دان اگر میخواهند در کار خود موفق باشند باید راه انتقاد را باز بگذارند، رسانههای انتقادکننده را به جای سرزنش، تشویق کنند و حتی آن دسته از کارگزاران دولتی را که انتقاد را بر نمیتابند و یا با رسانههای منتقد برخورد خصمانه میکنند، از ادامه فعالیت معاف نمایند.
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: استعفای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و پذیرش آن توسط رئیسجمهور رئیسی اقدام درستی بود که حداقل سه پیام روشن با خود داشت.
پیام اول اینکه انتقادکنندگان از وزیر مستعفی هرگز بدخواه او نبودند کمااینکه بدخواه دولت آقای رئیسی هم نبودند. ما خود از همان روز اول که با خبر شدیم ایشان به عنوان وزیر رفاه، کار و تعاون اجتماعی در نظر گرفته شده، در همین روزنامه خطاب به رئیسجمهور رئیسی نوشتیم تصمیم درستی نگرفتهاید و هرچه زودتر در این تصمیمتان تجدید نظر کنید.
متأسفانه این پیشنهاد کاملاً آگاهانه و خیرخواهانه، به جای آنکه مورد توجه و عمل قرار گیرد، نوعی بدخواهی نسبت به دولت تلقی و با واکنشهای منفی همراه شد! اکنون که فقط ۱۰ ماه از آن تصمیم و آن نقد خیرخواهانه گذشته معلوم شده که نباید دولتمردان، به نقدها با دید بدبینانه نگاه کنند. اگر همان زمان به پیشنهاد تجدید نظر در مورد این وزیر توجه میشد، خسرانهای ناشی از این تصمیم که اکنون منجر به کنار گذاشته شدن وی شده است به بار نمیآمد.
پیام دوم اینست که نقد آن زمان فقط مربوط به یک وزیر نبود. خیرخواهان همان زمان با صراحت اعلام کردند که انتخابها در اکثر موارد ضعیف هستند و با چنین جماعتی دولت سیزدهم یک دولت قوی نخواهد بود.
تأکید بیشتر منتقدان بر وزرای اقتصادی متمرکز بود. هرچند هنوز بقیه وزرای اقتصادی مشغول فعالیت هستند، ولی کاملاً روشن است که آنها نیز عملکرد موفقی ارائه ندادهاند و اگر خود استعفا ندهند، به شکلهای دیگری از قبیل استیضاح ناچار به کنارهگیری خواهند شد.
قانع نشدن نمایندگان مجلس از توضیحات دیروز وزیر صمت، علامت روشنی از این واقعیت تلخ است کمااینکه کارنامه این وزیر آنگونه که در سؤالهای دیروز نمایندگان نیز منعکس بود، شاهد گویائی بر ناکامی او در مسئولیت مهمی است که برعهده گرفته است.
بر این اساس، پیام دوم استعفای وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خوبست هرچه زودتر شنیده شود تا خسارت بیشتری از ناحیه استمرار عملکردهای ناموفق بعضی دیگر از وزرا متوجه کشور و خود دولت سیزدهم نشود؛ و سومین پیام اینست که درست از آب درآمدن انتقادهای منتقدان اعم از مطبوعات، نمایندگان مجلس، مجامع کارگری و بازنشستگان که همگی بر ناکارآمد بودن وزیر سابق تعاون، کار و رفاه اجتماعی اتفاق نظر داشتند، باید دولتمردان کنونی را به این نتیجه برساند که به این قبیل نقدها نیازمند هستند.
آقای رئیسجمهور و همکاران ایشان در دولت به این واقعیت توجه کنند که تمجیدکنندگان، اعم از اصحاب رسانه و فعالان سیاسی، گاهی چشمهایشان را بر روی عیبها و اشکالات میبندند و تصورشان اینست که دیدن و انگشت گذاشتن روی نقطه ضعفها ممکن است به تضعیف دولت منجر شود.
بعضی از طرفداران دولت پا را فراتر گذاشته و انتقادکنندگان را متهم به همصدائی با دشمن میکنند! استعفای وزیر کار و کارت زرد گرفتن وزیر صمت در یک روز نشان داد که دولتمردان نباید به تمجیدها و سعایتها اعتنا کنند. دولتمر
دان اگر میخواهند در کار خود موفق باشند باید راه انتقاد را باز بگذارند، رسانههای انتقادکننده را به جای سرزنش، تشویق کنند و حتی آن دسته از کارگزاران دولتی را که انتقاد را بر نمیتابند و یا با رسانههای منتقد برخورد خصمانه میکنند، از ادامه فعالیت معاف نمایند.
خوشبینانهترین نگاه اینست که اینان دوستان نادانی هستند که به جای درست کردن ابرو، به چشم آسیب میرسانند و بر مبنای قاعده حبّ الشیئیٍ یُعمی و یُصِم (علاقمندی افراطی موجب میشود قدرت دیدن و شنیدن واقعیتها را از دست بدهند) قدرت درک واقعیتها را ندارند. بنابراین، دولت سیزدهم استعفا و دریافت کارت زرد دو وزیر خود در یک روز را یک هشدار تلقی کند و آن را آفتابی بداند که دلیل آفتاب بودن انتقادهاست.