یک رابطه تیره و امنیتی؛ ایران و اروپا به کدام سمت میروند؟

در چهار سال گذشته حجم و تنوع اتهامات امنیتی طرف اروپایی علیه ایران افزایش پیدا کرده است. اگر قرار باشد ایران به عنوان یک تهدید امنیتی معرفی و برای مهار آن به صورت کلی اقدام شود، پرونده اوکراین و فروش پهپاد به روسیه کافی نیست. آنها برای معرفی این تهدید باید فهرستی از اتهامات و اقدامات را به افکار عمومی ارائه کنند.
فرارو- روابط ایران، تروئیکا و اتحادیه اروپا در پیچیدهترین و امنیتیترین حالت ممکن قرار دارد. شرایطی که از یک سو روابط دو و چندجانبه ایران و اروپا و از سوی دیگر پرونده هستهای را زیر سایه خود قرار داده است.
به گزارش فرارو، اروپا یک کل واحد نیست و چنددستگی در آن وجود دارد. پروندههای اوکراین، جنگ غزه و موضوع اسرائیل از جمله علتهای این چنددستگی محسوب میشوند که سهم آنها در کشورهای مختلف متفاوت است. برای مثال هیچ کشوری به صورت رسمی از حمله روسیه به اوکراین حمایت نمیکند اما مواضع سیاستمداران این کشورها نسبت به موضوع با یکدیگر تفاوت دارد. بخشی از پیچیدگی روابط ایران با کشورهای تاثیرگذار غرب اروپا و اتحادیه به این پروندهها به خصوص موضوع اوکراین مربوط است.
تغییر وضعیت از سیاسی به امنیتی
تحلیلگران بر این باورند که استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی در جریان حمله به اوکراین و به کارگیری آن علیه غیرنظامیان، پای ایران را به پرونده اوکراین باز کرد. پروندهای که اروپا آن را بزرگترین تهدید علیه خود از زمان پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ میداند.
همکاری دفاعی ایران و روسیه قدمتی بیشتر از جنگ اوکراین دارد و این موضوع بارها از سوی مقامات سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی اعلام شده است. سیدعلی موسوی سفیر ایران در لندن هم که اخیراً جلسهای پرتنش با جمعی از نمایندگان پارلمان انگلیس داشت، این موضوع را یادآوری کرد که ایران بارها به روسیه تاکید کرده است که از همکاریهای نظامی تهران و مسکو نباید علیه کشور ثالث استفاده شود.
اما اروپاییها این منطق را نمیپذیرند و مدتها علاوه بر موضوع پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶، ایران را متهم میکردند که موشکهای بالستیک در اختیار روسیه قرار داده است. هرچند این ادعا در حال حاضر کمتر شنیده میشود. بنابراین، پایه وضعیت فعلی باز شدن پای ایران به پرونده اوکراین است. پروندهای اروپاییها خیلی آن را جدی میگیرند. آنها همچنین نیمنگاهی به تهدید ایران در سال ۱۴۰۱ مبنی بر «زمستان سخت اروپا» نیز دارند.
اتهامات مربوط به اروپا
در چهار سال گذشته حجم و تنوع اتهامات امنیتی طرف اروپایی علیه ایران افزایش پیدا کرده است. اگر قرار باشد ایران به عنوان یک تهدید امنیتی معرفی و برای مهار آن به صورت کلی اقدام شود، پرونده اوکراین و فروش پهپاد به روسیه کافی نیست. آنها برای معرفی این تهدید باید فهرستی از اتهامات و اقدامات را به افکار عمومی ارائه کنند.
مرور تیتروار اخبار در این حوزه نشان میدهد که کشورهای اروپایی در این بازه زمانی که تقریباً با شعلهور شدن جنگ در اوکراین همزمان است، به ایران اتهاماتی در حوزههای اطلاعاتی، تروریسم، حملات سایبری و عدم پایبندی به تعهدات هستهای زدند و اقداماتی نیز انجام دادند. چند اتهام تروریستی در این بازه زمانی از سوی کشورهایی مانند هلند، انگلستان و آلمان به ایران زده شده است که پرونده اسدالله اسدی دیپلمات پیشین ایران در اتریش یکی از آنان است.
آنها مدعی هستند که ایران به دنبال اجرای عملیات علیه اماکن یهودیان در اروپا و همچنین ترور مخالفان خود است. خرداد امسال فنلاند برای نخستین بار ایران را به جاسوسی متهم کرد که پیش از این سابقه نداشت.
هلند در اردیبهشت ایران را به برنامهریزی برای یک ترور در خاک این کشور متهم کرد. دستگاه امنیتی سوئد ایران را متهم کرد که از باندهای خلافکار برای عملیات در این کشور استفاده میکند. مرکز اسلامی هامبورگ و دفاتر وابسته به آن در سراسر آلمان تعطیل شد. همچنین سوئد محسن حکیمالهی امام جماعت مرکز اسلامی امام علی (بزرگترین مرکز اسلامی شیعیان در شمال اروپا) را بهمن سال گذشته بازداشت و حکم اخراج او را صادر کرد.
دستگاه اطلاعاتی اتریش اخیراً موشکهای ایران به عنوان یک تهدید هستهای معرفی کرد. اردیبهشت ماه، چند تبعه ایرانی با اتهامات تروریستی و تهدید علیه امنیت ملی انگلستان در این کشور بازداشت شدند. بخشی از آنها آزاد و بخشی دیگر در حال محاکمه هستند.
در آخرین پرونده، روز گذشته یک تبعه دانمارک به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت شد و قرار است به آلمان منتقل شود. اتهام او جمعآوری اطلاعات از اماکن مربوط به یهودیان است. روز گذشته مجید نیلی احمدآبادی سفیر ایران در آلمان به وزارت خارجه آن کشور احضار شد. اینها تنها سیل اتهاماتی هستند که بیشتر مربوط به امنیت اروپا میشوند.
اتهامات بینالمللی
تروئیکای اروپایی در شورای حکام پرچمدار پروندهسازی مجدد برای ایران در حوزه هستهای هستند که آخرین قدم آنها تا امروز، صدور قطعنامه عدم پایبندی ایران بوده است. قطعنامهای که کمتر از ۲۴ ساعت قبل از حمله اسرائیل صادر شد. آنها همچنین ایران را به طور جدی متهم میکنند که در پی تسلیحات است.
اتهام عدم پایبندی به تعهدات هستهای، در کنار تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای، اتهاماتی هستند که زمینه معرفی ایران به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل را فراهم میکنند. ترس جامعه جهانی از عواقب وقوع یک بحران هستهای، به عنوان ابزاری در دست کشورهای غربی و در این مورد اروپا قرار دارد. آنها همواره میگویند ایران باید با آژانس به صورت کامل همکاری کند و این موضع را در هر تماس و رایزنی تکرار میکنند.
سیاستمداران تروئیکا یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس در کنار مسئولین اتحادیه اروپا، در کنار پرونده هستهای، ایران را به فعالیتهای بیثباتکننده در منطقه و حمایت از تروریسم نیز متهم میکنند و برنامه دفاعی ایران با محوریت موشک و پهپاد را تهدید میدانند. آنها همچنین مدعی هستند که ایران موجودیت اسرائیل را تهدید میکند. مجموعهای از این اتهامات و مسائل برای اجماعسازی علیه ایران و همچنین بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت از طریق اسنپبک استفاده میشود. ابزار اسنپبک در دست کشورهای اروپاییست.
ایران چه میگوید؟
ایران اتهامات وارد شده از سوی اروپا را رد میکند. هر دور از اتهامات کشورهای اروپایی با پاسخ حقوقی ایران مواجه شد. از جمله آخرین گزارش مدیرکل آژانس و قطعنامههای پیشنهادی تروئیکا، هر کدام با پاسخهای ایران مستند به گزارشها و اسناد پاسخ داده شدند. ایران هرگونه عدم پایبندی به تعهدات هستهای خود نسبت به پیمان عدم اشاعه و پادمان هستهای را رد میکند. محور پاسخ ایران این است که سختترین رژیم بازرسیهای تاریخ آژانس بر جمهوری اسلامی اعمال شده و برای آخرین قطعنامه، چند مسئله قدیمی در قالب پرونده PMD یا ابعاد احتمالی نظامی که در جریان برجام و با قطعنامه ۲۲۳۱ بسته شده بود دستاویز قرار گرفت. ایران به طور رسمی اعلام کرده است که آژانس – به عنوان یک نهاد حقوقی و فنی – و مدیرکل آن با نگاهی سیاسی و تحت نفوذ اسرائیل این قطعنامه را صادر کرده است.
در موضوع اوکراین نیز در بخش پیشین گزارش قید شد که موضع ایران چیست. ایران در خصوص موضوعات دفاعی خود مذاکره نمیکند و ورود به موضوع موشکی و پهپادی از سوی اروپاییها و تلاش برای گنجاندن آن در مذاکرات دیپلماتیک، از سوی ایران به عنوان عبور از خط قرمز ارزیابی میشود. اتهامات تروریستی و جاسوسی که از سوی اروپاییها به ایران زده میشود، با قطعیت از طرف تهران مردود اعلام شده است. ایران در مواردی مانند تعطیلی مرکز اسلامی هامبورگ، اقدام به تعطیلی موسسه گوته زیرنظر سفارت آلمان در تهران کرد. در حال حاضر کشورهای اروپایی به این متهم هستند که امکان دارد در جریان حمله اسرائیل و آمریکا به ایران به نحوی مشارکت داشته باشند. حداقل فرانسه اعلام کرد که در رهگیری ۱۰ پهپاد ایران که به سمت اسرائیل شلیک شده بود، نقشآفرینی کرده است. این مشارکت میتواند در حوزههای مختلفی انجام شده باشد.
ایران همچنین نسبت به رفتار سران اروپایی در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ نیز انتقاد زیادی دارد. اروپاییها در جریان اعتراضات داخلی ایران، رفتاری داشتند که ایران میگوید بر اساس محاسبه غلط آنها اتفاق افتاد اما در هر صورت، نتیجه خود را در روابط دو طرف گذاشت. ایران همچنین رفتار طرف اروپایی در موضوع کشتار اسرائیل در غزه و ناامن کردن خاورمیانه را نیز مد نظر قرار میدهد. مجموع این تحولات، تصمیمها، اقدامات و اظهارات طی حدوداً چهارسال گذشته کلاف روابط ایران و اروپا را بیشتر از قبل در همپیچید.
گفته میشود که اروپاییها نسبت به کنار گذاشته شدن از مذاکرات پیشین ایران و آمریکا ناراضی بودند اما این آمریکا بود که آنها را وارد گفتگوها نکرد. ایران همواره اعلام کرده که مسیر دیپلماسی و مذاکره را مسدود نمیکند. سیدعباس عراقچی در اوج جنگ ایران و اسرائیل به ژنو رفت و با همتایان خود از تروئیکا به علاوه نماینده اتحادیه اروپا دیدار کرد. او همچنین چند هفته قبل از این تحولات، کشورهای اروپایی را دعوت کرد که با ایران مذاکره کنند و با زبان احترام سخن بگویند. از سپتامبر سال ۲۰۲۴ (در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۴۰۳) قرار شد که ایران و اروپا جلسات گفتگوی چندجانبه برگزار کنند که آخرین دور آن ۳۰ خرداد یعنی در میانه جنگ ایران و اسرائیل برگزار شد. اما با توجه به اقدامات اروپا در قالب شورای حکام که آخرین آن تصویب قطعنامه علیه ایران بود، هنوز این گفتگوها به نقطه خاصی نرسیده است و این کلاف سردرگم روی میز قرار دارد.