فرارو- پگی نونان، ستوننویس هفتگی «وال استریت ژورنال» و تحلیلگر سیاسی در شبکههای خبری «ای بیسی» و «ان بیسی» است، او در فاصله سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶ نویسنده متن سخنرانیهای «رونالد ریگان» رئیس جمهوری اسبق امریکا و دستیار ویژه رئیس جمهور بود. او از زمان پایان کار ریگان کماکان گرایش راست میانه را در نوشتههایش حفظ کرده است. پنج کتاب منتشر شده از نونان در فهرست پر فروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار داشته اند.
نتایج نظرسنجیها درباره پرزیدنت بایدن بد و برای «کامالا هریس» معاون رئیس جمهوری بدتر هستند. نظرسنجی این هفته راسموسن (نزدیک به محافظه کاران) نشان داد که ۳۹ درصد نظر مساعد نسبت به هریس داشتند و ۵۷ درصد نظر نامطلوب. رقمی که در ذهن مردم ماندگار شد نتایج نظرسنجی ماه گذشته «یو اسای تودی» بود که نشان میداد ۲۸ درصد با هریس موافق و ۵۱ درصد با او مخالف هستند.
در چند هفته گذشته، کامالا هریس با اخبار بدی مواجه شده است. «واشنگتن پست» در مقالهای داغ نوشته بود که کارکنان در دفتر او ناکارآمد هستند و هرج و مرج و فضای پر از دشمنیهای تلخ در میان کارکنان سطح بالای نهاد ریاست جمهوری و معاونت او دیده میشود. در این مقاله اشاره شده بود زمانی که «هریس» آمادگی لازم را برای انجام کاری ندارد کارکنان زیر دست را سرزنش میکند. یکی از کارکنان سابق او گفته بود که وی مایل به انجام کارها نیست.
گزارش مشابهی توسط «سی ان ان» منتشر شده بود. در «سنفرانسیسکو اگزماینر» یکی از دستیاران خانم هریس درباره زمانی که او دادستان کل کالیفرنیا بود ستونی را نوشت و اشاره کرد که وجود هرج و مرج در حلقه آشنایان و اطرافیان او صحت دارد.
همه این موارد امریکاییها را بیقرار و نگران میسازند. اکنون رئیس جمهوری مسن داریم و معاون رئیس جمهوری که نگاه عمقی به مسائل ندارد. ما سه سال دیگر این چنینی را خواهیم داشت؟ این خطرناک است و ما نمیخواهیم نقاط ضعف آن دو (بایدن و هریس) را به نقطه ضعف امریکا تبدیل شد.
خبر خوب آن است که داستانها درباره بیکفایتی هریس دست کم برای چند ماه آینده منتشر میشوند و بیش از حد خواهند بود. خوبی آن این است که دیگر کسی از هریس انتظاری نخواهد داشت، زیرا او عملا دچار مرگ در ذهن افکار عمومی خواهد شد و توقعات از او کم خواهد بود.
هریس میتواند از زمان این مرگ ذهنی، بر روی علت شکستاش تمرکز کند. کسانی که او را میشناسند تردید دارند که او قادر به ایجاد تغییری عمیق باشد چرا که با موضوعات اساسی سطحی برخورد میکند. به یاد دارم که در ماه ژوئن زمانی که هریس در جلساتی در مورد مهاجرت در گواتمالا و مکزیک حضور داشت در نشستی که باید در آن با اهالی مطبوعات صحبت میکرد به طور مداوم میگفت: «ما باید» علل ریشهای «مهاجرت غیر قانونی را پیدا کنیم».
او بارها گفت: «توجه من به پرداختن به علل ریشهای است. داستانهایی که من شنیدم و تعاملاتی که امروز داشتیم ماهیت این علل ریشهای را تقویت میکند؛ بنابراین کاری که باید انجام دهیم پرداختن به علت است علل اصلی».
هیچ کس در امریکا از جمله مهاجران وجود ندارند که دلایل اصلی مهاجرت غیر قانونی را ندانند. مهاجران برای زندگی بهتر میآیند. امریکا دارای شغل، شبکه امنیت و حمایت اجتماعی و همدردی عمومی برای افراد ضعیف است. اینجا ممکن است اتفاق خوبی برای شما به عنوانی یک مهاجر رخ دهد در حالی که هیچ اتفاق خوبی در خانهتان در کشورتان برای شما رخ نمیداد. به همین دلیل است که مهاجران همواره به امریکا آمده اند. گفتن درباره «دلایل ریشه ای» راهی است برای گفتن این که میخواهید در حالی که کاری انجام نمیدهید مشغول انجام دادن کار به نظر برسید.
هریس ناآماده به نظر میرسد. او تمرکز ندارد و فاقد جدیت کافی است. حامیان او مدعی هستند که هریس به دلیل آن که یک «زن رنگین پوست» است مورد انتقاد قرار میگیرد و عصبانی میشوند. آنان انتقادات از هریس را دارای «ریشههای جنسیتی در پوشش مطبوعاتی» میدانند. مدافعان او میگویند انتقادات آغشته به «نژادپرستی» و «تبعیض جنسیتی» است. واقعیت، اما آن است که او در انظار عمومی قوی به نظر نمیرسد بلکه غیر متمرکز و ناآماده به نظر رسیده است.
مشکل واقعی هریس این است که سیاست را بیش از حد دوست دارد و به معنای سیاست توجهی ندارد. زمانی که مردم با او ملاقات میکنند میگویند چیزی که او به آن اهمیت میدهد سیاست موضوع است نه خود موضوع مورد بحث. علیرغم آن که او به بازی سیاسی در سطح ملی علاقه دارد هنوز در انجام آن مهارت خاصی ندارد. زمانی که او در سال ۲۰۲۰ میلادی به دنبال نامزدی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری بود ناکام ماند.
او از نسلی از دموکراتهای کالیفرنیا بود که هرگز مجبور نبودند حتی با یک جمهوری خواه ملاقات کنند. او فقط باید به زبان دموکراتها صحبت میکرد فقط باید میدانست که آنان چگونه فکر میکنند و ائتلافهای حزبی را گردهم میآورند. با این وجود، نیمی یا بیش از نیمی از امریکاییها محافظه کار و جمهوری خواه هستند. او هرگز مجبور به پرورش استعداد سیاسی گسترده برای صحبت با آن طیف نشده است.
چه کاری میتوان کرد؟ نخست آن که هریس باید با شغلاش کنار بیاید. «جان آدامز» نخستین معاون رئیس جمهوری این مقام را این گونه توصیف کرده بود: «بی اهمیتترین منصبی که تاکنون توسط انسان اختراع شده یا در تخیل او ساخته شده است. امروز او هیچ نیست، اما فردا میتواند همه چیز باشد». او پس از معاونت ریاست جمهوری، خود دومین رئیس جمهوری امریکا شد.
دلیل آن که مردم امریکا هریس را از نزدیک رصد میکنند زن بودن یا رنگین پوست بودن یا چهرهای موفق دیدن در او نیست بلکه بدان خاطر است که او ممکن است هر لحظهای در سال آینده رئیس جمهور شود. امریکاییها نمیخواهند در مورد این موضوع نگران باشند.
ما با چالشهای بزرگی روبرو هستیم: چین، روسیه و پایداری اقتصاد امریکا در آینده. چه کسی ما را هدایت خواهد کرد؟ این مسئله مهمی است. هریس باید در درجه اول ذهن خود را به سوی مسئولیت عمیق شغلیای که ممکن است مجبور به انجام آن شود معطوف سازد. او باید این کار را با اراده انجام دهد. تنها پس از آن است که او میتواند به آینده سیاسی خود فکر کند و باید در وهله دوم به این موضوع فکر کند.
دوم آن که او باید خود را فردی مفید سازد. او در مقام معاون ریاست جمهوری است تا به رئیس جمهور کمک کند. معاونان رئیس جمهور در سالهای اخیر در کار خود نسبتا موفق بودند. آنان با تماسهای قدیمیای که در واشنگتن داشتند از تجربه خود برای مفید ساختن کار رئیس جمهور استفاده کردند و به رئیس جمهور کمک کردند در واشنگتن اهرمهای قدیمی را پیدا کرده تا روابط تازه را ایجاد کند.
جورج بوش پدر این کار را برای رونالد ریگان کالیفرنیایی انجام داد. ال گور آن چه میدانست به نفع بیل کلینتون فرماندار سابق آرکانزاس بود را به او انتقال داد. مسیر در واشنگتن بر روی هریس بسته است، زیرا او در شهر نسبتا تازه وارد است و تجربه رئیس جمهورش بیشتر از اوست و تجربه شخص او را کوچکتر میسازد.
آن چه «هریس» میتواند برای تقویت موضع بایدن انجام دهد مهارتهایی است که در نمایش عمومی بخش اجرایی دارد و بایدن در آن مهارت قوی نیست. هریس در این زمینه باید تصمیم بگیرد، جدی شود، با متفکران حزبی ملاقات کند و بیشتر کتاب مطالعه کند.
به نظر میرسد استراتژی فعلی او متکی بر کاریزمای شخصی است: خندههای شادانه، تلاش برای برقراری ارتباطات شخصی و انتقال ذوق و شوق. او در عوض باید با عمق بیشتری صحبت کند. خانم هریس هرگز جدی به نظر نمیرسد. اکنون زمان خوبی برای جدیت بیشتر او خواهد بود. اشکالی ندارد، اجازه دهید مردم از دیدن شما که تنبیه شده و تغییر کرده به نظر میرسید آسوده خاطر شوند. به آنان اجازه دهید تا جنبه جدیتان که پنهان کرده بودید را ببینند. بگذارید بگویند شما متواضع شده اید. خانم هریس، ذهنات را از خود دور کن و به امریکا فرصتی برای استراحت و تنفس بده و اجازه بده وضعیت تغییر کند.
منبع: وال استریت ژورنال