bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۴۶۰۰۱

مسعود رجوی؛ زنده یا مرده، پاریس یا سوییس؟

مسعود رجوی؛ زنده یا مرده، پاریس یا سوییس؟

اعلام مرگ او به نقل از یک کارشناس امنیتی در حالی است که سه سال قبل یکی از اعضای سابق از ابتلا به سرطان و دفن در سوییس خبر داده بود.

تاریخ انتشار: ۲۱:۴۰ - ۱۰ تير ۱۴۰۲

عصر ایران نوشت: تارنمای جماران به نقل از یک کارشناس امنیتی نوشته است: «مسعود رجوی چند سال قبل مرده و هم اکنون در گورستانی در پاریس مدفون است.» جماران نام این کارشناس امنیتی را هم ذکر کرده است: «مهدی احمد‌زاده».

بحث زنده بودن یا نبودن مسعود رجوی سرکرده مجاهدین خلق (منافقین) در ۲۰ سال اخیر همواره مطرح بوده و اولین شایعه این بود که در جریان حملات آمریکا به عراق در نوروز ۱۳۸۲ به عمد یا به اشتباه به پایگاه آنان نیز حمله شده و در پی آن مسعود رجوی کشته نشده بلکه به شدت آسیب دیده و مجروح و در پی آن فلج شده است. این روایت بر این اساس استوار بود که پس از حمله آمریکا و سقوط صدام حسین تنها صدای او شنیده می‌شد اما تصویر نه.‌ بعدتر هم گفته شد صدای خود او نیست بلکه صدای «عباس صنوبری» است.

اخبار ضد و نقیض درباره حیات یا ممات رجوی ادامه داشت تا این که در سال ۱۳۹۵ رییس پیشین سازمان اطلاعات عربستان در نشست سالانه مجاهدین خلق (منافقین) در پاریس شرکت کرد (همان نشستی که امسال اجازه نیافتند برپا کنند) و او طی سخنان خود دو بار از تعبیر «مرحوم رجوی» استفاده کرد که به منزله تایید خبر مرگ رجوی بود.

در آن زمان که اوج تنش میان ایران و عربستان سعودی پس از ماه‌ها مشاجره بر سر اعدام شیخ نمر و اشغال سفارت عربستان در تهران و در فضای قطع روابط و خصومت بود شبکه‌های تلویزیونی نزدیک به سعودی‌ها همچون العربیه، الحدث، اسكای نیوز این نشست و سخنان شاهزاده ترکی فیصل را به شکل بی‌سابقه و گسترده‌ای پوشش دادند.

چون ترکی فیصل مدتی سفیر سعودی در انگلستان و آمریکا هم بوده و دیپلمات به حساب می‌آمد استفاده از کلمه «مرحوم» سهو کلام دانسته نشد و به منزله تایید خبر مرگ رجوی تلقی شد.

سخنگوی سازمان اما در پی آن مدعی شد در سخنان ترکی فیصل کلمه «مرحوم» نبوده و به متون مکتوب ارجاع داد که این واژه در آنها نبود ( و در واقع حذف شده بود).

این در حالی بود که نطق شاهزاده سعودی به صورت مستقیم پخش شده بود. مهم‌تر اما این بود که شاهین قبادی حاضر نشد به اصل موضوع بپردازد که مسعود رجوی زنده است یا نه و چرا مرگ او را با نمایش تصویر یا صدایی که نشان دهد مربوط به گذشته نیست تکذیب نمی‌کنند؟ چرا که در عرف سیاست وقتی شایعه مرگ شخص مشهوری درمی‌گیرد به جای تکذیب کلامی به بهانه‌ای صدا یا تصویر فرد پخش می‌شود که خود به منزله تکذیب عملی است.

به این بهانه اشاره به اظهارات احمد‌رضا کریمی عضو سابق سازمان در نشستی با با محمد عطریان‌فر در پایان سال ۹۸ و به نقل از کتاب سال «سازندگی» در نوروز ۱۳۹۹ بی‌مناسبت نیست که در آن او نیز مرگ را تایید می‌کند اما محل دفن را نه پاریس که سوییس ذکر می‌کند:

«زمانی که آمریکایی‌ها مجاهدین را به اردن بردند فردی به نام ناصر رضوی از طرف جمهوری اسلامی با نام دیپلماتیک کاردار اول ایران وارد اردن می‌شود. ایشان اطلاع پیدا می‌کند که رجوی سرطان دارد. همچنین اطلاع پیدا می‌کند بخشی از سلاح‌های شیمیایی صدام در عراق در اردوگاه مجاهدین بوده و آنها در قبال حفاظت زیر نظر آمریکایی‌ها تمام سلاح‌های شیمیایی صدام را از مخفی گاه تحویل می‌دهند. از همین زمان مسعود رجوی مراحل درمان خود را آغاز می‌کند تا این که آمریکایی‌ها ۶ سال پیش اطلاع می‌دهند برای ادامه درمان به سوییس رفته و دیگر در اختیار ما نیست...

در این حال هم‌زمان سه سوژه کشف شد: کشمیری در آلمان، کلاهی در هلند و محل اختفای مسعود رجوی در اطراف لوزان و دو سال قبل هم فاش شده از دنیا رفته و چند ماه بعد هم آن فرد عرب (ترکی فیصل) خبر مرگ او را داد. پس از بیماری ۱۷ سال زنده بود ولی به شدت بیمار و پیر شده بود. احتمالا در همان سوییس دفن شده و اعلام رسمی را گذاشته‌اند برای اجلاسی که قرار است در ایتالیا بگیرند.»

سه سال و سه ماه از زمان این گفت‌و‌گو می‌گذرد و آن اعلام رسمی البته صورت نپذیرفته است.برخی معتقدند رهبران سازمان به این نتیجه رسیده‌اند که موضوع را باید مبهم باقی بگذارند تا از احساسات مذهبی اعضای باقی‌مانده برای القای این موضوع بهره ببرند که فعلا از نظرها پنهان است و روزی بازمی‌گردد!

این اشاره هم مناسبت دارد که در شهریور ۱۴۰۰ مجله اصول‌گرای «عصر اندیشه» با تصویر مسعود رجوی در روی جلد (‌که در تمام سال‌های بعد از ۱۳۶۰ بی‌سابقه بود) در پرونده‌ای با عنوان «برادر‌کشی» به نقل از خسرو قنبری تهرانی (بنیان‌گذار اولین سازمان تخصصی اطلاعاتی در جمهوری اسلامی که بسیار به ندرت مصاحبه می‌کند) عامل اصلی ارتقای مسعود رجوی در سازمان متبوع را موضع‌گیری علیه «جشن سپاس» دانست.

مراد از جشن سپاس مراسمی در بهمن ۱۳۵۵ بود که ۶۶ نفر از زندانیان سیاسی غیر مرتبط با مجاهدین و مارکسیست‌ها در جشنی در زندان با عنوان «سپاس اعلیحضرتا» مشمول عفو ملوکانه شدند و چهره هایی چون حبیب‌الله عسگراولادی و مهدی عراقی هم در بین آنها بودند. توجیه آنان این بود که خطر مجاهدین از رژیم شاه بیشتر است.

خسرو تهرانی در همان مصاحبه می‌گوید:‌ «مسعود رجوی می‌گفت خمینی موج‌سواری کرده. انقلاب برای ماست و این حق ماست. می گفتند خمینی چه می دانست مبارزه چیست. بنا براین از ابتدا‌ آقای خمینی را دارای صلاحیت رهبری انقلاب نمی دانستند و خود را رهبر حقیقی انقلاب می دانستند.»

bato-adv
bato-adv
bato-adv