تا امروز هم هرچه صاحب نظران و تحلیلگران و اساتید معترض شده و هشدار داده اند هیچ تغییری رخ نداده و فاصلهها روز به روز بیشتر میشود. مجلس یازدهم نیز عملکردی داشته که چندان مطلوب مردم نبوده و به مشکلات بزرگ مردم از جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، چنان که باید و شاید نپرداختند. مالیاتهای سنگین بر دوش مردم، کسریهای بودجه، اقدامات بانک مرکزی و امثالهم از دید ملت دور نمانده و باعث دلسردی طیفهایی از مردم شده است.
فرارو- انتخابات دوازدهمین دوره مجلس روز جمعه ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد. رأی سید محمود نبویان نفر اول شهر تهران با ۵۹۷ هزار و ۷۷۰ رأی از تمام همتاهای خود در تمامی ادوار گذشته کمتر است. پس از او به ترتیب امیرحسین ثابتی و حمید رسایی قرار دارند و محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس فعلی، با ۴۴۷ هزار و ۹۰۵ رای در رده چهارم قرار دارد.
به گزارش فرارو، آراء نفر اول تهران از آراء نفر سیام انتخابات ۱۳۹۸ کمتر شده و قالیباف یک سوم دوره پیش رای کسب کرده است. درواقع قالیباف با ریزش رای مواجه شده است. همچنین تعداد آراء باطله نیز در این دوره مورد توجه است. تعداد آراء باطله مأخوذه از شمارش بیش از ۴۹۰۰ صندوق رأی، شامل این موارد است؛ تعداد رأی باطله مأخوذه: ۲۷۶۶۵۸، آراء باطله ناخوانا: ۱۴۰۶۶، آراء باطله اسامی غیر از کاندیدها: ۵۷۷۵ و آراء باطله سفید: ۲۰۴۶۸۲.
در نهایت نیز با اعلام مشارکت ۴۱ درصدی در انتخابات کل کشور، پایینترین حد مشارکت در انتخابات در تاریخ ثبت شد. این در حالی است که میزان آراء باطله در برخی استانها بالاتر از حد انتظار بود و در یزد نیز آراء باطله رتبه دوم را کسب کرد. از دیگر اتفاقاتی که در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی مورد توجه قرار گرفت، عدم مشارکت محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین کشور در انتخابات بود.
در نهایت و پس از اتمام شمارش آراء از ۳۰ کرسی تهران تنها تکلیف ۱۴ کرسی روشن شد و برای مشخص شدن تکلیف سایر کرسی ها، انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد. انتخابات در ۱۵ استان دیگر نیز به دور دوم رسیده است. همچنین تاثیر حواشی مرتبط با انتخابات در مجلس فعلی انعکاس پیدا کرده و جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در روز دوشنبه ۱۴ اسفندماه، به علت نرسیدن تعداد نمایندگان به حدنصاب لازم، برگزار نشد. حجتالاسلام فلاحی نماینده همدان در مجلس شورای اسلامی، درباره عدم تشکیل نشست علنی گفت: «به هر حال برخی از نمایندگان احتمالا درگیر دور دوم انتخابات در حوزههای انتخابیه خود بودند و شاید عدم حضور آنها تا حدودی موجه باشد.» محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس فعلی نیز اعلام کرد که در جلسه فردا، فهرست غائبان منتشر خواهد شد.
با توجه به ترکیب راه یافته به مجلس پرسشهایی مطرح است از جمله این که ساختار مجلس و مفهوم انتخابات، از این پس در کشور ما چه تغییراتی خواهد داشت. جلال ساداتیان، نماینده همدان در مجلس چهارم و دیپلمات پیشین ایران در بریتانیا در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «موضوع «تضعیف انتخابات» در کشور، تازگی ندارد و با مرور تاریخ متوجه میشویم که مدت زمان زیادی است که انتخابات تضعیف شده است. اگر کمی به عقب برگردیم و به مقدمه قانون اساسی به اضافه اصولی که جمهوریت را تعیین میکند نگاه کنیم، متوجه میشویم که تاکید بر نقش مردم، محوریت مردم و خواست مردم تا چه حد پررنگ است. اما پس از مدتی میبینیم که کم کم و از مجلس چهارم به بعد و برخلاف اصل ۳۷ قانون اساسی که صراحتا اصل را بر برائت گذاشته (مگر مواردی که در دادگاه فردی متهم شده باشد) و اصلی مصرح و غیرقابل تفسیر توسط شورای نگهبان است، اصل را بر متهم بودن و عدم برائت مردم قرار دادند و در انتخاباتهای مختلف مجلس، ریاست جمهوری و مجلس خبرگان رهبری، اصل صلاحیت، تغییر کرد و شورای نگهبان دایره مدار تعیین صلاحیت شد، این در حالی است که قانون اساسی ما چنین حقی را به شورای نگهبان نداده است. شورای نگهبان، تنها وظیفه تطبیق معیارها را با نمایندگان دارد. برای مثال در قانون تاکید شده است که شورای نگهبان باید از چهار مرجع استعلام بگیرد. یعنی از پلیس استعلام سوابق جرم نداشته باشد، از ثبت برای تعیین هویت افراد استعلام کند، از قوه قضاییه درباره سوابق کیفری استعلام بگیرد و از وزارت اطلاعات کشور نیز درباره جرایم امنیتی و سیاسی بازخورد گرفته شود. درواقع محکومیتهایی که بر اساس دادگاه و قانون برای افراد وضع شده باشد، ملاک است. اما شورای نگهبان به مرور زمان، رویه را تغییر داد و به امور دیگر نیز ورود کرد.»
وی افزود: «شورای نگهبان به موجب نظارت استصوابی خود را محدود نمیکند و بر اساس خواستههای خود عمل میکند. نتیجه را هم میبینیم که امروزه میزان مشارکت تا حد زیادی پایین آمده و حتی آقای خاتمی که روزگاری رئیس جمهور کشور بوده و در دو مقطع چهارساله مدافع قانون اساسی کشورمان بوده رای نداده است. علت چیست؟ چون مردم فاصله گرفته اند و با این شرایط زاویه دارند. تا امروز هم هرچه صاحب نظران و تحلیلگران و اساتید معترض شده و هشدار داده اند هیچ تغییری رخ نداده و فاصلهها روز به روز بیشتر میشود. مجلس یازدهم نیز عملکردی داشته که چندان مطلوب مردم نبوده و به مشکلات بزرگ مردم از جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، چنان که باید و شاید نپرداختند. مالیاتهای سنگین بر دوش مردم، کسریهای بودجه، اقدامات بانک مرکزی و امثالهم از دید ملت دور نمانده و باعث دلسردی طیفهایی از مردم شده است.»
نماینده مردم همدان در مجلس چهارم شورای اسلامی، در ادامه گفت: «من چندان تفاوتی بین مجلس فعلی و اتی نمیبینم و مجلس آتی نیز ادامه دهنده راه خالص سازی مجلس فعلی خواهند بود. از دید من اتفاقی که در انتخابات رخ داد را نمیتوان پیروزی دانست. این وضعیت باعث خواهد شد در سیاست خارجی و داخلی نیز لطماتی را متحمل شویم. حل مسائل کشور ما نیاز به پشتوانه ملی و مردمی دارد. نگاهی به نرخ مشارکت و آراء باطله نگران کننده است. این وضعیت آراء واکنش شفاف مردم به شرایط است. منظور من این نیست که مردم در تقابل براندازانه با نظام هستند، بلکه معتقدم سعی دارند با این واکنشها عدم همراهی با وضعیت موجود را نشان دهند. تفکری که اکنون در حال نفوذ در مجلس است، مغایر با اندیشههای امام خمینی است. این طرز تفکر از نظرات آقای مصباح یزدی که میگفت: «مردم چه کاره اند» در حال توسعه است. این در حالیست که امام (ره) میگفتند به من به جای رهبر بگویید خدمتگزار مردم. یعنی ایشان بارها و بارها در آثار مکتوب و گفتگوهای خود بر صاحب نظر بودن مردم تاکید کرده اند.»
وی افزود: «به آمارهای آراء در تهران در مقایسه با نرخ آراء نفرات اول در دورههای پیشین که نگاه کنیم متوجه میشویم طیفی که بیشترین رای را آورده اند چقدر نزد افکار عمومی مردم محبوب هستند. نفر اول تهران، فقط ۵ درصد آرای واجدین شرایط را کسب کرده است. در دنیای ارتباطات و دنیای مدرن نمیتوان مدام با مردم جنگید و مبارزه کرد. برای نزدیک شدن به مردم باید پایههای تفکری و رفتاری تغییر کرده و اصلاح شود. بحث من شخص خاصی نیست من نمیگویم شخص ایکس بیایید و شخص ایگرگ نیاید. من میگویم هر شخصی که وارد مجلس میشود باید با تفکر اصلاح شده و همراه با مردم وارد شود.»
ساداتیان در پایان تاکید کرد: «جهت گیری یک طیف خاص اقلیتی به سمت شکل گیری «حکومت اسلامی» است و نه «جمهوری اسلامی». اما این نوع تفکر، با چه پشتوانهای و با چه امکاناتی قرار است شکل گیرد؟ آیا برای موفقیت یک جریان، نیاز به حمایت مردمی نیست؟ این نوع طرز فکر تا چه حد با خواستهای مردمی همراه است؟ در شرایطی که مردم در تنگناهای معیشتی و اقتصادی هستند این نوع روشها جواب نمیدهد.»