هفت خون آشام عليه يك ملت
گزارشي از سيف الاسلام و شش پسر ديگر ديكتاتور ليبي
ديكتاتور ليبي زماني كه از خيزش مردم كشورش درمانده شد گزينه زور عريان را انتخاب كرد.
بن علي رئيسجمهور فراري تونس با آتش تفنگ قصد داشت مخالفانش را وادار به عقب نشيني كند اما موفق نشد. مبارك بعد از كشتن بيش از صد مصري سرانجام تسليم شد اما ديكتاتور ليبي از زمين و هوا به هموطنانش حمله كرده و به نظر ميرسد سقوط او هزينه سنگيني بر ملت ليبي تحميل خواهد كرد. برادران سيف الاسلام نيز كه سرنوشت خود را وابسته به پدر ميدانند از كشتار مردم تا آخرين لحظه دفاع ميكنند.
سيف الاسلام قذافي پسر دوم ديكتاتور، بيشرمانه پشت تلويزيون ليبي دو گزينه را پيش روي معترضان قرار داد. اولي كشتن مردم تا آخرين گلوله تفنگ است و دومي اصلاحات. او در سالهاي اخير تلاش كرده از خود چهرهاي اصلاحطلب را نمايش دهد. مطمئنا رژيمي كه اينچنين مردم خود را به گلوله ميبندد و حتي فراتر از گاز اشك آور و گلوله مشقي گلولههايي را بر قلب مردم خود نشانه ميرود به اصلاحات باور ندارد و اين حق مردم ليبي است كه وعده سيف الاسلام را دروغ بدانند.
سيف اسلام 38 ساله كه زبان انگليسي را به شيوايي خاصي صحبت ميكند فرزند قذافي از همسر دوم اوست. سيف الاسلام قلب حاكميت قذافي است فرزندي كه ساليان طولاني است پدر را در زمامداري ليبي كمك ميكند و مشهور است كه او در هدايت عملياتهاي تروريستي نقش اصلي را ايفا كرده است. سيف الاسلام با پشتوانه درآمدهاي كلان نفتي پشت چهره قذافي دولتي ويژه را پي ريزي كرده است. به گزارش لوموند او از سه سال پيش بنياد توسعه قذافي را تاسيس كرد بنيادي كه تلاش ميكند روابط طرابلس و غرب را بهبود ببخشد تا ليبي را پس از سالها از تحريم و فشارهاي بينالمللي نجات دهد. از طريق همين بنياد بود كه سيف الاسلام براي آزادي شش گروگان غربي پولهاي كلاني را به حساب گروه ابوسياف ريخت.
گروهي وابسته به القاعده كه در شرق آسيا عملياتهاي تروريستي را سازماندهي ميكند. فرزند قذافي در طول سالهاي گذشته تلاش كرده از خود چهره ا ي اصلاحطلب نشان دهد. چهرهاي كه به گسترش روابط ليبي با غرب علاقه فراوا ن داشت و بر همين مبنا بود كه براي حل پرونده چالش برانگيز لاكربي تمام توان خود را به كار بست. پروندهاي كه در جريان آن ليبي ساليان طولاني تحريم را تحمل كرد و تنها در سال 2008 با پرداخت غرامت چند ميليارد دلاري اين بحران حل شد و رابطه طرابلس و غرب بهبود يافت.
در برابر اصلاحات سيف الاسلام پدري نا متعادل و ديوانه قرار دارد كه سخنانش همه بوي بحران ميدهد و انتظار هر حركت عاري از تدبير و عقلانيت از او ميرود. تلاشهاي سيف الاسلام براي حل بحرانهاي پدر باعث شد تا تحليلگران سيف الاسلام را نماينده جناح ليبرال و اصلاحطلب حكومت بنامند. پرونده پرستاران بلغاري نمونهاي ديگر ازتلاشهاي وي براي تعامل با غرب بود. پرستاران بلغاري و يك پزشك فلسطيني از سوي دولت قذافي متهم شدند ويروس بيماري مهلك ايدز را به كودكان ليبيايي منتقل كرده اند.در سايه تلاشهاي سيفالاسلام بود كه اروپاييها راضي شدند غرامت خانوادههاي آسيب ديده را پرداخت كنند .
حل اين پرونده در سال 2007 باعث شد رهبران اروپايي نيز روابط خود را با معمر قذافي بهبود بخشند. سفر نيكلا ساركوزي به ليبي و ديدار قذافي از پاريس از سوي احزاب مختلف و گروههاي حقوق بشري فرانسه محكوم شد.
سيف الاسلام و جذب سرمايه گذاريهاي خارجي
فرزند مشهور قذافي نيز مانند پدرش خبر ساز ميشد. او كه در طرابلس معماري خوانده بود پروژههاي بزرگ ساختمان سازي را مديريت ميكرد و به عنوان معماري بزرگ در ليبي مشهور شده بود. وي در مدرسه تجارت بينالمللي وين به تحصيلات خود ادامه داد و دوستي او با «جرج هايدر» رهبر راست افراط گراي اتريش مورد توجه رسانههاي مختلف قرار گرفت. قذافي كوچك در طول سالهاي اخير همه توان خود را به كار بست تا چهرهاي ليبرال از خود به نمايش بگذارد و راه حضور شركتهاي غربي را باز كند. شركتهايي ماند بريتيش پتروليوم و «اف آن آي» ايتاليا و «اگزون موبايل» آمريكا در سايه تلاشهاي سيف الاسلام در ليبي سرمايهگذاري كردند. او در برخي مواقع تلاش ميكرد از خود چهرهاي مدافع حقوق بشر نيز نمايش دهد.
به عنوان نمونه از شكنجه پرستاران بلغاري با شوك الكتريكي انتقاد كرد و از تسلط مافيا بر ليبي شكايت داشت. حسني عابدي مدير مركز مطالعات و پژوهش در مورد جهان عرب و مديترانه كه در ژنو مستقر است به لو موند ميگويد:« سيف الاسلام هميشه چهره پنهان ديپلماسي رژيم قذافي بوده است. قذافي هميشه او را براي مباهات به ليبي نو، جوان و باز در معرض نمايش قرار داده است. »
وي به تحكم موجود در سخنان سيف الاسلام در چند شب پيش اشاره ميكند وعلت آن را وضعيت بحراني خاندان قذافي عنوان ميكند، وضعيتي كه ادبيات تند و محكم را ضروري ميكند.
فرزنداني در خدمت پدر
«دلفين پرين» پژوهشگر موسسه مطالعات اروپايي فلورانس در مورد فرزندان قذافي ميگويد:« سيف الاسلام چهره معتدل و ميانه رو فرزندان قذافي را نمايندگي ميكند.او در آزادي مطبوعات در ليبي نقش داشته و در تاسيس روزنامهها و شبكههاي راديويي خصوصي نيز نقش محوري داشته است. شبكههايي كه در بيگانه ستيزي با شبكه رسمي ليبي اشتراك نظر دارند.»
قذافي علاوه بر سيف الاسلام هفت فرزند ديگر دارد كه بسياري از آنها مناصب مهمي را بر عهده گرفته اند. معتصم بالله چهارمين پسر رهبر ليبي است كه هم به ايجاد روابط با غرب علاقه دارد و از سوي ديگر نماد سركوبگري بيرحم است.
حسني عابدي در اين مورد ميگويد: «او از مقامات آمريكايي هنگام بازديد از ليبي ميزباني كرد. او مشاور امنيتي قذافي است و چهرهاي ترسناك و مخوف را از خود نمايش داده است. معتصم رئيس گاردي است كه وظيفه محافظت از رژيم را بر عهده دارد و از افراد نزديك به كميتههاي انقلابي ليبي است.»
سرهنگ علاوه بر اين دو قذافي پنج پسر ديگر هم دارد. سعدي قذافي فوتباليست سابق است كه موظف شده اعتراضات اخير در بن غازي را شديدا سركوب كند. فوتباليستي معروف كه سابقه عضويت در تيم سامپدوريا را دارد و قرار داد وي با تيم پروجا نيز جنجالي بود.
خميس هم فرزند ديگر قذافي افسر ارتش است و رئيس كميتهاي ويژه است كه مسئوليت تامين امنيت پدرش را بر عهده دارد. محمد پسر بزرگ رهبر ليبي نيز مسئوليت ارتباطات از راه دور و مخابرات رژيم قذافي را بر عهده گرفته است.
پسر پنجم قذافي نيز معتصم بلال معروف به هاني بال است كه سابقه رانندگي با سرعت 140 كيلومتر بر خلاف مسير در فرانسه، حمله به سه پليس ايتاليايي با كپسول آتش نشاني و كتك زدن دختر مورد علاقهاش و ضرب و شتم خدمتكارانش را در كارنامه خود دارد. سيف الاعراب نيز در پليس ليبي خدمت ميكند. عايشه تنها دختر قذافي وكيلي است كه پرونده دفاع از صدام حسين ديكتاتور معدوم عراق را بر عهده داشت و از ديكتاتور عراقي با احترام ياد ميكرد.
برادراني با گرايشهاي مختلف
برادران قذافي اكنون از ترس نابودي با يكديگر براي سركوب مردم معترض متحد شده اند. اما اين برادران در شرايط عادي رقيب يكديگر هستند. به خصوص بين سيف الاسلام و معتصم بالله اختلافهاي سياسي وجود دارد. اولي معتقد به گفتوگو است و دومي به سركوب اعتقاد دارد. اين دو رويكرد متفاوت از دو برادر دو رقيب ساخته است و پدر ديكتاتور هميشه تلاش ميكرد بين اين دو گرايش متضاد وحدت ايجاد كند. شايد با سقوط ديكتاتوري مشمئز كننده قذافي اين رقابت نيز پايان يابد. ديكتاتوري كه ظاهرا قصد ندارد صداي ملتش را بشنود