bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۹۶۶۲۱

دعوت دیر هنگام پاستور

دعوت دیر هنگام پاستور

"حوادثی در سال ۱۴۰۱، شکل گرفته که باعث نقار و کدورت میان مردم با دولت و حکومت شده است. همه ظرفیت‌های کشور باید به کار گرفته می‌شد تا ابر‌های تاریک کدورت جای خود را به آفتاب روشن همبستگی، اتحاد و مشارکت دهد."

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۵ - ۱۳ دی ۱۴۰۲

الیاس حضرتی در اعتماد نوشت: جلسه مشترک رییس‌جمهور و دبیران کل احزاب به دعوت رییس‌جمهور از طریق وزارت کشور برگزار شد. گروهی از دبیران کل احزاب و فعالان سیاسی از هر دو جناح اصولگرا و اصلاح‌طلب در این نشست حضور پیدا کرده و برخی به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند. در این میان برخی چهره‌های اصلاح‌طلب مدعو به دلایل مختلف از جمله سفر حضور پیدا نکردند، ضمن اینکه چهره‌های دیگری، چون آذر منصوری هم اساسا برای حضور در این نشست دعوت نشده بودند که این رویکرد، با اعتراض، انتقاد و گلایه برخی حضار مواجه شد.

از مجموعه گروه‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو، چهره‌هایی، چون مجید انصاری، محمدباقر نوبخت، محمدعلی ابطحی، علی ربیعی، محمد هاشمی، محسن هاشمی، مسعود پزشکیان، وکیلی، حسین مرعشی، علی مطهری، محمد قوچانی، حشمتیان، جواد امام، بنده (الیاس حضرتی)، کواکبیان و... و از گروه‌های اصولگرا هم افرادی، چون غلامعلی حدادعادل، بادامچیان، آقاتهرانی، صادق محصولی، بوربور، افشار، حسین‌الله‌کرم، سیدنظام موسوی، مالک شریعتی، زهره الهیان، فاطمه قاسم‌پور، حمید رسایی، زریبافان و... در این نشست حضور داشتند.

اسامی افراد قبلا توسط معاون سیاسی وزارت کشور نوشته شده و افراد درنظر گرفته شده، یکی‌یکی براساس نوبتی که درنظر گرفته شده بود صحبت می‌کردند. از یک طرف، محسن هاشمی، ابطحی، وکیلی، محمد هاشمی، نوبخت، پزشکیان، جواد امام و علی مطهری به بیان صحبت‌های خود پرداختند و ازسوی دیگر هم آقایان حدادعادل، بادامچیان، صادق محصولی، حسین الله‌کرم، حمید رسایی و شریعتی دیدگاه‌های خود را درباره شرایط کشور و راه‌های بهبود مشارکت در انتخابات شرح دادند. در این میان، افرادی، چون حسین الله‌کرم و حمید رسایی اعلام کردند نه راست را قبول دارند و نه چپ را؛ نه اصولگرا و نه اصلاح‌طلب را به رسمیت می‌شناسند.

غلامعلی حدادعادل، اما تلاش کرد از موضع پدرانه صحبت کند، او دو جناح را دلسوزان کشور برشمرد و بر مرزبندی آن‌ها با براندازان تاکید کرد. صادق محصولی، اما کمی تند صحبت کرد و به‌زعم خود برای پاسخ دادن به اظهارات چهره‌هایی، چون محمدباقر نوبخت، لحن متفاوتی را برگزید. این نشست از نظر حضور افراد و شخصیت‌های جناح‌های مختلف در سطح مناسبی قرار داشت؛ اما درخصوص محتوای کیفی برآمده از این نشست و فضای حاکم بر آن، به نظرم می‌توان گزاره‌هایی را مطرح کرد:

۱) چهره‌های اصولگرایی که تریبون در اختیار آن‌ها قرار گرفت، همگی یک نقطه مشترک داشتند. هرچند آقای رییس جمهور عمدتا درباره امیدآفرینی صحبت می‌کردند و معتقد بودند احزاب، محافل و گروه‌ها باید در راستای امیدآفرینی عمل کنند، اما یکی از نگرانی‌های آقای رییسی درباره رسانه‌ها بود.مباحثی که می‌توانست در سطوح کیفی بالایی طرح شوند، به مسائل جناحی و سطحی تنزل پیدا کرد.

در واقع نوع خاصی از دوقطبی‌سازی‌های مخرب که اغلب در فضای عمومی کشور شکل می‌گیرند در این نشست نیز طرح شدند و وقت اعظم جلسه را به خود اختصاص دادند. مثلا محسن هاشمی بحث آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را مطرح و به سالگرد رحلت ایشان اشاره کرد.

بلافاصله صادق محصولی هم واکنش نشان داد و از سالگرد فوت آیت‌الله مصباح صحبت کرد و از حضار صلوات گرفت! حمید رسایی هم به میدان آمد و در وصف مصباح‌یزدی سخن گفت. این نوع دوقطبی‌سازی‌ها باعث تنزل و انحراف سطح جلسه از اهداف اصلی شد. موضوع حاشیه‌ای بعدی این نشست، طرح معادلات مرتبط با انتخابات سال ۸۸ بود. اینکه در انتخابات سال ۸۸ چه گذشت، چه کسی مقصر بود و کدام طیف تقلب کرد و آیا اساسا تقلبی شده یا نه؟ باعث بروز برخی رویارویی‌های تند در این نشست شد.

۲) نمی‌توان این نشست را در شمایل راهکاری برای حل مشکلات و بهبود شاخص مشارکت‌های عمومی درنظر گرفت. این نشست زمانی برگزار شد که دیگر کار بررسی صلاحیت‌ها تقریبا از کار گذشته بود.

در واقع همه فعالان اقتصادی و عموم مردم منتظرند ببینند، تا روز شنبه، سرانجام صلاحیت افراد باقیمانده در انتخابات که ثبت‌نام کرده و ردصلاحیت شده‌اند چه خواهد شد؟ به عبارت روشن‌تر، فضای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ با بن‌بست‌های تودرتو مواجه شده و زمان کافی برای ایجاد تکانه‌های مثبت از میان رفته است. این درحالی است که اگر واقعا مسوولان کشور، تصمیم‌سازان و سیاستگذاران کشور تدبیر مناسبی اتخاذ می‌کردند، باید بسیار زودتر اقدام به برگزاری نشست‌هایی از این دست می‌کردند؛ نه اینکه در فاصله چند روز مانده به پایان بررسی صلاحیت‌ها، برنامه‌ریزی برای برگزاری چنین نشستی را در دستور کار قرار می‌دادند. این درحالی است که رهبر انقلاب که بالاترین مقام این کشور است در مهم‌ترین سخنرانی سالانه خود در نوروز ۱۴۰۲، مهم‌ترین موضوع سال را مشارکت در انتخابات بیان کردند.

۳) باید توجه داشت، انتخابات، بزرگ‌ترین پروژه سیاسی کشور، بهار سیاسی و فصل شکوفایی احزاب است. رییس‌جمهور و وزیر کشور از فردای سخنرانی رهبر انقلاب و بعد از پایان تعطیلات نوروز باید نشست‌های مستمری با فعالان سیاسی و احزاب برگزار کرده و منویات رهبری را دنبال می‌کردند. در این نشست‌ها باید به برخی مسائل اشاره شده و مثلا اعلام می‌شد که کشور با چند مساله اصلی مواجه است؛ نخست اینکه سال ۹۸ و ۱۴۰۰ دو انتخابات در کشورمان برگزار شده که نسبت به انتخابات قبلی کم رونق بوده است، باید برنامه‌ریزی می‌کردند تا زمینه‌های لازم برای رونق در انتخابات فراهم شود.

از سوی دیگر حوادثی در سال ۱۴۰۱، شکل گرفته که باعث نقار و کدورت میان مردم با دولت و حکومت شده است. همه ظرفیت‌های کشور باید به کار گرفته می‌شد تا ابر‌های تاریک کدورت جای خود را به آفتاب روشن همبستگی، اتحاد و مشارکت دهد. مهم‌تر از همه نباید فراموش کرد که منطقه آبستن حوادث مهمی است، هر آن احتمال دارد، آتش چالش‌هایی که در غزه و یمن و... جریان دارد، خدای ناکرده به ایران هم سرایت کند. کشور در این شرایط نیاز دارد به لحاظ ارایه یک تصویر قوی از حضور مردم در صحنه، امنیت خود را تضمین کند. در واقع انتخابات به طور مستقیم با امنیت مردم ارتباط دارد.

۴) کشوری مانند ترکیه به عنوان همسایه ایران که سال‌های سال با کودتا و انسداد سیاسی اداره می‌شد، امروز انتخاباتی زیبا با مشارکت بالای ۸۰ درصدی برگزار کرده است. از طریق این انتخابات تصویری زیبا و الگویی مناسب از این کشور در میان کشور‌های اسلامی ارایه شد. درحالی که ایران انقلاب بزرگی را پشت سر گذاشت که بیش از ۹۸ درصد مردم در رفراندوم تعیین حاکمیت آن مشارکت داشتند.

در سال‌های بعد هم مشارکت‌های ۸۶ درصدی، ۸۰ درصدی، ۷۰ درصدی و... در این کشور ثبت شده است. باید بررسی شود که چه اتفاقاتی رخ داده که ناگهان در آوردگاه‌های انتخاباتی سال‌های ۹۸ و ۱۴۰۰ میزان مشارکت در انتخابات ایران به زیر ۵۰ درصد و در برخی شهر‌ها و کلانشهر‌ها حتی پایین‌تر رسیده است.

وزارت کشور و دولت باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌کردند تا از طریق اصلاحات لازم این روند کاهش مشارکت معکوس شود. این روند برگزاری نشست‌های همفکری نه فقط با مشارکت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، بلکه با حضور همه فرق، گروه‌ها، دسته‌جات، اقوام، اقشار و مذاهب این نشست‌ها باید برگزار می‌شد.

۵) متاسفانه دولت و برخی سیاستگذاران، نه تنها چنین اقدامات اصلاحی را در دستور کار قرار ندادند، بلکه برخی افراد و جریانات در بطن سیستم خرسند هم هستند که اصلاح‌طلبان و گروه‌های میانه‌رو و سایر اقشار و گروه‌ها بنا به دلایل گوناگون در آوردگاه انتخابات حضور ندارند! از منظر این گروه‌ها، این خبر خوشحال‌کننده‌ای است که رقیبی در انتخابات حضور ندارد، آن‌ها به راحتی می‌توانند میدان رقابتی میان خودشان تعریف کنند و برنده بازی بدون رقیب باشند.

نباید فراموش کرد مصوبه مجلس درخصوص قانون جدید انتخابات در شرایطی که هنوز مرکب امضای آن خشک نشده بود، ابلاغ شد؛ مرحله پیش‌ثبت‌نام‌ها درحالی که هنوز زیرساخت‌های آن فراهم نشده بود، اجرایی شد و مطابق پیش‌بینی‌ها دامنه وسیعی از چهره‌های اصلاح‌طلب و میانه‌رو از سوی هیات‌های اجرایی ردصلاحیت شدند. بسیاری از گروه‌های سیاسی تازه مهیا شده بودند تا با دولت و نظام سیاسی مذاکره و گفتگو کنند و راهکار و تدبیری برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات پیدا کنند. این تدابیر بیشتر از اینکه از سوی گروه‌ها و احزاب باشد باید ازسوی حکومت اجرایی شود. جامعه مدنی و احزاب زمانی می‌توانند مساعدت داشته و زمینه افزایش مشارکت را فراهم سازند که از سوی حکومت به بازی گرفته شوند.

۶) امروز به جایی رسیده‌ایم که مدت زمان کوتاهی تا انتخابات باقی‌مانده و عملا فضای عمومی جامعه حال و هوای انتخابات را ندارد. حس انتخابات زمانی به وجود می‌آید که همه اقشار، دسته‌جات و گروه‌های اجتماعی، فرهنگی و... نماد‌هایی میان کاندیدا‌ها داشته باشند. اهالی سینما و فرهنگ باید احساس کنند که اگر فلان فرد یا گروه وارد مجلس شوند، می‌توانند مطالبات آن‌ها را پیگیری کنند. اهل سنت، اقوام مختلف، جوانان، احزاب سیاسی و... هم باید چنین احساسی داشته باشند و نماینده واقعی خود را در رقابت انتخاباتی ببینند.

لازمه مشارکت حداکثری در انتخابات، یک رقابت همه‌جانبه است؛ نه حتی رقابت چند حزب با هم. در ایران مدل ۱۴۰۲، احزاب راست و چپ هیچ کدام قدرت بسیج مردم را ندارند، چراکه مردم مطالبات خود را در آینه احزاب نمی‌بینند. با این توضیحات و در بطن این ابهامات نشست روز گذشته رییس‌جمهور با احزاب و فعالان سیاسی با تاخیر و بدون نتیجه خاصی برگزار شد. شخصا به احترام دعوت‌کنندگان در نشست حاضر شدم، اما معتقدم بهبود شاخص‌های مشارکت در انتخابات نیازمند فراهم‌سازی بستر‌هایی است که هنوز زمینه‌های آن محقق نشده است.

۷) نکته جالبی که در صحبت‌های رییس‌جمهور به آن اشاره شد، این بود که آقای رییسی اعلام کرد: نظر شخصی من این است که در انتخابات اصل بر صلاحیت افراد است، مگر اینکه مطابق قانون، مستندات و مدارکی برای عدم صلاحیت افراد وجود داشته باشد. در واقع از نظر ایشان اصل بر صلاحیت افراد است نه اینکه اصل بر ردصلاحیت باشد و مستنداتی برای صلاحیت فرد پیدا شود. این موضوع یکی از چالش‌های جدی گروه‌های اصلاح‌طلب با شورای نگهبان بوده است. شورای نگهبان برعکس عمل می‌کند و افراد را احراز صلاحیت می‌کند. زمانی که برای صلاحیت فردی، مدارک لازم پیدا نمی‌شود، مهر عدم احراز بر پرونده او کوبیده می‌شود!

در این راستا پیشنهادات اصلاح‌طلبان برای بهبود وضعیت کشور به شرح ذیل مطرح شدند:

۱) انتخابات به تاخیر افتاده و ثبت نام‌های مجدد انجام شود. ۲) اکثریت ۲۴ هزار نفر ثبت‌نام‌کننده تایید صلاحیت شوند. ۳) اقدامات عاجلی در زمینه حل مشکلات اقتصادی صورت گیرد. ۴) تصمیماتی جهت ارتقا و بالا بردن جایگاه مجلس صورت گیرد. تصمیم گیری در حوزه هایی، چون سیاست خارجی و فیلترینگ هم به مجلس محول شود.۵) تصمیماتی در بودجه ۱۴۰۳ اتخاذ شود که آثار مثبتی در معیشت و زندگی بازنشستگان، فرهنگیان و کارمندان داشته باشد. ۶) رویه‌های جاری صدا و سیما اصلاح شود.۷) تکلیف پرونده‌های مفاسداقتصادی را روشن کنید.

اصولگرایان حاضر در نشست هم پیشنهاداتی داشتند که در ۲ محور اصلی؛ ۱) بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، ۲) تزریق امید، همچنین اعلام نگرانی نسبت به عملکرد برخی رسانه‌ها مطرح شدند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv