ترنج موبایل
کد خبر: ۸۶۵۷۵۱

تصاویر؛ درگیری مرزی هند و پاکستان؛ شب وحشت در روستای گینگال کشمیر

تصاویر؛ درگیری مرزی هند و پاکستان؛ شب وحشت در روستای گینگال کشمیر

در حالی‌که درگیری‌های مرزی میان هند و پاکستان بار دیگر شدت گرفته، ساکنان روستای گینگال در شمال کشمیر شب‌هایی پر از وحشت را پشت سر گذاشتند؛ شب‌هایی که پناه بردن به طویله‌ها، گوش سپردن به صدای انفجارها و نگرانی از زنده ماندن تا صبح، بخشی از واقعیت تلخ زندگی مردم این منطقه شده است

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- محمد یونس خان یکی از ۴۰ ساکنی بود که هنگام آغاز گلوله‌باران میان هند و پاکستان، به یک طویله پناه برده بودند. این طویله در روستای کوهستانی و خوش‌منظره گینگال در شمال کشمیر، در سمت کنترل‌شده هند در نزدیکی مرز عملیاتی با پاکستان قرار دارد.

به گزارش فرارو، مردان، زنان و کودکان در فضایی به ابعاد ۳ در ۴.۲ متر گرد هم آمده بودند؛ فضایی که به باورشان، امن‌تر از خانه‌های آجری و سیمانی‌شان بود.

در حالی که در کنار یکدیگر پناه گرفته بودند، صدای سوت‌کشیدن و غرش گلوله‌ها از دو سوی مرز را می‌شنیدند. وقتی صدایی بسیار بلند درست بیرون از پناهگاه شنیدند، نفس‌ها را در سینه حبس کردند و منتظر بدترین اتفاق بودند. اما گلوله در خاک نرم فرود آمده و چند قدم پایین‌تر از سطح زمین منفجر شد و آسیبی به آنان نرساند.

یونس که با شنیدن صدا می‌توانست تشخیص دهد کدام گلوله از سوی خودی و کدام از سمت دشمن است، تأثیر انفجار بیرون را این‌گونه توصیف کرد: انگار صاعقه به زمین خورده باشد. همه‌شان نگران بودند که جنگی میان هند و پاکستان آغاز شده و آن شب را زنده نخواهند ماند.

یونس به آسوشیتدپرس گفت: آن‌قدر ترسیده بودیم که حتی جرأت نکردیم برای برداشتن آب به شیر آبی که فقط چهار قدم از در فاصله داشت برویم، با اینکه بچه‌ها از تشنگی گریه می‌کردند.

محمد شفیع و چهار عضو خانواده‌اش در حال صرف شام در آشپزخانه بودند که صدای انفجار شنیدند و به بیرون دویدند. آن‌ها تازه به جاده رسیده بودند که انفجار، همان آشپزخانه‌ای را که در آن بودند، تخریب کرد. آن‌ها به سوی سرازیری دویدند و میان درختان پنهان شدند.

این اتفاقات در شب هشتم مه رخ داد، شبی که گلوله‌باران نسبت به شب پیش شدت یافته بود. نسرینه بیگم در میان هرج‌ومرج ناچار شد پسر معلولش را، که نمی‌توانست او را حمل کند، در خانه رها کند. اما صبح روز بعد، وقتی او را سالم پیدا کرد، نفس راحتی کشید.

بیشتر ساکنان گینگال به شهر بارامولا که حدود ۴۰ کیلومتر به سمت جنوب فاصله دارد، پناه بردند. برخی از آن‌ها شاهد بودند که خانه‌هایشان در تصاویر تلویزیونی یا شبکه‌های اجتماعی نابود شده است.

نصیر احمد، افسر پلیس جامو و کشمیر که در جنوب کشمیر خدمت می‌کند، از طریق فیس‌بوک متوجه شد خانه‌اش در اثر گلوله‌باران آسیب دیده است. خانه‌اش با درخت گردوی بزرگی که هنوز به‌طور شگفت‌انگیزی سالم مانده، به راحتی قابل شناسایی بود.

پس از آتش‌بس در دهم مه، ساکنان گینگال بازگشتند تا خسارات را ارزیابی کنند و خانه‌هایشان را پر از ترکش یافتند. کسانی که خانه‌هایشان قابل سکونت بود، همسایگانی را که خانه‌شان را از دست داده بودند، پناه دادند.

حدود ۱۶۰ کیلومتر به سمت جنوب، در منطقه گردشگری معمولاً شلوغ پهلگام، اکنون سکوت سنگینی حکم‌فرماست. ساکنان این منطقه با چالشی متفاوت مواجه‌اند. در ۲۲ آوریل، در همین منطقه، شبه‌نظامیان ۲۶ گردشگر را در بدترین حمله علیه غیرنظامیان در سال‌های اخیر به قتل رساندند.

پهلگام که معمولاً در ماه مه مملو از گردشگران است، حالا خالی از سکنه شده. کسب‌وکارها تعطیل شده‌اند و جاذبه‌های گردشگری در شعاع ۳۰ کیلومتری (۱۸ مایلی) از محل کشتار برای ساکنان محلی و بازدیدکنندگان بسته شده‌اند.

در گینگال، یونس برای صلح دعا می‌کند. او می‌گوید: اگر این درگیری‌ها ادامه پیدا کند، کجا باید برویم؟ پهپادها می‌توانند به هرجا برسند. کسانی که خواهان جنگ هستند، هرگز طعم آن را نچشیده‌اند.

 

 

 

تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات