وظیفهی نخبگان جامعه آن است که در جلسات سیاسی، حزبی، رسانهای، نهادی و... بر این اصل تکیه کنند که باید مدیریت کشور با سه اصل شرافتمندی، شایستگی و اعتقاد با برنامههای توسعهای رئیس جمهور منتخب همراه باشد.
مرتضی دارایی؛ بی گمان در آستانهی تغییرات ارکان دولت و به ویژه انتخاب کابینهی دولت و ارائهی مدلی متفاوت از رییس جمهور منتخب، نظرات و چالشها و مطالب زیادی در حال تولید و انتشار هستند.
در این مجال، مدلی که پیشنهاد شده و میشود این است که اقوام و احزاب و تشکلها و ... باید بستری باشد برای پایش و اعتبارسنجی نخبگان و سپس معرفی آنها به جامعه.
با تمرکز بر اصل واقع گرایی، توضیح بیشتر آنکه، به جای تاکید بر قرابتهای دستهای، قومی و... باید به معرفی و تقویت شایستگان به جامعه تلاش کرد.
حال که در آستانهی تغییر دولت و انتخاب بیش از هزاران پست مدیریتی عالی و میانی هستیم؛ بی شک نشستها، گعدهها، دیدارها و لابیهای فراوانی برگزار خواهد شد که هر کدام به دنبال معرفی افراد نزدیک به خود خواهند بود.
از رایزنی سیاسی با چهرههای با نفوذ تا هزینه و جنگ رسانهای و مطرح نمودن ایشان تلاش خواهند کرد تا بتوانند به اصطلاح عامیانه، نفر خود را قالب بکنند.
وظیفهی نخبگان جامعه آن است که در جلسات سیاسی، حزبی، رسانهای، نهادی و... بر این اصل تکیه کنند که باید مدیریت کشور با سه اصل شرافتمندی، شایستگی و اعتقاد با برنامههای توسعهای رئیس جمهور منتخب همراه باشد. یعنی کسانی برای مسوولیتهای اجرایی انتخاب شوند که شرافتمند، شایسته و همراه روزهای سخت با دکتر پزشکیان باشند.
شرافتمند یعنی پاکدست و صادق و دارای عزت نفس و متعهد به مردم بودن.
شرافت یعنی آنکه، فردی حتی گر چه خود را توانمند برای احراز مسوولیتی میداند، اما به دنبال آن نمیدود، لابی نمیکند، خواهش و تمنا از کسی ندارد، خودش را برای پست و صندلی نمیفروشد.
شریف یعنی کسی که میداند اگر قرار است بر مسندی بنشیند باید استقلال داشته باشد، باید قدرت نه گفتن به ارباب قدرت و ثروت داشته باشد، پس او نمیآید به هر دری بزند تا دیده و آنگاه بلکه پسندیده شود.
شریف یعنی فردی که برای خود و اعتبار و سواد و سابقهی اجرایی و پیشینه و آیندهاش احترام قائل است.
شریف کسی است که نه اینکه نخواهد مسئولیت قبول کند، بلکه میخواهد زمانی وارد کارزار و عرصهی مدبریت شود که وام دار بسیاری افراد صاحب نفوذ، شرکتها و مافیا نباشد.
ناگفته پیداست که در حال حاضر چنین افرادی زیاد در دید نیستند. یعنی فضای غالب آنچنان است که کالای رایج بازار چیز دیگری است.
شوربختانه باید گفت که اسباب مطرح شدن و لابیگری بیشتر فراهم است تا دیده شدن افراد شریف کارشناس کاربلد.
خیر، باید افراد شریف را با تحقیق و پرس و جو و مطالعه محیطی از دل سازمانها و ادارات کشف و آنها را با عزت، دعوت به کار و قبول مسئولیت کرد.
کم نیستند چنین چهرهها و افرادی که چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی پراکندهاند.
ویژگی دوم شایستگی است.
شایستگی یعنی مشخصههایی، چون دانش و سواد، مهارت، ویژگیهای شخصیتی، شیوهی اندیشیدن، جهان بینی، مدل ذهنی، الگوهای فکری، تصویر از خود، سابقهی اجرایی مناسب، داشتن قدرت مساله یابی و حل مساله، آشنا به محیط داخلی و خارجی و ...
افراد شایسته، همان کسانی هستند که در جمع، سخن و کلامشان متفاوت و موثر است، در هر جایی کار کردهاند از خود خدمات ماندگار به جا گذاشتهاند، از رفتار و عملکرد آنها به نیکی یاد میشود، افراد شایسته جانشین پرورند، آنها به کشف و پرورش نیروها و استعدادهای نو علاقه و جدیت داشته و دارند.
آری، شایستگان هر کجا بوده و هستند از لحاظ دانش و تجربه مورد تکریم و احترام هستند.
ترکیب شایستگان شرافتمند، میتواند سنجهای برای انتخاب وزرا، معاونین وزیر و روسای سازمانها، استانداران، مدیران کل و فرمانداران در دولت جدید باشد.
بی شک ویژگی سوم قابل اضافه باید انتخاب از بین دولتمردانی باشد که به گفتمان دکتر پزشکیان اعتقاد داشته و برای ترویج و پیروزی آن تلاش کردهاند. به این تفکر باور دارند که میتواند نجات بخش کشور باشد. باید به رویکرد رئیس جمهور منتخب نه برای گرفتن صندلی که برای توسعه آفرینی ایران پایبند باشند.
جالب اینجاست که شایستگان شرافتمند، به علت پایبندی به اعتبار و تفکر خود، گاه فرصت رزومه سازی را آگاهانه از دست دادهاند. زیرا در هر دولتی و هر شرایطی حاضر به قبول سمت مدیریتی نشدهاند، یا حتی راهی را انتخاب کردهاند که در این مسیر نباشند.
پس این افراد که با وجود شرافت و شایستگی، فاقد رزومهی مدیریتی قابل توجه هستند باید با دیدهی متفاوت نگریست. این دسته میتوانند تحول آفرین باشند
نگارنده بر این باور است که سه معیار شرافتمتدی و شریف بودن، شایستگی و شایسته بودن، معتقد و همراه بودن با رویکرد دکتر پزشکیان در اداره دولت برای انتخاب هر مدیری در هر سطحی لازم و ضروری است.
با رعایت این ترکیب سه گانه، هم سرمایهی اجتماعی حفظ خواهد شد، هم فساد اداری و مالی به شدت کاهش خواهد یافت، هم به اهداف برنامهی هفتم توسعه نزدیک خواهیم شد، هم اعتناد از دست رفته بین مردم ترمیم خواهد گشت، هم بهرهوری افزایش خواهد یافت.
اینچنین ما شاهد رقابت سالم، کاهش خطا و اشتباه در انتخاب مدیران، افزایش امید خواهیم بود.
با رعایت نظام شایستگی و اجرای قانون مربوط در انتخاب مدیران شریف شایستهی همراه روزهای سخت، به شعار عدالت و اصناف و تقویت کارشناسان دکتر پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی جامه عمل پوشانده خواهد شد.
احزاب، نهادهای مدنی، رسانه و شبکههای اجتماعی، دانشگاهها و گروههای مرجع دیگر نیز میتوانند و باید به تقویت این گفتمان کمک شایان نمایند.
در واقع نقش همه باید این باشد که چنین نیروهایی در مسند امور قرار بگیرند تا گامی به توسعه نزدیک و نزدیکتر شویم.
خوشبختانه در حال حاضر با ارائهی مدلی روشن و متفاوت و با حضور دکتر ظریف به عنوان رئیس شورای راهبری و دیگر افراد خردمند (علیرغم چالشهایی که وجود دارد)، این نوید هست تا در صورت همراهی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و عدم دخالت بی رویه در انتصابات، شاهد رویش و تثبیت نسل جدیدی از مدیران باشیم که در ترکیب آنها، هم جایگاه و وزن اقوام و اقشار و ... مختلف دیده شده باشد، هم احزاب و گروههای سیاسی دارای شناسنامه و نهادهای مدنی و تشکلها و انجمنها نقش داشته باشند، هم مهربانوان ایرانی خودنمایی کنند و هم جوانان فرصت عرض اندام داشته باشند.
در پایان انتظار دارم که این نوشته به نقد کشیده شود تا با اظهار نظر اندیشمندان و فعالان علم و پژوهش و رسانه و همهی کسانی که توسعه خواه و توسعه آفرین هستند، گفتمانی شکل گرفته و بستری مهیا شود که شایستگان شرافتمند در آن فضا رشد کرده و بانی حرکت و توسعه برای جامعه شوند.