فیلم هایشان را پخش میکنند و وقتهای مناسب به آنها داده میشود. این بود که من موقعی که سینماها تعطیل شدند و این امکان اکران آنلاین پیش آمد، استقبال کردم، چون دلم میخواست که فیلم دیده شود و امیدوارم که دیده شود.»
آخرین فیلم اکران شده از بهمن فرمان آرا «دلم میخواد» خرداد ماه سال ۱۳۹۷ به اکران در آمد و فرمان آرا از برنامهی اکران آن در سینماها راضی نبود. فرمان آرا پیشتر ساخت فیلمهای «شازده احتجاب»، «بوی کافور، عطر یاس»، «خانهای روی آب»، «یک بوس کوچولو» و... را در کارنامهی خود ثبت کرده و برندهی سه سیمرغ بلورین از جشنوارهی فیلم فجر نیز شده است.
مجموعهای از سینما گران نامدار و حرفهای سینمای ایران فرمان آرا را در این فیلم همراهی میکنند که از جملهی آنها میتوان به نامهای فرشاد محمدی، فیلم بردار، سینا گنجوی، تدوین و پیمان یزدانیان، آهنگساز، اشاره کرد.
بهمن فرمان آرا، علی نصیریان، فاطمه معتمد آریا، لیلا حاتمی، علی مصفا، صابر ابر، رویا نونهالی، پانته آ پناهی ها، داریوش اسد زاده و... نیز گروه بازیگری پر ستارهی حکایت دریا را تشکیل میدهند.
حکایت دریا حکایت طاهر محبی (بهمن فرمان آرا)، نویسندهی سال خوردهای است که مدتی را در یک آسایشگاه روان درمانی گذرانده است و بعد از چند سال به تجویز پزشک به خانه اش منتقل میشود. جایی که همسرش هم بعد از چندین سال زندگی مشترک و نگهداری از او دیگر خواهان ادامهی زندگی با او نیست و فقط به دلیل اوضاع نامساعد روحی اش درخواست طلاقش را کمی به تاخیر میاندازد و با او زندگی میکند.
طاهر که از فرط افسردگی در مرز شیزوفرنی شدید است کم کم در پیاده رویها و خیال پردازی هایش دوستان و آشنایانی را میبیند که هر یک پیشتر به دلایلی غم انگیز درگذشته اند. شاگرد پر شر و شور قدیمی اش که با محدودیتها و محرومیتهایی دست به گریبان بوده است و بعد از مدتی حبس میخواهد کشورش را ترک کند. دوست قدیمی دیگری که به رقم سالهای طولانی زندان در رژیم پهلوی، بعد از انقلاب هم خیری نمیبیند و حتی سنگ قبرش هم مورد اهانت و تخریب قرار میگیرد.
درگذشتن دوستان قدیمی، منادیان و مروجان فرهنگ و هنرمندان دور برش، او را لحظه به لحظه افسرده حالتر میکند. او نمیتواند مرگ هیچ عزیزی را باور کند. از جلیل شهناز تا عباس کیارستمی هر یک بخشی از روح او را تشکیل میدهند و دوری شان تحمل ناپذیر.
حکایت دریا تصویر غم و اندوه مردی است که شاید خودش خیلی سیاسی نباشد، کما اینکه ما خیلی از مضمون نوشته هایش و یا علت تاخیر در اجازهی انتشار کتابش چیزی نمیدانیم و یا حتی نشانهای وجود ندارد که بتوانیم میزان ارتباط او با مردم و جامعه اش را بدانیم، او نه به اخبار گوش میدهد و نه روزنامه میخواند، اما غم دوستانش، نارضایتی شاگردانش، محدودیتها و محرومیتهای آشنایانش قلب و روح او را متاثر میکند.
طاهر عاشقانه همسرش ژیلا (فاطمه معتمد آریا) را دوست دارد و، اما این عشق دیگر برای ژیلا کاری نمیکند، ژیلا از همسرش خسته شده است و دیگر توان نگهداری از او را ندارد. طاهر با وجود عشقش به ژیلا، اما همیشه به او وفادار هم نبوده است. حاصل ارتباط مخفیانه و کوتاه مدتش با نگار (نزدیکترین دوست ژیلا) دختری است به نام پروانه (لیلا حاتمی) که تاکنون از این که دختر خودش است باخبر نبوده.
طاهر محبی و در واقع بهمن فرمان آرا در حکایت دریا دل تنگی خود را برای گروهی از بزرگان فرهنگ ایران زمین، کسانی که با آنها رفاقت کرده است و از هنرشان بهره برده است بیان میکند. دل تنگیای برای آنها که دیگر در کنارش نیستند و در راسشان عباس کیارستمی که فیلم به او تقدیم شده است.
اکران آنلاین حکایت دریا هم میتواند برای دیده شدن این فیلم یک مزیت باشد و هم بالعکس. دیدن سردی، سکون فضای فیلم و غم و اندوه و تنهایی طاهر شاید با تنها دیدن مخاطب در خلوت خانه بیشتر هم خوانی داشته باشد و بدین شکل تاثیر گذارتر نمود پیدا کند.
اما فیلم برداری حکایت دریا، قاب ها، فضای سرد و خاکستری صحنهها و رنگ بندی و نور پردازی این فیلم، طراحی صحنهی کیوان مقدم و حتی موسیقی پیمان یزدانیان همگی عواملی هستند که دیدنشان روی پردهی نقرهای سینما لطف دیگری دارد.
حکایت دریا اگر چه روند پر افت و خیزی ندارد و عاری از بسیاری از المانهای فیلمهای عامه پسند است، اما قصهی فیلم قابل پی گیری است و فضای ذهنی شیزوفرنیک شخصیت پیچیده و غیر قابل فهم تصویر نشده است و همین میتواند به برقراری ارتباط میان مخاطب و فیلم کمک کند.
فیلمهای بهمن فرمان آرا تاکنون اساسا خیلی پرفروش نبوده اند و اکران آنلاین این فیلم هم میتواند برای فروش این فیلم یک خطر محسوب شود، اما حضور هرچند کوتاه و در حد یک یا چند سکانس ستاره هایی، چون لیلا حاتمی، علی نصیریان، فاطمه معتمد آریا و صابر ابر هم میتواند سبب بهتر و بیشتر دیده شدن این فیلم در فضای مجازی و در شبکهی نمایش خانگی شود.