ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۱۲۶۸

همکاری امنیتی اسرائیل و سوریه؛ رویایی دست‌نیافتنی یا واقعیتی در راه؟

نقشه پنهان ترامپ

نقشه پنهان ترامپ

بی‌ثباتی ذاتی ترامپ و تصمیمات غیرقابل پیش‌بینی او، اتحاد او و نتانیاهو را شکننده کرده است. پشت لبخندهای دیپلماتیک، نگرانی از تغییر ناگهانی رویکرد آمریکا وجود دارد. همزمان، خاورمیانه زیر سایه بحران‌های بی‌سابقه قرار دارد و به دیپلماسی آینده‌نگر و رئیس‌جمهوری خویشتندار بیش از هر زمان نیازمند است.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- آرون دیوید میلر کارشناس ارشد مسائل بین الملل بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل.

به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، بار دیگر صحنه سیاست واشنگتن آماده نمایش اتحاد نمایشی دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو است. دوشنبه، نخست‌وزیر اسرائیل برای مراسمی پر زرق و برق وارد کاخ سفید خواهد شد. ترامپ با میل فراوان آماده است میزبانی این رویداد را بر عهده بگیرد؛ البته به شرط آنکه نورافکن‌ها تنها روی تصمیم تاریخی او برای بمباران و «درهم کوبیدن» سایت مستحکم فردو متمرکز باشد. اما همیشه این پرسش مطرح است: چه عاملی می‌تواند دورهمی آن‌ها را به هم بزند؟

پشت پرده رایزنی های اسرائیل و سوریه؛ همکاری امنیتی در راه است؟

گمانه زنی ها حکایت از این دارد که شاید اتفاقات غافلگیرکننده دیگری هم در راه باشد. برای نمونه می توان به رایزنی‌های پشت‌پرده میان اسرائیل و سوریه که ممکن است به زودی به اعلام همکاری امنیتی با دولت جدید دمشق به رهبری احمد الشرع بینجامد، اشاره کرد. البته این سناریو هنوز فرسنگ‌ها با عادی‌سازی روابط فاصله دارد. اسرائیل همچنان به تملک دائمی بلندی‌های جولان اصرار می‌ورزد و چنین اقدامی مطمئنا جلوی عادی سازی روابط بین دو کشور را می گیرد. دونالد ترامپ حتی برای نمایش حسن نیت، بخشی از تحریم‌های دولت پیشین آمریکا علیه سوریه را لغو کرده است.

دونالد ترامپ مدعی است نتانیاهو با یک توافق ۶۰ روزه آتش‌بس و تبادل گروگان‌ها موافقت کرده است؛ توافقی که اگر به مرحله اجرا برسد، این دو رهبر را بیش از پیش به هم نزدیک خواهد کرد. البته باید گفت این آتش‌بس به معنای پایان جنگ غزه نخواهد بود؛ زیرا نتانیاهو برای بقای دولت ائتلافی خود قادر به پذیرش چنین سناریویی نیست؛ اما شاید این آتش بس بتواند برای مدتی از حجم خشونت و بحران انسانی در منطقه بکاهد.

پشت پرده لبخندهای دیپلماتیک؛ ترامپ چگونه نتانیاهو را نجات داد؟

توافق آتش‌بس موقت، فرصتی طلایی برای نتانیاهو فراهم کرده تا در بحبوحه بحران، نفس تازه‌ای برای دولت ائتلافی شکننده‌اش بخرد؛ از سوی دیگر، ترامپ این موقعیت را به سکوی جدیدی برای نمایش دیپلماسی خود تبدیل کرده است. اما ترامپ به همین بسنده نکرده و پا را از نقش یک میانجی صرف فراتر گذاشته؛ او با دخالت علنی و بی‌سابقه در پرونده قضایی نتانیاهو، رسماً خواستار توقف فوری روند محاکمه نخست‌وزیر اسرائیل شده است. این موضع‌گیری جنجالی ترامپ، موجی از بحث و واکنش در محافل سیاسی اسرائیل به راه انداخته و حتی گمانه‌زنی‌ها درباره توافق پنهانی برای بستن پرونده قضایی نتانیاهو را شدت بخشیده؛ تحولی که بیش از هر زمان، پیوند و وابستگی نتانیاهو به ترامپ را عیان می‌کند.

با وجود همه این نمایش‌ها، پرسش کلیدی همچنان بی‌پاسخ می‌ماند: چه عاملی می‌تواند این اتحاد ظاهراً شکست‌ناپذیر را متزلزل کند؟ چرا این نشست باشکوه، با وجود تمام تشریفات و لبخندهای دیپلماتیک، به نمادی مطلق از قدرت مشترک آمریکا و اسرائیل تبدیل نمی‌شود؟ پشت این چهره‌های خندان، نگرانی جدی برای نتانیاهو وجود دارد: رفتار غیرقابل پیش‌بینی ترامپ و آمادگی همیشگی او برای تغییر جهت، هر زمان که اوضاع باب میلش پیش نرود. ترامپ از معدود روسای جمهور آمریکاست که یک روز اسرائیل را شریک استراتژیک بی‌رقیب خود می‌خواند و فردا، اگر لازم باشد، بدون تردید همان شریک را به حاشیه می‌راند.

در همان شش ماه اول ریاست‌جمهوری‌اش، ترامپ بارها به‌گونه‌ای عمل کرد که اسرائیل را غافلگیر ساخت؛ از آغاز مذاکرات مخفیانه با حماس بدون اطلاع تل‌آویو گرفته تا امضای توافق آتش‌بس دوجانبه با حوثی‌ها که اسرائیلی‌ها تنها پس از اجرایی شدنش از آن مطلع شدند. او حتی بدون توجه به مخالفت‌های اسرائیل، بخشی از تحریم‌های سوریه را برداشت و مذاکراتی را با تهران پیش برد که احتمال توافق درباره غنی‌سازی محدود اورانیوم را مطرح ساخت. در این میان، پست‌های پی‌درپی ترامپ در شبکه تروث سوشال و انتقادات صریحش از ادامه جنگ غزه، شکاف میان او و نتانیاهو را بیش از پیش نمایان کرد.

با این حال، هرگاه پای منافعش در میان بود؛ بیشترین همکاری ها را با اسرائیل انجام می داد. برای نمونه  ترامپ بی‌درنگ به اسرائیل برای حمله به ایران چراغ سبز داد و حتی به شکل بی‌سابقه‌ای حمایت خود را به نمایش گذاشت. او نه تنها شخصاً در طراحی عملیات فریب درباره زمان حمله به ایران نقش داشت، بلکه فراتر از آن، به عنوان نخستین رئیس‌جمهور ایالات متحده، مستقیماً دستور حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرد؛ همان هدفی که اسرائیل سال‌ها برای تحققش تلاش می‌کرد.

ترامپ؛ بازیگر بی‌قاعده خاورمیانه: امروز متحد، فردا مخالف!

دونالد ترامپ نه به اصولی پایبند است، نه استراتژی روشنی دارد و نه صبری برای چشم‌اندازهای طولانی‌مدت نشان می‌دهد. همین بی‌ثباتی ذاتی، به او اجازه می‌دهد که هر لحظه مسیر خود را عوض کند و تصمیماتی بگیرد که اغلب غیرمنتظره و حتی متضاد با گذشته اوست. گرچه هم ترامپ و هم نتانیاهو در تاکتیک‌های سیاسی و بازی با قواعد استادند، اما تفاوت اساسی آن‌ها اینجاست: نتانیاهو بر پایه ائتلافی ناپایدار حکومت می‌کند، اما ترامپ متکی به جمعیت بزرگی از طرفداران جنبش ماگا و حزب جمهوری‌خواه است و از همه مهم‌تر، از حمایت قضاتی در دیوان عالی بهره می‌برد که چندان دغدغه کنترل قدرت اجرایی او را ندارند. به همین دلیل، اگر زمانی احساس کند منافعش به خطر افتاده؛ مثلاً اگر نتانیاهو شروط آتش‌بس را زیر پا بگذارد یا از ارسال کمک‌های انسانی به غزه سر باز زند، ترامپ می‌تواند همان‌قدر که تا دیروز مدافع سرسخت بود، امروز به تندترین مخالف تبدیل شود.

با این حال، حتی سرسخت‌ترین منتقدان ترامپ هم امید دارند که ثمره این دیدار، دست‌کم گشایشی در مسیر توافق آتش‌بس، آزادی گروگان‌ها و کاهش رنج‌های طاقت‌فرسای مردم غزه باشد؛ یا شاید، نقطه آغازی برای بهبود روابط اسرائیل و سوریه رقم بخورد. با این وجود، بخش زیادی از افکار عمومی که انتظاری فراتر از پست‌های تند ترامپ در تروث سوشال و جنجال‌های لفظی او دارند، همچنان آرزو می‌کنند روزی شاهد شکل‌گیری راهبردی منسجم و بادوام از سوی ترامپ باشند که صرفاً اسیر امیال لحظه‌ای و تصمیمات آنی او نباشد.

در ۲۲ ماه گذشته، منطقه تحت تأثیر تحرکات نظامی اسرائیل و آمریکا به شکلی بی‌سابقه در هم ریخته و بی‌ثبات شده است. اکنون، بیش از هر زمان دیگر، نیازمند چیزی هستیم که تاکنون ندیده‌ایم و شاید هیچ‌گاه هم نبینیم: دیپلماسی ماهرانه از سوی رئیس‌جمهوری صبور و راهبردی که بتواند از دل این رنج و آشفتگی منطقه، راه‌های تازه‌ای به‌سوی آینده‌ای بهتر خلق کند.

در طول ۲۲ ماه گذشته، خاورمیانه زیر ضربات نظامی بی‌سابقه اسرائیل و آمریکا، به شدت دچار آشوب و بی‌ثباتی شده است. حالا بیش از همیشه، منطقه به چیزی نیاز دارد که تاکنون شاهدش نبوده‌ایم و شاید هرگز هم تجربه نکنیم: دیپلماسی ماهر و آینده‌نگر از سوی رئیس‌جمهوری خویشتن دار و دوراندیش که بتواند در میان این بحران و رنج، افق‌های جدیدی برای یک آینده بهتر بگشاید.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات