علی مطهری در یادداشتی نوشت: کسانی که قبلا برای پیروزی کاندیدای خاصی برنامهریزی کرده بودند، با ورود آقای لاریجانی به صحنه انتخابات در دقیقه نود، دستپاچه شدند و به مصداق «شخص غریق به هر دستآویزی چنگ میاندازد»، چون دلیلی برای رد صلاحیت ایشان نداشتند موضوع فرزندانشان را در شورا مطرح کردند.
فرارو- علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم و داوطلب نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰، در یادداشتی با عنوان «ظلمی که بر ملت و لاریجانی رفت»، در کانال تلگرامی خود نوشت: «درباره عملکرد عجیب و غیرطبیعی شورای نگهبان در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری و سؤالاتی که این شورا باید پاسخ بدهد باید جداگانه بحث کرد. آنچه که تاکنون برخی حقوقدانان این شورا مانند آقایان کدخدایی، رهپیک و دهقان گفتهاند وجدان جامعه را قانع نکرده است.
شخصاً هرجا میروم، مردم اعم از نانوا و میوهفروش و قصاب و عابرانی که در خیابان به من برخورد میکنند در یک شوک فرو رفتهاند، همه میپرسند چرا این طور؟ و من میگویم از خودشان بپرسید. من درباره خودم میپرسم اگر علت رد صلاحیتم احتمالا کمبود سابقه اجرایی بوده است، پس تأیید آقایان زاکانی و قاضیزاده هاشمی را چگونه توجیه میکنید و اگر به دلیل اظهارنظرها بوده است که حق چنین کاری را نداشتهاید، چون اظهارنظر حتی برخلاف نظر رهبری به نصّ خود ایشان آزاد است.
یا درباره آقایان پزشکیان و جهانگیری که سابقه اجرایی کافی هم داشتهاند میپرسم چرا اینها را رد کردهاید؟ مگر شما میتوانید به جای مردم تصمیم بگیرید که ورود فلان شخص مصلحت نیست؟ در مورد آقای لاریجانی که مطلب کاملاً روشن است. رد صلاحیت ایشان یعنی دیگر ورود افراد عاقل و معتدل و باتجربه، اما منتقد به تندرویها به عرصه حکمرانی ممنوع است، فقط افرادی میتوانند به این عرصه وارد شوند که یا واقعاً این رویهها را قبول داشته باشند و یا متملق و چاپلوس باشند و با تظاهر و ریاکاری خود را به این مناصب برسانند. در این صورت باید گفت و علیالاسلام السلام.
این که چقدر ما از راه اولیه انقلاب اسلامی که توسط امام خمینی (ره) و آیت الله مطهری ترسیم شده بود دور شده و دچار چه انحرافاتی شدهایم و در نتیجه سختیهای غیرضروری بر مردم تحمیل کردهایم و امروز خواص و نخبگان جامعه خصوصاً مراجع تقلید و سایر علما و نیز دانشگاهیان و روشنفکران جامعه چه وظیفهای در قبال جمهوری ماندن این نظام دارند مقاله مستقلی را میطلبد، اما آنچه مقصود اول من از نگارش این مقاله است توجه دادن مردم به ظلمی است که در این ماجرا بر خانواده جناب آقای علی لاریجانی و در نتیجه بر ملت رفت.
کسانی که قبلا برای پیروزی کاندیدای خاصی برنامهریزی کرده بودند، با ورود آقای لاریجانی به صحنه انتخابات در دقیقه نود، دستپاچه شدند و به مصداق «شخص غریق به هر دستآویزی چنگ میاندازد»، چون دلیلی برای رد صلاحیت ایشان نداشتند موضوع فرزندانشان را در شورا مطرح کردند. درباره یک دختر ایشان گفتند که تابعیت کشور خارجی دارد، در حالی که دروغ بود. چون در فضای مجازی این دروغها با اضافاتی منتشر شده است بنده وظیفه شرعی و وجدانی دارم که از خواهرزادههای خودم دفاع کنم. اولاً آقای لاریجانی چهار فرزند دارند، دو دختر و دو پسر که هر چهارتا مانند پنجاه نوه و نتیجه شهید آیتالله مطهری صالح و بسیار متدین هستند، ضمن این که چهار فرزند آقای لاریجانی نوههای مرجع تقلید، مرحوم آیت الله میرزاهاشم آملی نیز هستند.
طبیعی است که آنها را از نزدیک میشناسم؛ لذا به عرض میرسانم که همه آنها افرادی تحصیل کرده و متشرع هستند و هیچ یک از آنها تابعیت کشور خارجی ندارد.
به طراحان اصلی این ماجرا باید گفت تصاحب قدرت این مقدار ارزش ندارد که تا این حد با حذف افراد صالح دایره انقلاب را کوچک کنیم. به قول بیدل دهنوی:
رفت مرآت دل از کلفت آفاق به رنگ
مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ
به نظر من آنچه فعالان سیاسی ما، امروز به آن بیش از هرچیز دیگری محتاجند دیانت و تقواست تا در آنجا که موضوع قدرت در میان است دچار لغزش نشوند. شهید آیت الله مطهری میگویند (به این مضمون): معمای خلیفه نشدن علی علیهالسلام بعد از پیغمبر اسلام، زمانی برای من حل شد که دیدم بعد از رحلت آقا سیدابوالحسن اصفهانی که مرجع عام و مطلق بود چه هیجانی در حوزه علمیه قم ایجاد شد به طوری که گویا همه به طور موقت تقوا و دیانت را کنار گذاشته بودند و برای جانشینی آقاسیدابوالحسن، مرجع مورد نظر خودشان را تحسین و دیگران را تفسیق میکردند. فهمیدم اگر ما هم در زمان رحلت پیغمبر اسلام بودیم معلوم نیست که از علی علیهالسلام حمایت میکردیم. امروزِ ما شبیه آن روز است.»
اون از عمو....
این هم دایی علی....
پسر عمه هم که افاضه کرده بود...
خاله ها کجایند؟