دبیر کل حزب جمهوریت در گفتوگوی تفصیلی با فرارو مطرح کرد:
سرمایه اجتماعی یعنی رضایت همه مردم ایران / صدا و سیما با یک سلیقه مشخص و محدود اداره می شود/ جنگ ۱۲ روزه ثابت کرد باید حرف مردم را بشنویم

امام می فرمود مردم صاحب اختیار کشور هستند و حتی اگر اشتباه هم کنند حق دارند. ما نیز باید این سخنان را درک کنیم. باید مختلسان، چاپلوسان و دروغ گوها را الک کرد و کنار گذاشت و فضا را برای نخبگان و مردم دلسوز کشور باز کرد، حتی اگر نقد دارند باید شنید. باید تریبون را به مردم داد نه آنانی که فقط شعارهای تکراری و یک طرفه می دهند.این جنگ ۱۲ روزه به ما ثابت کرد باید از اشتباهات دست کشیده و بپذیریم مردم حق دارند و باید حرف مردم را شنید.
فرارو- سرمایه اجتماعی کشور به طور ویژه در ایام جنگ 12 روزه مورد تحسین و تمجید بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. برای حفاظت از این سرمایه چه باید کرد؟ چگونه می توان سرمایه اجتماعی را تقویت کرد و از آن بالاترین بهره را برد؟
به گزارش فرارو، «رسول منتجب نیا»، دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب در گفتوگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
بزرگ ترین سرمایه انقلاب از روز اول مردم بودند
«رسول منتجب نیا» به فرارو گفت: «شکی نیست که حضور مردم و تعهد مردم نسبت به حاکمیت، بزرگ ترین سرمایه است. پس از خدای متعال، این مردم کشورند که حکومت را به وجود آورده و حفظ می کنند یا تحت شرایطی، یک حکومت را از بین می برند. اگر مردم نباشند، نظام ها قدرتی ندارند و تضعیف می شوند. حتی اگر این حکومت ها توسط دولت های خارجی حمایت شوند. حکومت پهلوی دوم مصداق همین موضوع بود. این حکومت مورد حمایت حکومت های غربی و حتی شرقی بود. اما رقابت بین دو ابرقدرت شرق و غرب برای بهره برداری از ایران باعث شد رژیم شاه از یک سو مورد حمایت و از سویی مورد استعمار باشد و در نتیجه عاقبت این حکومت را هم دیدیم. من این روایت را هم که آمریکا یا انگلستان به دنبال ساقط شدن رژیم شاه بودند را حرفی گزافه و نامعتبر می دانم. چه کسی بیشتر از محمدرضاشاه، نوکر بی قید و شرط یا غلام حلقه به گوش آنان بود؟ اتفاقا آن ها چنین ریسکی نکردند، بلکه مردم بودند که با رهبری امام وارد صحنه شدند و این رژیم را ساقط کردند. بنابراین، بزرگ ترین سرمایه انقلاب از روز اول مردم بوده است.»
وی افزود: «اما مفهوم این مردم باید بازتعریف شود. در بسیاری از موارد دایره تعریف لغت مردم را محدود و کوچک می کنیم و آنان را در دایره دوستان و طرفداران تعریف می کنیم. اگر اینگونه تعریف می شود باید بدانیم این ها همه مردم نیستند. بلکه این تعریف تنها، بخش کوچکی از مردم را شامل می شود. مردم فقط حزب اللهی ها نیستند. وقتی می گوییم مردم یعنی به «عموم ملت» اشاره داریم. عموم ملت یعنی همه مردم ایران از حزب اللهی تا غیرحزب اللهی، از شیعه تا غیر شیعه، از مومن تا غیرمومن چه در ایران چه در غیر ایران، همه و همه ایرانی ها را باید در تعریف ملت ایران گنجاند. طی سالهای طولانی مردم را فقط آن هایی دیدیم که هر هفته به نماز جمعه آمدند، حتی مردم را فقط در چند میلیون نفری که در تظاهرات 22 بهمن شرکت می کردند خلاصه می کردیم. اما آیا آن ها که به هر دلیلی شرکت نمی کنند مردم ایران نیستند؟ باید همه مردم را با هر سلیقه ای قبول داشته باشیم و به آنان بها دهیم.»
صدا و سیما مختص شده به یک مجموعه فکری با یک سلیقه مشخص
دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی گفت: «بارها و بارها در ایام خاص یا در روزهای انتخابات، مسئولان از همه مردم با هر سلیقه و نگرشی دعوت کرده اند که مشارکت کنند. اما در مواقعی که مردم خلاف سلیقه عمل کرده یا درخواست هایی داشتند، ناگهان مردم را نادیده گرفته اند. مردم به ادعای مسئولان تریبونی به نام «صدا و سیما» دارند که قاعدتا باید متعلق به 90 میلیون ایرانی با انواع و اقسام نظرات باشد. این تریبون با آن همه بودجه های کلان که از مجلس و دولت می گیرد و سودی که از آگهی های بازرگانی و امثالهم می گیرد، به چند درصد از 90 میلیون ایرانی خدمات می دهد و به سلایق آنان توجه می کند؟ آیا صدا و سیما توانسته فقط به 50 درصد نظرات مردم توجه کند؟ من با اطمینان پاسخ می دهم قطعا نتوانسته است. صدا و سیما اصلا مردمی نیست. چرا نباید صدا و سیما در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد؟ صدا و سیما مختص شده به یک مجموعه فکری با یک سلیقه مشخص.»
وی افزود: «در ایام محرم قرار داریم. چه کسانی در این صدا و سیما تریبون و حق حرف زدن دارند؟ یک عده خاص با گرایش های خاص درباره مسائل سیاسی، نظامی و اعتقادی صحبت می کنند. برخی کارشناسان مذهبی صدا و سیما، سخنانی را در حوزه مذهبی بیان می کنند که واقعا عجیب است. من بارها در این باره اعتراض کرده ام. یک آقایی چند سال قبل در صدا و سیما گفت هرکه در خیابان اعتراض کند محارب است. همان زمان معترض شدم و گفتم مشخص است ایشان اصلا درکی از کلمه «محارب» ندارد. هر چند این شخص بعدها حرف خود را پس گرفت اما اصلا چرا باید چنین طرز فکری در صدا و سیما راه پیدا کند؟ در دوران جنگ 12 روزه هم دریغ از کارشناسانی که حرف جدید و متفاوت با طرز فکر گروهی خاص داشته باشند. مدام حرف ها تکراری گفته می شود که یا شعار است یا سطحی. یعنی در کشور ما هیچکسی نیست که افکار متفاوتی داشته باشد، علوم سیاسی خوانده باشد و قدرت تحلیل داشته باشد؟ حتی تلویزیون های آمریکای جنایتکار هم یاد گرفته احزاب و گروه های مختلف سیاسی را دعوت کند. ما کی یاد می گیریم؟»
چرا مردم را به سمت رسانه های خارج کشور هل می دهیم؟
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه گفت: «صدا و سیما تا چه زمانی می خواهد از مردم فاصله داشته باشد، خب جای تعجبی هم ندارد در این شرایط مردم به جای این که صدا و سیما را نگاه کنند، به سراغ ماهواره و شبکه های فارسی زبان سیاسی می روند. بسیاری از سوالاتی که روزانه مردم از من می پرسند را وقتی تحقیق می کنم میبینم شب های قبل در شبکه هایی مثل اینترنشنال مطرح شده است.چرا مردم را به سمت رسانه های خارج کشور هل می دهیم؟ معتقدم باید برای همه مردم کشورمان شعور و جایگاه قائل شده و همه را در دایره مفهوم «ملت ایران» قرار دهیم. منظور من وطن فروشان و خائنان به تمامیت ارضی نیست. بلکه بر عموم مردمی تاکید دارم که شاید دیدگاه های سیاسی یا مذهبی متفاوتی دارند. مگر در انتخابات آقای پزشکیان نگفت 40 درصد به من رای دادند و 60 درصد رای ندادند، تکلیف 60 درصد چه شد؟ آیا آن ها جزو مردم نیستند؟ اصلا اگر همین حالا انتخابات برگزار شود باز هم 40 درصد رای می دهند؟ اتفاقا آن 60 درصدی که رای ندادند لزوما ضد نظام نبودند، بلکه بسیاری از آن ها به بسیاری از ارزش ها معتقد بودند اما چرا هیچگاه ریشه یابی نکردیم که چرا با انتخابات قهر بودند؟»
وی افزود: «در سال 1388 گفتم راه حل کاهش تنش ها فرصت و اجازه دادن به مردم است که حرف بزنند. در موضوع درگذشت مهسا امینی و اعتراضات بعد از آن تاکید کردم باید محلی برای شنیده شدن حرف مردم ایجاد شود. مردم نیاز دارند حرف بزنند و اعتراض کنند. چرا تحمل نمی کنیم مردم، نخبگان، گروه های مختلف بتوانند در محلی استاندارد صحبت کنند؟ در مرحله بعدی باید راه هایی برای افزایش رضایت جامعه ایجاد شود. مردم نارضایتی هایی به عملکرد مسئولان دارند. باید این نارضایتی ها شنیده شود. اگر اقتصاد ما دچار بحران است، همه دلایل آن به تحریم بر نمی گردد بلکه بخش زیادی از آن، به تصدیق کارشناسان، با سوء مدیریت مرتبط است. چرا حوزه هایی مثل اقتصاد را با تعصب هدایت می کنیم؟ رفیق بازی و باندبازی باید برچیده شود. در سال های اخیر رانت بازی ها ده ها برابر شده است. دستگیری مقامات بابت فساد و اختلاس باعث شرمساری نیست؟»
جنگ 12 روزه ثابت کرد باید حرف مردم را بشنویم
منتجب نیا گفت: «همین وضعیت اقتصاد کشور است که سرمایه اجتماعی را تضعیف می کند. چرا باید با یک توییت و یک حرف دیوانه ای در ایالات متحده، اقتصاد ما به هم بریزد؟ سرمایه اجتماعی یعنی رضایت همه مردم ایران. آقای پزشکیان توضیح دهند چند درصد نرخ بیکاری را کاهش داده اند، چه تغییر مثبتی در اقتصاد خلق کرده اند. باید مردم را جدی بگیریم، درک کنیم که حق دارند در سرنوشت خود اعمال نظر کنند، حق دارند اعتراضی اگر دارند به شکل مدنی و قانونی و شفاف مطرح کنند. اگر به این مولفه ها توجه کنیم، آن وقت است که سرمایه های اجتماعی را حفظ کرده ایم. صف بندی و جدا کردن برخی از مردم از قطار انقلاب، در نهایت سودی برای ما نخواهد داشت. نباید برچسب های ضدولایت فقیه یا غرب گرا و غرب زده را به مردم الصاق کنیم. نمی توانیم معیار بگذاریم که همه در ولایت فقیه ذوب باشند. نمی توانیم بگوییم همه مردان باید محاسن داشته و تسبیح به دست باشند یا روی پیشانی همه جای مهر باشد یا همه زنان با چادر مشکی و روبنده باشند. جامعه ما تنوع ظاهر و تنوع آرا دارد. »
وی افزود: «جنگ 12 روزه نشان داد عموم مردم با یکدیگر، با منافع ملی و با اصل نظام مشکلی ندارند. مشکل مردم نوع مدیریت ها و برخی تصمیم گیری ها است. مردم حق دارند نارضایتی هایی داشته باشند. هر زمان این ها را درک کنیم، به حرف امام راحل می رسیم که می گفتند:«هیچ قدرتی(نه شرق و نه غرب) نمی تواند حریف قدرت اراده مردم شود. امام می فرمود مردم صاحب اختیار کشور هستند و حتی اگر اشتباه هم کنند حق دارند. ما نیز باید این سخنان را درک کنیم. باید مختلسان، چاپلوسان و دروغ گوها را الک کرد و کنار گذاشت و فضا را برای نخبگان و مردم دلسوز کشور باز کرد، حتی اگر نقد دارند باید شنید. باید تریبون را به مردم داد نه آنانی که فقط شعارهای تکراری و یک طرفه می دهند.این جنگ 12 روزه به ما ثابت کرد باید از اشتباهات دست کشیده و بپذیریم مردم حق دارند و باید حرف مردم را شنید.»