اکنون به مرحلهای رسیدیم که برخی مقامات به این نتیجه رسیده اند که تنش با آژانس تا چه حد زیانبار است و ایران باید به عرصه جهانی برگردد و البته باید قوانین را رعایت کند. یکی از این قواعد بازی رعایت اصول NPT است. همان اصولی که عدم رعایتشان منجر به صدور ۶ قطعنامه و فشارهای بعدی علیه کشور شد. اکنون صحبت از این است که مجددا پایشها اغاز شود و ایران هیچ اقدامی علیه پروتکلهای آژانس انجام نداده است.
فرارو-رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ برای گفتگو با مقامات ایرانی وارد تهران شد. سفری که پس از تحولات گسترده در منطقه از جهات مختلفی حائز اهمیت است.
به گزارش فرارو، حدود یک ماه پیش از این سفر، گروسی در گفتگو با اسکای نیوز تاکید کرده بود که میزان بازرسی (در ایران) هنوز به سطحی نرسیده که مد نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی است و گفته بود: «با توجه به عمق و وسعت برنامه (هستهای ایران)، ما باید قابلیتهای نظارتی بیشتری داشته باشیم.» اکنون و پس از سفر گروسی به ایران و ملاقاتهای وی با مقامهای ارشد ایرانی، نخستین پرسشی که مطرح میشود این است که در چمدان سوغاتی گروسی برای ایران چه چیزهایی جای گرفته و پیامدهای این سفر چه خواهد بود؟
یکی از مسائلی که از مدتها پیش از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان مورد مناقشع مطرح بوده، مسئله سانتریفیوژها است. برخی کارشناسان غربی معتقدند: «آژانس بین المللی انرژی اتمی به طور قابل توجهی بیشتر نگران بخش ناپیدا در برنامه هستهای ایران است.» این در حالی است که مقامهای ایرانی بارها اعلام کرده اند نهایت همکاری را برای فراهم کردن زیرساختهای بازدید کامل مقامات آژانس از ایران انجام میدهند. محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز در اظهارات خود پس از سفر گروسی به ایران تاکید کرد که امیدوار به تقویت همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی است.
در کنار این موارد، در ملاقات مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی با علی باقری، مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی، موضوعاتی، چون مذاکرات رفع تحریمها و ابعاد مختلف همکاریهای ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفته است. فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی در این باره به فرارو گفت: «حدس کلی درباره سفر گروسی به ایران و بازخوردهای پس از آن این است که به نظر میرسد این بار شاهد ترمیم بخشهایی از روابط تخریب شده خواهیم بود. حقیقت این است که با انزوا و جدا ماندن از دنیا به نتیجه مثبتی نمیرسیم. نتیجه ادامه وضعیت شکرآب بودن رابطه ما با آژانس، افزایش فشارهای بین المللی، بالارفتن تورم و امثالهم است. مدتی است که به نظر میرسد شاهد تحمل و صبوری بیشتری از سوی مقامهای ایرانی هستیم و ایران در تلاش است با همسایگان خود نیز روابط سیاسی را ترمیم کند. بعد از درگیریهای سال گذشته با پاکستان، اخیرا شاهد بهبود روابط و سفر مقامات به پاکستان بودیم، همچنین با ترکمنستان نیز شاهد برخی گشایشها هستیم. التهابهای روابط ما با جمهوری آذربایجان نیز که سیاستهای واکنشی شدیدی نسبت به ما داشت، تا حدودی ترمیم شده است. روابط ما با کشورهای دیگری از جمله عربستان نیز به مرحله قابل قبولی رسیده است.»
با وجود این که سفر گروسی به ایران از سوی برخی کارشناسان به عنوان یک چشم انداز مثبت در روابط ایران و آژانس مطرح میشود، اما نگاهی به سخنان ماههای گذشته گروسی نشان میدهد برای رسیدن به اعتماد متقابل و تاثیرگذار به گامهای آهسته و پیوسته نیاز داریم. برای مثال، رافائل گروسی در گفتوگویی با خبرگزاری آلمانی «دویچهوله» مدعی شد که ایران با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی «چند هفته و نه چند ماه» برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد. اگرچه او در عینحال تأکید کرد «این حرف به معنای این نیست که ایران سلاح اتمی دارد یا در این بازه در اختیار خواهد داشت»، اما سخنان او همانطور که پیشبینی میشد، به سرعت مورد توجه رسانههای غربی قرار گرفت و یک بار دیگر این ادعا را پررنگ کرد که ایران به دنبال سلاح هستهای است و این ادعا در شرایطی پررنگ شد که ایران بارها و بارها تاکید و یکبار دیگر پرونده موضوعات گذشته را با ادعای «ایران نزدیکتر از همیشه به سلاح هستهای» باز کرد. ایران در حال غنی سازی اورانیوم با خلوص ۶۰ درصد است. این در حالیست که برای ساختن سلاح هستهای به به حدود ۹۰ درصد غنی سازی نیاز است.
در سال ۲۰۲۳، تهران به ناظران هستهای سازمان ملل تضمینهای گستردهای داد که به تحقیقات طولانی مدت در مورد ذرات اورانیوم یافت شده در سایتهای اعلام نشده کمک خواهد کرد و تجهیزات نظارتی حذف شده را مجدداً نصب خواهد کرد. اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی شده است که سطح همکاریها به اندازهای نیست که مورد انتظار آژانس بود. اسلامی در نشست خبری سه شنبه ۱۸ اردیبهشت با گروسی گفت: «ما به تعاملات بر سر مسائل حل نشده از جمله مسائل مربوط به دو سایت ادامه میدهیم.»
مجلسی در این باره به فرارو گفت: «من معتقدم اکنون به مرحلهای رسیدیم که برخی مقامات به این نتیجه رسیده اند که تنش با آژانس تا چه حد زیانبار است و ایران باید به عرصه جهانی برگردد و البته باید قوانین را رعایت کند. یکی از این قواعد بازی رعایت اصول NPT است. همان اصولی که عدم رعایتشان منجر به صدور ۶ قطعنامه و فشارهای بعدی علیه کشور شد. اکنون صحبت از این است که مجددا پایشها اغاز شود و ایران هیچ اقدامی علیه پروتکلهای آژانس انجام نداده است. امیدوارم به مرحلهای برسیم که مواردی مثل FATF را نیز بپذیریم و در برابر این موضوعات مقاومت نکنیم. در حال حاضر پذیرش معاهدههای جهانی چه در حوزه انرژی هستهای و چه درباره اقتصاد، تعهدات حوزه بانکداری و امثالهم، حائز اهمیت بسزایی است. قدم اول برای پیشرفت کشور ما در همه حوزه ها، پذیرش پروتکلها خواهد بود. ما باید این اعتماد را برای آژانس و غربیها ایجاد کنیم که به هیچ وجه علاقهای به سلاحهای هستهای نداریم. این مضووع در سایه همکاری مداوم و بازدیدهای مستمر امکان پذیر است.»
حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران پیش از سفر گروسی به تهران گفت: «همکاری آژانس و ایران در مسیر خوبی قرار دارد و ما از سفر رافائل گروسی مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران استقبال میکنیم.» مشابه همین سخنان نیز پس از دیدار گروشسی و وزیر امور خارجه تکرار شد. سفر رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزون بر اهمیت تاریخی خود، با توجه به مناقشات منطقهای از جمله درگیریها در غزه و رفح و درگیریهای اخیر ایران و اسرائیل حائز اهمیت است. افزون بر این ها، ایران بارها در حوزه دخالتهای غرب و به ویژه ایالات متحده در روابط ایران و آژانس شکایت کرده بود، بنابراین نتایج سفر گروسی از زاویه مسائل بین الملل نیز حائز اهمیت است.
مجلسی در این باره به فرارو گفت: «ما از پشت پردههای روابط ایران و آژانس یا آن چه که تحت عنوان «توافق نانوشته» مطرح میشود خبر نداریم. اما میتوانیم با توجه به سابقه ایران و آژانس و با توجه به این که ایران بارها از دخالتهای ایالات متحده در نوع تصمیمهای آژانس شکایت داشت، حدس بزنیم این بار نیز ایالات متحده و کشورهای غربی از افزایش روابط ایران و آژانس حمایت ضمنی میکنند یا از مقدمات آن بی خبر نبوده اند. طبیعتا به یاد داریم که مخالفان اصلی غنی سازی، کشورهای غربی و ایالات متحده بودند.»
وی افزود: «نمی توانیم این نکته را نادیده بگیریم که تحولات غزه، سراسر جهان را تحت الشعاع خود قرار داده و به نوعی، تحولات جهان، متاثر از درگیریهای خاورمیانه است. این مسئله از این جهت در روابط غرب با ایران و البته آژانس با ایران تاثیر گذار بوده، که غربیها و آژانس میخواهند با افزایش روابط با ایران، مانع از هر نوع تهدیدی شوند که مدعی هستند یا احتمال میدهند از سوی ایران رخ دهد. هرچند که انتظار میرود با شکل گیری توافق بین حماس و اسرائیل سطح تنشهای منطقهای کاهش بیشتری پیدا کرده و به شکل مستقیم بر روابط ایران و آژانس و توسعه توافقات بین المللی ایران نیز اثر بگذارد. حقیقت این است که از ابتدای جنگ در غزه، تلاشهای گسترده اسرائیل برای باز کردن پای ایران به جنگ، فشار زیادی بر کشور وارد کرده است.»