نقد و بررسی فیلم «شهرک»؛ واقعیت یا خیال!

فراروـ علی حضرتی بعد از فیلم «سازهای ناکوک» با دومین فیلم بلند خود به نام «شهرک» در جشنواره امسال حضور پیدا کرده است. در این فیلم که علی سرتیپی تهیه کننده آن است، ساعد سهیلی و مهتاب ثروتی در نقشهای اصلی و کاظم سیاحی، شاهرخ فروتنیان، رویا جاویدنیا، مرتضی ضرابی و ساقی حاجی پور از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است:
«من به صورت پارهوقت در رسانه کار کردم. از پشت صحنه تئاتر کارم را شروع کردم و واقعا قصد ندارم سینما را کنار بگذارم. ما در مرحله پیشتولید بودیم که سریال «بازی مرکب» پخش شد. خط روایت «شهرک» نه در «بازی مرکب» و نه در دیگر فیلمها وجود ندارد. البته باید بدانید ممکن است تشابهاتی در این زمینه وجود اشته باشد. حس خیال در این فیلم وجود دارد و مخاطب از یک جایی احساس میکند یک حس غریبتر و واقعیتر درحال رخ دادن است. نباید فراموش کنیم گروه بازیگران در «شهرک» درحال تمرین برای بازی در یک فیلم هستند. منطق آنالیز این فیلم با دیگر فیلمها متفاوت است؛ زیرا اتفاقات روی کاغذ به بازیگران داده میشود و شرایط فیلم کمی نسبت به سایر آثار متفاوت است.»
منتقدان درباره «شهرک» چه میگویند؟

«از بین آثار متفاوت امسال فیلم «شهرک» ساخته علی حضرتی کارگردان جوان اما با تجربه سینمای ایران یک نمونه قابل بررسی از تنوع و تکثر در پرداخت روایی آثار سینمایی است. یک درام روانکاوانه با مایههای فلسفی که اجرای پخته و ماهرانهای دارد و از سوژهای سخت و حساس یک روایت سینمایی متوازن و درگیر کننده ارائه میدهد. حضرتی در فیلمهای قبلیاش به عنوان تهیه کننده و کارگردان همواره نسبت به تم هویت و مضامینی چون تنهایی، ترس و رهاشدگی علاقه نشان داده و در فیلم جدیدش هم به سراغ فضایی رفته که بستر مناسبی برای دراماتیزه کردن این مضامین است.
«شهرک یکی از فیلمهای برتر جشنواره امسال است. من از شهرک انتظار خاصی نداشتم، جز اینکه خوش ساخت و جذاب باشد. نمیدانم چرا عادت کردهایم فیلمهای حاضر در جشنواره الزاما معضل و مسألهای را نشان بدهند. شهرک را یک فیلم خوشریتم میدانم که حضرتی آن را با بیادعایی کارگردانی کرده است. درست است که شهرک فیلم عمیقی نیست؛ اما مطمئنم که قرار نبوده به واکاوی مسأله مهمی بپردازد. شهرک یک فیلم داستانگوی کم غلط و پر هیجان است که میتواند جزء پرفروشترین فیلمهای سال باشد.
«فیلم واجد رویکردی روانکاوانه به مقوله و موقعیت بازیگری است و از منظر تحولات درونی و شخصیتی موقعیت و تجربه را بازنمایی میکند. مهمترین چالش و تعارض بغرنج نوید در این پروژه سینمایی و در تبدیل شدن به فرهاد جایی است که او باید عاشق شود؛ اما او به جای اینکه نقش عاشق را بازی کند، خودش به عشق دچار میشود که پذیرش این موقعیت سختترین تجربه او در این قصه است. فیلم اما نمیتواند ایده خوب را به اجرای خوب پیوند بزند و هدر میرود.»
«شهرک یک ایده خیلی خوب و جذاب دارد که در اجرا نابود شده است. کاراکتر اصلی فیلم که عاشق بازیگری است و در تست بازیگری یک پروژه فیلمسازی قبول شده است، برای تمرین باید چند ماهی از خانوادهاش دور شود. او وارد شهرک ایزولهای میشود و از همان بدو ورود فقط باید در قالب نقشش فرو برود و با کاغذهایی که هرازگاهی از زیر در برایش ارسال میشود، تمرین را شروع میکند. او برای اینکه نقش را از دست ندهد، مجبور است حرفی نزند، اعتراضی نکند و حتی کنجکاو هم نشود.
«در مواجهه با فیلم شهرک شاید این خود علی حضرتی است که کلیدیترین نقش را در تولید این اثر بازی کرده است. در اینجا ما با دو چهره متفاوت از علی حضرتی رو به رو هستیم. یک علی حضرتی که کارگردانی این اثر را به عهده داشته است و از لا به لای میزانسها و ورود و خروج بازیگران به کادر و ریتم یکدست فیلم میتوان به تسلط و شناخت نسبی او از مقوله کارگردانی سینما پی برد و دیگری علی حضرتی فیلمنامهنویس که با اکران و نمایش فیلم شهرک بیش از هر چیز خود را نیازمند آموزش و یادگیری اصول درامپردازی نشان میدهد.