پرسش اصلی اینجاست که سیاستهای دوگانه تلویزیون را چه کسی ترسیم میکند که اسم این کمپانیهای شرطبندی در یکسری از مسابقات سانسور میشود و در مسابقاتی دیگر خیر؟
یکی دو شب گذشته، رقابت کشتی دوستانه بین ایران و روسیه در مسکو برگزار شده و مورد توجه علاقهمندان به کشتی قرار گرفته است. این رقابت که با حضور چهرههای سرشناس کشتی ایران انجام شده، بیش از هر چیزی کمک به روسهایی است که از سوی اتحادیه جهانی محروم بوده و فرصت مسابقهدادن در تورنمنتهای بزرگ با پرچم این کشور را از دست دادهاند. البته جایزه دلاری آن هم به قدری درخور توجه بوده که باعث شده ستارههای فرنگی و آزاد ایران راهی مسکو شده و در تکجدالهای وزن مورد نظرشان شرکت کنند.
پیش از این مقرر شده بود کشتیگیران ایران و روسیه تک به تک به مصاف یکدیگر بروند و برنده ۱۰ هزار دلار و بازنده پنج هزار دلار به دست بیاورد. البته شایعه شد که اگر چهره بازنده سرشناس و المپیکی است، جایزه او ممکن است تا هفت هزار دلار هم بالا برود. اینها همگی مزید بر علت شده تا کاروان ایران با انگیزهای مناسب در این رقابت که در سالن دینامو شهر مسکو برگزار شد، به میدان بروند و به هیجان این رقابت دوستانه بیفزایند.
فارغ از موضوعات اینچنینی، شاید بحث درآمدزایی از این موارد هم برای بسیاری درخور توجه باشد. به عبارتی هزینه حداقلی ۱۵ تا ۲۰ هزار دلاری برای هر کشتی، چیزی نیست که بهسادگی بتوان از پس تأمین آن برآمد. در چنین فضایی است که ناخودآگاه ذهن درگیر اسپانسرهایی میشود که برای این رقابت دوستانه پیشقدم شدهاند.
همانطور که از تصاویر تلویزیونی و البته عکسهای منتشرشده از این رقابتها هویداست، یکی از مؤسسات شرطبندی که اسمش درشت وسط تشک کشتی حک شده، اسپانسر این بازیها شده و قاعدتا جوایز دلاری را هم همین کمپانی به شرکتکنندگان پرداخت میکند. تا به اینجا، از آنجا که چنین کمپانیهایی اجازه فعالیت در ایران را ندارند، خللی در امور شکل نمیگیرد، ولی برخورد دوگانه تلویزیون در سانسور یا عدم سانسور چنین اسامی و اسپانسرهای مربوطه محل سؤال است.
در روزهای گذشته این مسابقات در شرایطی از شبکه سه سیما بهطور کامل پخش شده که اسم کمپانی مورد نظر، آن هم وقتی درشتیاش حسابی در دید است، شامل سانسور نشده و رقابتها پخش شده است. حتی گزارشگر و مجری در بخشی به این مورد اشاره کردند که در رقابتهای رسمی، اجازه تبلیغات روی تشک کشتی داده نمیشود ولی از آنجا که این مسابقات رسمی نیست، اجازه داده شده تا تبلیغات هم وسط تشک به نمایش درآید.
البته چنین موردی حساسیتی هم برای مخاطب ایرانی به همراه نداشته ولی پرسش اصلی اینجاست که سیاستهای دوگانه تلویزیون را چه کسی ترسیم میکند که اسم این کمپانیهای شرطبندی در یکسری از مسابقات سانسور میشود و در مسابقاتی دیگر خیر؟ برای تشریح بیشتر این دوگانگی، کافی است سری به رقابتهای تیم ملی فوتبال ایران در تورنمنت کافا زد تا مشخص شود چرا پخش رقابتهای کشتی با اسپانسر درشت شرطبندیاش، محل ابهام شده است. خرداد ۱۴۰۲ تیم ملی فوتبال ایران در بیشکک به مصاف تیم ملی افغانستان رفت تا اولین بازیاش در تورنمنت کافا را تجربه کند. آن دیدار که با اتفاقات بحثبرانگیزی همراه بود، نهایتا با برتری ۶ بر یک تیم ملی ایران به پایان رسید ولی پوشش تصویری آن بازی که از طریق شبکه سه سیما روی آنتن رفته بود، بحثهای فراوانی به همراه داشت. ماجرا از این قرار بود که هنگام پخش آن دیدار، در شرایطی که گزارشگر بازی آمار مربوطه را از روی اعداد و ارقامی که زیر تابلو نتایج در صفحه درج میشد به مخاطبان میداد، آنهایی که پای تلویزیون نشسته بودند فقط یک نوار سفید مشاهده میکردند و با تعجب از خود میپرسیدند چطور است که آمار را فقط گزارشگر بازی میتواند ببیند؟
دلیلش ساده بود؛ تلویزیون در آن بازی با سانسور بخشی از اطلاعات مندرج روی صفحه، تلاش کرد تا اسپانسر اصلی این رقابتها را که یک شرکت شرطبندی بود، بپوشاند. آنها در این سانسور و پوشاندن اسم شرکت مربوطه، آنقدر افراط به خرج دادند که حتی حساسیت آن دسته از افرادی را که چنین مواردی برایشان اهمیت نداشت هم برانگیختند. عجیب آنکه تلویزیون اصرار به سانسور اسم کمپانیای داشت که تبلیغاتش به صورت درشتتر، دور زمین بازی دیده میشد.
حالا مسئله این نیست که چرا بازی تیم ملی کشتی ایران در روسیه در شرایطی که اسپانسر آن یک شرکت شرطبندی بوده و اسمش را هم درشت وسط تشک انداخته پخش زنده کرده، بلکه مسئله اینجاست که چرا تلویزیون رویهای یکسان برای اتفاقات اینچنینی ندارد؟ واضح است که بحث تصمیمگیری در چنین مواردی نیاز به رایزنی بیشتری دارد ولی شاید وقت آن رسیده تا این موضوع نزد مسئولان تصمیمگیرنده مطرح شود که چرا وقتی مسئلهای برای مخاطبان ایرانی اهمیت چندانی ندارد و حساسیتی برنمیانگیزد، آنها کاری میکنند تا چنین حساسیتی تحریک شود؟ الان که بازی تیم ملی کشتی ایران در چنین شرایطی پخش شده، آیا ایراد و اشکالی به وجود آمده است؟ یا همان زمان که اطلاعات بازی تیم ملی در کافا سانسور میشد ولی تبلیغات محیطیاش نه، به غیر از حساسیت مخاطب و داستان داغ سانسور در تلویزیون، فایده دیگری داشت؟ اصلا همین روزها که اسپانسر بسیاری از تیمهای مطرح و پرهوادار فوتبال خارجی همین کمپانیهای شرطبندی هستند و تلویزیون هم بازیها را بهطور زنده پخش زنده میکند، ایراد و اشکالی به وجود آمده است؟