دروغگویی دختر نوجوانِ عاشق پای او را به کلانتری باز کرد!

متین تکه کاغذی که روی آن شماره تلفنش را نوشته بود به طرفم دراز کرد، من هم ناخودآگاه برگه را از او قاپیدم و در حالی که ضربان قلبم تندتر میزد وارد حیاط شدم، ولی وسوسه عجیبی به جانم افتاده بود، به همین خاطر بارها به آن شماره تلفن نگاه کردم و بالاخره با او تماس گرفتم. این گونه بود که ارتباط تلفنی من و متین آغاز شد. هرچه بیشتر با او صحبت میکردم به همان اندازه علاقه ام به متین زیادتر میشد.
به گزارش خراسان، اینها بخشی از اظهارات دختر ۱۷ سالهای است که پس از حضور در کلانتری، ادعا میکرد یک زورگیر جوان طلاهایش را به زور از دستش خارج کرده است. این دختر وقتی در برابر سوالات تخصصی افسران زبده دایره تجسس قرار گرفت، نه تنها نتوانست مشخصات ظاهری زورگیر مورد ادعایش را ترسیم کند بلکه درباره چگونگی وقوع سرقت نیز به تناقض گویی افتاد و متوجه شد که افسران تجسس ادعاهایش را باور ندارند و ...
در این هنگام دختر نوجوان به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) به دایره مشاوره و مددکاری اجتماعی هدایت شد و زمانی که با سخنان مشاور اطمینان خاطر یافت که بیان حقیقت به نفع خودش است، در تشریح این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: حدود یک سال قبل زمانی که از بازار در حال بازگشت به خانه بودم، ناگهان «متین» را مقابل خودم دیدم. او از مدتها قبل مرا زیر نظر داشت و گاهی تعقیبم میکرد. احساس میکردم به من علاقه دارد.
در واقع، او را در افکار خودم مردی تصور میکردم که میتواند تکیه گاه محکمی در زندگی ام باشد. خلاصه، این ارتباطهای تلفنی خیلی زود به دیدارهای حضوری کشید، ولی متین مشکلات مالی را بهانه کرد و به خواستگاری ام نمیآمد. تا این که چند روز قبل از من خواست برای یک ملاقات ضروری با هم قرار بگذاریم، ولی من که دیگر به خاطر همین عشق و عاشقیهای خیابانی ترک تحصیل کرده بودم، بهانهای برای خروج از خانه نداشتم و رفتن سر قرار برایم دشوار بود، اما با اصرارهای متین نقشهای کشیدم و به بهانه رفتن به منزل خاله ام که در محله ما سکونت داشت، از مادرم اجازه گرفتم و به محل قرار با متین رفتم. او مانند همیشه از دلتنگی هایش سخن گفت و سپس با چرب زبانی از من خواست النگوهایم را برای فروش به او بدهم که بتواند مقدمات مراسم خواستگاری مانند خرید گل و شیرینی و حلقه ازدواج را فراهم کند.
شایان ذکر است، ادامه رسیدگی به این پرونده پس از اظهارات دختر نوجوان در دایره تجسس در حالی وارد مرحله جدیدی شد که مادر این دختر حیرت زده از کلانتری خارج شد.