پنج سکانس از محاکمه صدام حسین

پاییز ۲۰۰۵ صدام برای نخستین بار در دادگاه عراق ظاهر شد. محاکمه او در آن زمان بسیار مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفت. او به اتهام نسلکشی و جنایتجنگی محاکمه شد.
فرارو - ۲۰ سال قبل در روز ۱۹ اکتبر ۲۰۰۵ (۲۷ مهر ۱۳۸۴)، آخرین دیکتاتور عراق پای میز محاکمه رفت.
به گزارش فرارو، صدام حسین شخصیتی شناختهشده در تاریخ معاصر است. به خصوص برای ایرانیان که طعم جنگ ۸ ساله به صدام در دوران آغازین ریاستش بر عراق را چشیده بودند. پس از حمله ائتلاف بینالمللی به عراق و سرنگون شدن حکومت او، چندماهی طول کشید تا محل اختفایش پیدا شود. حکومت او ۹ آپریل ۲۰۰۳ (فروردین ۱۳۸۲) سقوط کرد و خود او چند ماه بعد در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (آذر ۱۳۸۲) در مخفیگاهی نزدیک محل تولدش تکریت بازداشت شد. پاییز ۲۰۰۵ صدام برای نخستین بار در دادگاه عراق ظاهر شد. محاکمه او در آن زمان بسیار مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفت. او به اتهام نسلکشی و جنایتجنگی محاکمه شد. از جلسات محاکمه صدام صحنههای خاصی به جا مانده است که آنها را در این گزارش مرور میکنیم.
اول؛ من رئیسجمهور عراق هستم
این جمله چندین بار از سوی صدام در جریان محاکمهاش تکرار شد. اما نخستین بار این جمله را در اولین جلسه دادرسیاش که پس از بازداشت برگزار شد (۱ ژوئیه ۲۰۰۴) مطرح کرد. شبکه NBC در گزارش خود از نخستین جلسه دادرسی آورده است: «صدام در حالی که روی صندلی روبروی قاضی در آن سوی نرده چوبی نشسته بود، بدون هیچ حرفی گفت: من صدام حسین، رئیس جمهور عراق هستم. وقتی نامش را پرسیدند، پاسخ داد: صدام حسین المجید، رئیس جمهور عراق.» او تا زمانی که به دار آویخته شد خودش را رئیسجمهور قانونی عراق میدانست. همواره بر این موضوع اصرار میکرد که کشورش تحت اشغال آمریکاییهاست، او جنایتکار نبوده و جنایتکار اصلی جرج بوش است.
دوم؛ قانونی که گریبان صدام را گرفت
صدام در دوران محاکمه خود، دو گروه وکیل داشت. یک گروه وکلایی که خانوادهاش در خارج از کشور استخدام کرده و در اردن مستقر بودند. گروه دیگر نیز وکلای تسخیری صدام که به آنها اعتراض داشت. صدام در طول جلسات دادگاهش مشاجرات زیادی با قضات داشت. یکی از معروفترین مشاجرهها هم این بود که که دادگاه را قانونی نمیداند چون وکلایش در دادگاه نیستند.
صدام در جایگاه متهم به قاضی میگوید: «این دادگاه نیست، این یک بازی قانونی است.»
قاضی در پاسخ میگوید: «این یک دادگاه کاملاً عراقی است که بر اساس قانون تشکیل شده است.»
صدام میگوید: «این بازی قانونی است که من آن را میفهمم و برای شما تبیین میکنم. آیا امکان دارد متهم را بدون حضور وکیل خود مجبور به حضور در دادگاه کرد؟»
قاضی با اشاره به وکلای تسخیری حاضر در دادگاه میگوید: «وکلای شما حاضر هستند.»
صدام به آنها رو میکند و میگوید: «نه! اینها با تمام احترامی که برایشان قائلم، هر فرد عراقی مورد احترام و علاقه تاج سر من است. به خصوص وکلای عراقی... .»
قاضی در این لحظه صحبت صدام را قطع میکند و میگوید: «وکلای شما در دادگاه حاضر هستند و ما طبق قانون عمل میکنیم. طبق همان قانونی که زمان ریاستجمهوری شما بر جمهوری عراق به تصویب رسیده است. دادگاه طبق قانون عمل میکند. که این قانون مورد تائید رئیسجمهور (صدام) قرار گرفته که طبق آن در حالت عدم حضور وکلای شما، دادگاه نسبت به تعیین وکیل تسخیری اقدام میکند تا از شما دفاع کنند. وکلا اکنون حاضر هستند که از شما دفاع کنند.» این جمله هم در رسانههای فارسی بسیار پرطرفدار است:«این قانونی است که در زمان قدرت خودت برای متهمان امنیتی و سیاسی امضا نمودی و هزاران نفر با همین قانون محاکمه شدند.»
سوم؛ فحاشی به قاضی و مرگ بر بوش
رئوف رشید عبدالرحمن، قاضی کرد عراقی یکی از مشهور ترین چهرههای این محاکمه بود که بسیاری صحنههای مشاجره صدام با او رخ میداد. پایگاه خبری ایلاف در گزارشی از یازدهمین جلسه دادگاه صدام مینویسد: «صدام حسین و برزان التکریتی روز دوشنبه در یازدهمین جلسه دادگاه خود حاضر شدند و به محض ورود، رئوف رشید عبدالرحمان را به باد فحش و ناسزا گرفتند و گفتند، آنها و بقیه متهمان را به زور به دادگاه آوردهاند. آنها همچنین رزکار امین رییس پیشین دادگاه را ستودند و از وی به مردی شجاع و ملیگرا یاد کردند و با داد و فریاد گفتند برخی از متهمان مورد ضرب و شتم قرار گرفتهاند. صدام که هنگام ورود به دادگاه، دشداشه و کت سربی پررنگ بر تن داشت شعار میداد: مرگ بر خائنان، مرگ بر بوش و زنده باد امت. در ادامه برزان التکریتی که با لباس زیر آمده و پشت به اعضای دادگاه نشسته بود، با داد و فریاد از رییس دادگاه خواست وی را آزاد کند تا به درمان بیماری سرطان خود بپردازد.»
در ادامه این گزارش که پایگاه خبری آفتاب آن را ترجمه کرد، آمده است که صدام به قاضی عبدالرحمان گفت: «شما حقوق قانونی مرا ضایع میکنید.» او در ادامه به نگهبانان و ماموران دادگاه فحش داد و گفت، آنها برزان تکریتی و وکلا را کتک زدهاند و آنها مرد نیستند و دادگاه نیز قانونی نیست و تنها برای نمایش است. صدام در ادامه وقتی قاضی نام [جلال] طالبانی را آورد گفت: «نگو رییسجمهور زیرا او خائن است.»
دیکتاتور پیشین عراق همچنین دادگاه را زیر سوال برد و گفت، حضور متهمین بدون وکلای آنها قانونی نیست و او از وکلایی که دادگاه برای آنها تعیین کرده سپاسگذار است اما با احترام به همه عراقیها آنان را نمیپذیرد. برزان تکریتی در ادامه اعتراضات خود با خشم تمام گفت: تو نه رئوف هستی و نه رحیم و این دادگاه عادلانه نیست زیرا هیات دفاع در آن حضور ندارد و ما خواستار حضور وکلایمان هستیم.»
چهارم؛ خنده در دادگاه
این موضوع به اشتباه گفته میشود که صدام هنگام اعلام حکم اعدام خود از سوی قاضی دادگاه با صدای بلند میخندید. صحنهای از خنده صدام در دادگاه وجود دارد اما بررسی گروههای راستیآزمایی آنلاین نشان میدهد این خنده مربوط به یکی از جلسات دادگاه ۸ ماه قبل از اعلام حکم اعدام اوست و دیکتاتور عراق، به مکالمه قاضی با یکی از متهمان دیگر میخندد. در واقع همه افراد در دادگاه میخندند.
پنجم؛ تکبیر هنگام قرائت حکم اعدام
صدام به همراه ۷ نفر دیگر یعنی برزان تکریتی، برادر ناتنی او و رئیس سابق اطلاعات عراق، طه یاسین رمضان، معاون سابق رئیسجمهور، عواد البندر، قاضی سابق، عبدالله کاظم روید مشیخی، از مسئولان حزب بعث دجیل، مزهر عبدالله روید مشیخی، (فرزند عبدالله کاظم)، علی دائم علی، از مسئولان حزب بعث دجیلمحمد عزاوی علی، از مسئولان حزب بعث دجیل به اتهام کشتار مردم الدجیل محاکمه شدند. ماجرا این بود که در سال ۱۹۸۲ سوءقصدی به جان صدام اتفاق افتاد که ناموفق بود. الدجیل به عنوان یک شهر شیعهنشین و مرکز فعالیت حزبالدعوه از گروههای شیعه معارض صدام شناخت میشد و پس از این اتفاق، محل تاختوتاز رژیم صدام شد. در اخبار آمده است که صدها نفر از مردم این شهر تبعید، بسیاری از آنان بازداشت و بیش از ۱۴۰ نفر به صورت دستهجمعی اعدام شدند. صدام با این اتهام به دادگاه رفت و به اعدام با طناب دار محکوم شد.
او زمانی که قرار بود حکمش قرائت شود، از بلند شدن و ایستادن استنکاف میکرد. با دستور قاضی، سربازهای حاضر در دادگاه صدام را مجبور کردند که روی پایش بایستد. صدام پس از شنیدم حکم اعدام به شدت خطاب به قاضی اعتراض کرد، زنده باد مردم، زنده باد ملت عرب، مرگ بر جاسوسان و سپس تکبیر گفت. صدام حسین روز ۹ دی ۱۳۸۵ در بغداد اعدام شد.