محمد مهاجری: اندکاندک کاسبان تحریم ضدمذاکره میشوند

فعال سیاسی اصولگرا نوشت: «اگر این روزها میبینید بعضی آدمها و رسانهها دارند زیرآب مذاکره را میزنند و یا مثلاً میگویند باید به فلان منطقه و پایگاه حمله کنیم یا مذاکره را ترک کنیم، نشانهای از حضور کاسبان تحریم است. این کاسبان محترم فعلاً و تا اینجای کار نتوانستهاند ازطریق مبادی رسمی، مذاکره را هوا کنند. حتی شاید به نفعشان هم باشد برای حفظ موقعیت هم شده، از مذاکره حمایت هم بکنند اما به تدریج و با حرکت لاک پشتی رفتهاند توی کار چهرهها و رسانههایی که ظاهر انقلابی دارند.»
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، با انتشار متنی در فضای مجازی بر پافشاری کاسبان تحریم بر مخالفت با مذاکره ایران و آمریکا پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: هرچند معلوم نیست مردم چقدر از ناحیه مذاکرات ایران و امریکا بهرهمند شوند، اما متضرر اصلی همان «کاسبان تحریم» اند.
هر مذاکرهای ولو ناقص و حتی اگر مانند برجام در نهایت توسط مخالفان داخلی و خارجیاش به بن بست بخورد برای مدتی هم که شده نان کاسبان تحریم را آجر میکند. اصولا این جماعت دنبال آنند که راه ورود هر کالا و خدمتی به کشور فقط از کانال خودشان باشد. و چون تنها مسیر، آنها هستند بنابراین قیمت نیز توسط خودشان تعیین میشود. ضمن اینکه چون کل کار و کاسبیشان پنهان و زیرزمینی است هیچ سیستم حسابرسی و نظارتی نمیتواند پولشان را بشمارد. دیگر اینکه چون حتی یک ریال مالیات نمیپردازند، هیچ اسمی هم در اسناد و مدارک از آنها دیده نمیشود.
نه اینکه در دسترس نباشند. اتفاقا هستند اما برای خواص. . ۴-۵ انگشتر قیمتی با سنگهای مرغوب و منقوش به اسماءو عبارات مقدس زینت بخش انگشتانشان است؛ تسبیح اعلای چندصدمیلونی دور پنجه دستشان در چرخش است؛ کت و شلوار ایتالیایی مارک «باریکی» میپوشند؛ عطر «کارون پویور» میزنند؛ دکمه بیخ حلق پیراهن خود را بسته اند؛ زنگ موبایلشان گاهی و به اقتضای جلسهای که در آنند نوای یک مداح مشهور است؛ زیر لب مشغول ذکرگفتناند؛ … و خلاصه هرچه خوبان همه دارند، اینها همه را یکجا دارند.
یک پایشان دوبی است و یکی در دوسلدورف. صبحانه را در استانبول میخورند و فنجان قهوه پیش از ناهار را در لندن سر میکشند و شب را در یک هتل ساحلی در ایتالیا به صبح میرسانند. و همه این زجرها را با هزینه بیت المال به جان میخرند تا تحریم یکی دوفقره کالا را دور بزنند و به دست مصرف کننده اش! در داخل برسانند.
خب اگر تحریم در کار نباشد همه این کارها را یک تاجر بخش خصوصی با هزینهای بسیار کمتر و در مدت کوتاهتر و بدون منت انجام میدهد و البته سودی هم برای خودش برمی دارد. این تاجرها غالبا آدمهای سالم، دارای حسابهای نسبتا شسته رفته و البته کاسب حرفهای اند و هیچ چشمی هم به پول دولت ندارند.
طبیعتا هر تجارتی که بدون تحریم صورت پذیرد نان افرادی را که به ان اشاره کردیم آجر میکند. و باز هم طبیعتا هر اقدامی مثلا مذاکره با امریکا که بوی قطع دور زدن تحریم و از بین رفتن رانت را بدهد، عصبانیشان میکند.
اگر این روزها میبینید بعضی آدمها و رسانهها دارند زیرآب مذاکره را میزنند و یا مثلا میگویند بایدبه فلان منطقه و پایگاه حمله کنیم یا مذاکره را ترک کنیم، نشانهای از حضور کاسبان تحریم است. این کاسبان محترم فعلا و تا اینجای کار نتوانستهاند ازطریق مبادی رسمی، مذاکره را هوا کنند. حتی شاید به نفعشان هم باشد برای حفظ موقعیت هم شده، از مذاکره حمایت هم بکنند اما به تدریج و با حرکت لاک پشتی رفتهاند توی کار چهرهها و رسانههایی که ظاهر انقلابی دارند.
راهکار هم معلوم است. قرار است سوار شعارهای وطن دوستانه شوند و ادای عزت و مصلحت و سربلندی هم در بیاورند. لحنشان هم باید دلسوزانه و همگرایانه با مردم باشد. عواطف جامعه هم باید تحریک شود اما در عین حال هیچ نشانهای که هدف اصلی را فاش کند، آشکار نشود.
در دوره برجام کار خیلی راحت بود. صداوسیما به سرعت، پایداریچیها وکوتولههای سیاسی را به رقص در میانه میدان آورد و شد آنچه شد. اما الان شرایط حساس است و سمبه مسئولان برای مذاکره پرزور است. بنابراین باید راههای جنگ روانی را با احتیاط پیمود. و اتفاقا همین شیوه در حال اجراست. کمی که زمان بگذرد فرمان حمله را خواهند داد. کلید واژهها هم آماده است. ملات هم آماده است. آدمکها هم آمده و به خط هستند. دیری نخواهد پایید.