نیمایوشیج با سرودن منظومه افسانه راهی را آغاز کرده بود که با وجود مخالفان زیاد توانست در تمام ابعاد شعر فارسی اثرگذار باشد. لقب پدر شعر نو شایسته نیما یوشیج است
فرارو- بیست و یکم آبان، سالروز تولد پدر شعر نو فارسی است؛ شاعری که توانست برای نسلهای آینده خود پدری کند و نام شعر نو را بر آثارش بگذارد. علی اسفندریاری در بیست و یکم آبان ماه سال ۱۲۹۶ شمسی در منطقه یوش و در خانهی پدریاش به دنیا آمد. پدرش مردی شجاع از نسل قدیمی مازندران بود. دوران کودکی نیما در میان شبانان و دامداران سپری شد که به خاطر چراگاه، به نقاط دوردست ییلاق و قشلاق میرفتند و شبها در بالای کوهها ساعتهای طولانی دور هم جمع میشدند. او از دوران کودکی جز زندگی کوچنشینی و سرگرمیهای ساده آنها و همچنین آرامش یکنواخت و بیخبر از دنیا، چیزی به خاطر ندارد.
به گزارش فرارو، پدرش مردی شجاع و سوارکاری ماهر بود و مادرش نیز فردی با فرهنگ و فرهیخته بود که خواندن و نوشتن را در زادگاهش آموخت. در دوازده سالگی، نیما به همراه خانوادهاش به تهران آمد و در مدرسه سن لویی که متعلق به فرانسویها بود، مشغول به تحصیل شد. در آنجا با استادش، نظام وفا، شاعر، آشنا شد و استاد با مشاهدهی استعداد و علاقهی نیما به شعر، او را مورد توجه قرار داد.
نیما یوشیج، در سن ۲۳ سالگی نخستین شعر خود را در قالب مثنوی بلندی به نام «قصه رنگ پریده» سرود. در این اثر، او به توصیف واقعیتهای اجتماعی و روایت زندگی خود پرداخت. همچنین، با شرکت در نخستین کنگره نویسندگان ایران، به طور رسمی وارد دنیای شعر و شاعری شد. سبک کهن شعر فارسی جوابگوی ذوق بلند نیما یوشیج نبود به همین دلیل او راه دیگری را انتخاب کرد. نیما با نوشتن شعر «ای شب» و چاپ آن در پاییز ۱۳۰۱ در هفته نامه نوبهار سبک جدیدی را پایهگذاری کرد.
نیما یا منظومه افسانه سبک خود را ادامه داد. نیما در آغاز، پس از انتشار بخشهای اولیه شعر افسانه در روزنامه قرن بیستم، با واکنشهای شدید منفی از سوی مخالفانش مواجه شد. این واکنشها به این دلیل بود که تا آن زمان هیچکس جرأت نداشت به ساختار شعر سنتی حمله کند و نیما هدف انتقادات تند افرادی قرار گرفت که به شعر کلاسیک فارسی وابسته بودند.
نیما یوشیج در طول زندگیاش آثار برجستهای را خلق کرد که میتوان آنها را به چند دسته تقسیم کرد؛ از جمله مقالات، نمایشنامهها، اشعار، داستانها و نامهها. در ادامه به برخی از این آثار اشاره میکنیم.
مقالات نیما یوشیج شامل: «حرف همسایه»، «ارزش احساسات» و «تعریف و تبصره» است.
اشعار او در کتاب «هفت کتاب» گردآوری شده که بهترین اشعارش در این مجموعه موجود است.
داستانهای نیما یوشیج شامل: «مرقد آقا»، «آهو و پرندهها» و «کفش حضرت لقمان» میباشد.
دیگر آثار او شامل: «فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ»، «نامههای عاشقانه» و «شعر من» است.
نیما شاعری آرمانی و مردم گراست که اشعارش از اندیشهها و تفکرات خاص او سرچشمه میگیرد. در عین حال، آثار او بازتابدهنده وضعیت اجتماعی زمانهاش نیز هستند. دغدغههای اجتماعی نیما به مسایلی مانند آزادی، عدالت، ظلم و قهرمانی میپردازد.
راهی که نیما آغازگر آن بود پس از او توسط شاعرانی مانند اخوان ثالث، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد به اوج خود رسید. در میان شاعران پس از نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث یکی از متعهدترین شاعران بود که به شیوه بیان نیما وفادار ماند. نتیجه این وفاداری، تألیف کتابی به نام «بدعتها و بدایع نیما یوشیج» از سوی اخوان ثالث بود. این کتاب شامل چندین مقاله درباره نیما یوشیج و تحلیل اشعار او از دیدگاه شاعری است که خود را شاگرد او میدانست. در واقع، این اثر به نوعی ادای دین اخوان به نیما محسوب میشود.
دکتر پرویز ناتل خانلری در کتاب خاطرات خود که به کوشش سعیدی سیرجانی تدوین و منتشر شده، بیان کرده است: «نیما یوشیج پسرخاله مادرش بود و اشعار او در دوران نوجوانی تأثیر زیادی بر نیما گذاشته بود. نیما خانهای کوچک در خیابانی که بعدها به نام «پاریس» شناخته شد، خرید. یک سر این خیابان از سمت شمال به خیابان مؤدبالملک و سر دیگرش به خیابان استخر میرسید. در آن زمان نه تلفنی وجود داشت که بتوان از نیما وقت گرفت و نه کسی را داشتیم که به عنوان واسطه برای تعیین وقت عمل کند. اساساً گرفتن وقت معمول نبود و هر کسی میتوانست در هر ساعتی که میخواست، به خانهی دیگری مراجعه کند. »
محمدرضا شجریان علاوه بر نظم بخشیدن به اشعار کلاسیک در آواز ایرانی، به شعر معاصر نیز علاقهمند بود. در سال ۱۳۵۲، او نخستین تجربه ترانهخوانی خود را با اجرای «داروگ»، شعری نو از نیما یوشیج، آغاز کرد که با آهنگسازی محمدرضا لطفی و چندصدایی فرهاد فخرالدینی همراه بود.
نیما یوشیج در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۳۸ به دلیل ابتلا به بیماری ذات الریه ناشی از سرمای شدید یوش درگذشت. با وجود وصیت او که بر خاکسپاری در یوش تأکید داشت، او در تهران به خاک سپرده شد. اما در سال ۱۳۷۲، پسرش طبق وصیت نیما، پیکر او را به زادگاهش بازگرداند. در حال حاضر، آرامگاه نیما یوشیج در روستای یوش، منطقه بلده و در کنار خانه پدریاش واقع شده است. عمارت پدری او نیز به عنوان میراث فرهنگی ملی ثبت شده و بازدید از آن برای عموم آزاد است.