در کاوشهای دریای مازندران کشف شد؛ داستان ریزگردهای باستانی

دیرین اقلیمشناسان در منطقه «نکا» مازندران ریزگردهای باستانی یافتهاند که عمر آنها به ۲۵۰ تا ۲۰ هزار سال پیش میرسد. «حسین رمضانپور» سرپرست کاوش محوطه پارینهسنگی تخت رستم در نکا مازندران میگوید:«این ریزگردهای پیش از تاریخی ناشی از نوسانات (پسروی و پیشروی) دریای کاسپین (خزر) در هزاران سال گذشته بوده است.» او که سرپرست کاوشهای باستانشناسی تخت رستم در نکا است، رد ساحل کاسپین (دریای مازندران) را در پای این محوطه پارینهسنگی یافته است.
پسروی دریای مازندران این روزها یکی از دلنگرانیهای پنج کشور ساحل کاسپی (خزری) ایران، روسیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و قزاقستان است. به موازات این دلنگرانیها، نگاه برخی از کارشناسان از جمله «حجت میانآبادی» پژوهشگر دیپلماسی آب و محیطزیست، لزوم تأمل روی کلمه «پسروی» را یادآوری میکند.
به گزارش ایران، میانآبادی میگوید: «از سؤالات مهم در خصوص پسرفت دریای مازندران این است که تراز نرمال و خط نرمال ساحلی این دریا کجاست که بر اساس آن بتوان میزان پسرفت یا پیشرفت خزر را سنجید و ارزیابی کرد.» حال باید این سؤال را پرسید که به راستی هماکنون دریای مازندران دارد پسروی میکند یا پیشروی؟ کاوشهای رمضانپور و همکارانش نشان میدهد ساحل کاسپین در سیویک هزار سال پیش تا پای محوطه تخت رستم در نکا پیشروی داشته است. بین این نقطه و ساحل فعلی دریای کاسپین ۳۰ کیلومتر خط مستقیم فاصله است.
کاسپین در مثبت ۵۰
تیم باستانشناسی با کاوش در محوطه تخت رستم به شواهدی دست یافته است که نشان میدهد در حدود سیویک هزار سال پیش ساحل دریای کاسپین در مجاورت محوطه قرار داشته است. رمضانپور میگوید، برای کاوش در این منطقه در شهر نکا، مقالات تخصصی زمینشناسی حوضه شمال دریای کاسپین را که توسط محققان روس انجام شده است، مطالعه کردهاند. این باستانشناسان میگویند: «با مطالعه نتایج پژوهش روسها حالا میدانند که سطح کاسپین در ۳۰ تا ۳۵ هزار سال پیش تا مثبت ۵۰ بالا آمده است.» او با اشاره به کاوشهای باستانشناسی «تخت رستم» میگوید: «وقتی این سنسنجی ۳۱ هزار سال را با نوسانات دریای مازندران و طیف ارتفاعی آن بررسی میکنیم، متوجه میشویم محوطه تخت رستم در ۳۱ هزار سال پیش در کنار دریا قرار داشته است؛ یعنی زمانی که دریای مازندران تا بالاترین تراز سطحی خود یعنی مثبت ۵۰ پیشروی کرده است.»
رمضانپور با اشاره به اینکه مواد فرهنگی که او و تیم همکارانش را به این نتیجه رسانده، ابزارهای سنگی است، میگوید: «مردم در کنار ساحل سنگ خام استخراج کردهاند، ابزار سنگی تراشیدهاند و با آن ابزارها شکار کردهاند.» رمضانپور میگوید: «برای همین است که میگوییم آنجا (تخت رستم) میتوانسته یک کمپ ساحلی باشد و انسانهای عصر پارینهسنگی برای آنکه بتوانند به دریا دسترسی داشته باشند و جانوران دریایی را شکار کنند، آنجا را انتخاب کردهاند.»
باستانشناسان البته به بقایای جانوری که نشان بدهد ساکنان این منطقه در تاریخ مورد نظر از دریا چه جانورانی را شکار کردهاند، نرسیدهاند چرا که هیچ بقایای آلی در رسوبات این محوطه بر جای نمانده و همگی تجزیه شده اند.
یکی دیگر از دلایل او برای همجواری تختگاه رستم با دریای مازندران، شکل جغرافیایی این عارضه طبیعی است. او میگوید: «تخت رستم یک عارضه شاخص طبیعی (لندمارک) است که به ساکنان پیش از تاریخی محوطه این امکان را میداد که اراضی پیرامونی خود را پایش و کنترل کنند و روشهای شکار مناسب گونههای جانوری منطقه را اتخاذ نمایند.»
او به صخرهای طبیعی با سنگهای آهکی در این محدوده اشاره میکند که دارای مواد خامی است که انسانها از آن سنگ استخراج میکردند و به آن سنگ «چرت» میگویند و یک نوع سنگ از نوع سیلیس است. به گفته رمضانپور، کاوشهای باستانشناسی به کشف نزدیک به بیش از ۲۰۰۰ ابزار سنگی در این منطقه منجر شده است.
او این ابزارهای سنگی را متعلق به اواخر دوره پارینهسنگی میانی و اوایل پارینهسنگی نوین میداند و میگوید: «سنسنجی هم قدمت این ابزار سنگی را به حدود سیویک هزار سال قبل تعیین میکند، یعنی دورهای که دریای کاسپین تا این نقطه پیشروی داشته است.»
تیم باستانشناسی، دلیل دیگری هم برای تأکید بر فرضیه خود دارند. رمضانپور میگوید: «جز آنکه در نزدیکی تخت رستم در ۳۱ هزار سال پیش ساحل بوده باشد، هیچ دلیل دیگری وجود ندارد که انسانهایی در هزاره به این نقطه بیایند و ابزار سنگی درست کنند.»
او برای توضیح بیشتر میگوید: «در نزدیکی تخت رستم دامنههای طبیعی کوه است که به وفور طعمه برای شکار یا مواد سنگیای دارد که ساکنان میتوانستند از آنها ابزار سنگی تولید کنند؛ پس اگر ساحل نبود، لزومی نداشت انسانها برای ساخت ابزار سنگی کنار یک عارضه طبیعی بسیار کوچک بیایند.»
رمضانپور میگوید: «بنابراین شواهد نشان میدهد انسانها برای مدتی که میتواند بین چند ساعت تا چند روز باشد، آنجا استقرار و کمپ داشتهاند.» او فاصله تخت رستم تا ساحل امروزی کاسپین را در حال حاضر ۳۰ کیلومتر خط مستقیم اعلام میکند. این محوطه در محیط شهری شهرستان نکا قرار دارد. این باستانشناس میگوید: «شواهد باستانشناسی نشان میدهد ۱۰ تا ۱۳ هزار سال پیش غار هوتو، کمیشان و کمربند در بهشهر و غار علیتپه در شرق مازندران نزدیک ساحل کاسپین بودهاند.» تخت رستم و غارهای هوتو و کمربند همه در یک مسیر قرار دارند. همه در دامنه رشتهکوههای منتهی به جلگهاند. برای مثال تخت رستم تا غار کمیشان ۵ تا ۶ کیلومتر فاصله دارد یا غار هوتو و کمربند ۱۴ الی ۱۵ کیلومتر با ساحل امروزی فاصله دارد. باستانشناسان در کاوشهای غار هوتو و کمربند به بقایای فُک کاسپی (خزری) رسیدهاند. فک کاسپی یک گونه پستاندار دریایی کمیاب است که فقط در دریای خزر زیست میکند.
نوسان همیشگی کاسپین
دریای مازندران همیشه نوسان داشته است. رمضانپور میگوید: «یک زمانی بالا میرود و به سطح مثبت ۵۰ میرسد و گاهی هم پایین میآید و تا منفی ۱۲۰ هم میرسد. در این افت و خیزها، روی خط صفر قرار میگیرد.»
به گفته او، کاسپین در طول تاریخ و در دوره پیش از تاریخ، در این نوسانها جابهجا شده و به دنبال آن انسانها هم جابهجا شدهاند. او تأکید میکند: «قدیمیترین آثاری که توانستهایم تا الان[از این جابهجایی] پیدا کنیم متعلق به همین تخت رستم است. این آخرین پیشروی بزرگ دریای کاسپین است. پیشروی دریا بعد از این دوران هم اتفاق میافتد اما هرگز به این سطح نمیرسد. این اطلاعاتی که ما استفاده میکنیم، بیشتر بر اساس مطالعات شمال دریای مازندران توسط روسهاست، یعنی سنسنجیهایی که آنها انجام دادهاند و ما مقایسه کردهایم.»
او با تأکید بر اینکه دریای مازندران در طول ۱۰۰هزار سال گذشته بارها و بارها نوسان داشته است، میگوید: «گاهی تا منفی ۱۲۰ و منفی ۷۰ هم رفته است. الان دریا منفی ۲۶ است. یک زمانی شاید حول و حوش ۷۰ هزار سال قبل، سطح دریا به منفی ۱۰ هم رسیده باشد.»
منشأ ریزگردها
بسیاری، این روزها که گردوغبارهای صحرای قرهقوم ترکمنستان به جنگلهای هیرکانی در گلستان میرسد، تعجب میکنند و میگویند گردوغبارها حتی به شمال هم رسیده است. هرچند شاید ندانند بخشی از گلستان دچار ریزگردهای استانی است اما به گفته رمضانپور، دریای مازندران وقتی پسروی میکند، یک جلگه خیلی بزرگ از خود بر جا میگذارد که میتواند منشأ ریزگردها باشد.
او ریزگردهای باستانی را در حدفاصل نکا تا گرگان شاهد میگیرد و میگوید: «در این حدفاصل، قشر خیلی قطوری از ریزگردهای باستانی داریم که همین الان هم موجود هستند و تاریخ آنها به ۲۵۰ تا ۲۰ هزار سال پیش میرسد.» به گفته این باستانشناس، دیرینشناسهای آلمانی در تیم مشترک با پژوهشگران ایرانی، روی ریزگردهای پیش از تاریخی کاوش کردند و توانستند دورههای مختلفی از نوسانات اقلیمی را در این ریزگردهای باستانی مشخص کنند.
او محل ریزگردهای باستانی را کوههای اطراف این محدوده میداند و میگوید: «چون ریزگردهای باستانی روی کوه رسوب میکنند، تبدیل به تپه بزرگ میشوند که شاید بیش از ۲۰ متر ضخامت داشته باشد.»
رمضانپور یادآوری میکند: «این ریزگردهای باستانی به ما نشان میدهد وقتی دریا عقبنشینی میکند، خطر هجوم ریزگرد وجود دارد و منطقه را تهدید میکند.»
او درباره سنسنجی ریزگردهای باستانی هم میگوید: «پژوهشهای دیرین اقلیمشناسی در منطقه نکا، دورههای مختلف اقلیمی و نوسانات مختلف را نشان داد. آنها در این منطقه بر اساس ریزگردهای باستانی، چندین دوره یخبندان و بین یخبندان را شناسایی کردند.» به گفته رمضانپور، این نهشتههای باستانی خاص، فقط در شمال و شمال شرق ایران مثل گلستان، مازندران و بخشی از خراسان وجود دارد.
او میگوید: «لایههای ریزگردهای باستانی به ما میگویند که سن یک تپه قدیمی چقدر است. وقتی یک قطعه ابزار سنگی را از لای این ریزگردهای باستانی پیدا میکنم، به من میگوید که در دوران یخبندان و بینیخبندان، در این منطقه انسان زندگی میکرده و ابزار سنگی ساخته است و اطلاعات خیلی خوبی در مورد پیشینه زندگی انسان در دورههای یخبندان و بین یخبندان در شمال ایران میدهد.»
این باستانشناس، ریزگردهای باستانی را لایههای متناوبی از خاکهای فسیلی و ریزگردهای باستانی میداند که این لایهها هر چند هزار سال یکبار تکرار شدهاند. مثلاً یک لایه یک متری از ریزگرد باستانی داریم که روی آن یک لایه قهوهایرنگ خاک فسیلی قرار دارد. این مواد نشان میدهد یک دوره آب و هوای گرم، بین یخبندان بوده که انسان توانسته است در آن زندگی کند. این ریزگردها مثل یک نمودار میماند که نشان میدهد چند دوره متناوب، یخبندان و بین یخبندان در منطقه تجربه شده است. »
جای خالی پژوهشها در حکمرانی
رمضانپور جایگاه پژوهشهای علمی مرتبط با پیشینه زیست و فرهنگ را در تصمیمگیریهای مدیریت کلان منطقه خالی میداند و میگوید: «باید از متخصصان در این زمینه، بخواهند که در کنار تیم تصمیمگیری باشند و پژوهشهای خود را ارائه کنند. کسانی که در امور مملکتداری حضور دارند باید بدانند پیشینه زندگی در این منطقه چگونه بوده است. آنها باید بدانند اقداماتی که انجام میدهند میتواند چه عواقبی داشته باشد.»
قدمت ۱۰ هزارساله کشاورزی میانکاله
او چالشهای این روزهای پتروشیمی میانکاله را مثال میزند و میگوید: «ما میدانیم که مردم این منطقه در ۱۰ هزار سال قبل کشاورز بودهاند. الان یک شبه میخواهیم زمینهای کشاورزی را از آنها بگیریم و برای آنها صنایع سرطانزا ایجاد کنیم. آنها را هم از اصالت خودشان و هم از فرهنگشان دور کنیم و روش معاششان را تغییر دهیم. اگر به پیشینه و سبک زندگی مردم طی چند هزار سال گذشته توجه بیشتری داشته باشیم، ممکن است در اتخاذ چنین تصمیمهایی بیشتر احتیاط کنیم.»