ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۲۸۰۱

شاخص از مرز ۵۰۰ عبور کرد

رمزگشایی از آلودگی تابستانی پایتخت

رمزگشایی از آلودگی تابستانی پایتخت

این گردوغبارها که برخلاف مه‌دود زمستانی منشأ طبیعی دارند، می‌توانند به‌سرعت کیفیت هوا را به مرحله خطرناک برسانند. چنان‌که در روزهایی از تیرماه ۱۴۰۴ شاخص کیفیت هوا در برخی مناطق تهران حتی از مرز ۵۰۰ نیز عبور کرد؛ رقمی که از نظر سازمان جهانی بهداشت، وضعیت بحرانی و فوق‌اضطراری به حساب می‌آید.

تبلیغات
تبلیغات

در ذهن اغلب مردم، آلودگی هوای تهران با سرمای زمستان، وارونگی دما، سوخت مازوت در نیروگاه‌ها به جای گاز طبیعی و ترافیک سنگین به دلیل باز بودن مدارس و دانشگاه‌ها گره خورده است؛ فصلی که در آن نفس کشیدن سخت شده و هشدارهای سلامت، تبدیل به بخش ثابتی از اخبار روزانه می‌شوند. 

به گزارش دنیای اقتصاد، اما در تابستان، زمانی که نه از وارونگی خبری هست، نه از مازوت‌سوزی و نه حتی از ترافیک سنگین، باز هم تهران به وضعیت اضطرار آلودگی هوا نزدیک شده است. این بار نه سرما که گرمای سوزان، نه سکون هوا بلکه تابش شدید خورشید، نه مازوت بلکه ازن و گردوغبار نقش اصلی را در آلودگی بازی می‌کنند. 

تهران ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که آلودگی هوا دیگر محدود به فصل یا پدیده خاصی نیست و شهر درگیر بحران پیوسته‌ای شده که نه به بارش باران اعتنا می‌کند، نه به تابش آفتاب، نه به پاییز و نه به تابستان. در چند روز اخیر، شاخص آلودگی هوای تهران و البرز در برخی ساعات از مرز ۴۰۰ عبور کرد؛ رقمی که در این فصل از سال و برای شهری مثل تهران، پدیده‌ای نادر به شمار می‌رود. 

در حالت معمول، شاخص آلودگی در این مناطق هنگام بروز آلودگی‌های شدید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ متغیر است که با رنگ قرمز، بیانگر وضعیت ناسالم برای تمامی گروه‌های سنی است؛ اما عبور این شاخص از عدد ۴۰۰ آن هم در تابستان، اتفاقی هشداردهنده محسوب می‌شود البته اگر گوش شنوایی باشد. 

در حالی که رسیدن شاخص آلودگی به بالای ۴۰۰ یا حتی ۵۰۰ در برخی شهرهای خوزستان مانند اهواز، ایلام و زاهدان – به‌دلیل پدیده گرد و غبار – غیرمنتظره نیست، بروز چنین وضعیتی در تهران و البرز بسیار دور از انتظار بوده است. به‌ویژه آن‌که در این دو استان، حتی در ساعات پایانی شب که ترافیک و تردد وسایل نقلیه به حداقل می‌رسد، علائم ناشی از آلودگی هوا از جمله سوزش گلو، سرفه و سردرد همچنان مردم را آزار می‌دهد. 

ازن ثانویه

یکی از مهم‌ترین و شاید نادیده گرفته‌شده‌ترین عوامل آلودگی هوای تابستانی، افزایش چشمگیر ازن ثانویه در سطح زمین است. ازن موجود در لایه‌های پایینی جو در صورت ترکیب با آلاینده‌های صنعتی از جمله سوخت بی‌کیفیت، تبدیل به ازن ثانویه می‌شود که به‌شدت مضر بوده و سلامت گروه‌های حساس را تهدید می‌کند. 

ازن ثانویه به دنبال تابش مستقیم و شدید آفتاب روی آلاینده‌هایی مانند ذرات معلق، اکسید نیتروژن NOxو هیدروکربن‌های نسوخته و ترکیبات آلی فرار VOCs که حاصل استفاده از سوخت‌های بی‌کیفیت در خودروهای بنزینی، دیزلی و صنایع هستند، تشکیل می‌شود. منابع تولید NOx شامل خودروها، نیروگاه‌ها و صنایع است و VOCs نیز از سوخت‌های فسیلی، رنگ‌ها و حلال‌ها وارد هوا می‌شوند.

نور خورشید نقش کاتالیزور را در این واکنش‌ها دارد و افزایش دما نیز باعث شدت گرفتن این فرآیندها می‌شود. ازن ثانویه می‌تواند باعث تحریک مجاری تنفسی، سرفه، تنگی نفس و تشدید بیماری‌هایی مثل آسم شود، به گیاهان آسیب بزند و موجب کاهش دید و ایجاد هوای مه‌آلود گردد. 

برای کاهش این آلاینده، کنترل منابع اولیه آن یعنی NOx حاصل از توزیع سوخت بی‌کیفیت ضروری است. در واقع، چیزی که در تابستان پنهان‌تر عمل می‌کند اما اثر عمیق‌تری دارد، همین ازن ثانویه است که در ساعات میانی روز به اوج می‌رسد و نه‌تنها تنفس را برای بیماران و سالمندان دشوار می‌کند، بلکه سلامت عموم مردم را نیز با تهدید خاموش مواجه می‌سازد. 

پدیده گردوغبار

در کنار ازن، پدیده گردوغبار که گاه از استان‌های مجاور تهران می‌وزد و گاه ناشی از کانون‌های داخلی است، بحران دیگری در این کلان‌شهرگرم تابستانی رقم زده است. خشک‌شدن منابع آبی همچون تالاب‌های صالحیه و بختگان، و روند فزاینده بیابان‌زایی، زمینه را برای تبدیل شدن دشت‌های اطراف به کانون‌های دائم تولید گردوغبار فراهم کرده‌اند.

این گردوغبارها که برخلاف مه‌دود زمستانی منشأ طبیعی دارند، می‌توانند به‌سرعت کیفیت هوا را به مرحله خطرناک برسانند. چنان‌که در روزهایی از تیرماه ۱۴۰۴ شاخص کیفیت هوا در برخی مناطق تهران حتی از مرز ۵۰۰ نیز عبور کرد؛ رقمی که از نظر سازمان جهانی بهداشت، وضعیت بحرانی و فوق‌اضطراری به حساب می‌آید. 

نکته قابل‌توجه دیگر آن است که سهم خودروها، موتورسیکلت‌ها و وسایل حمل‌ونقل در آلودگی هوای تابستانی نه‌تنها کم نشده، بلکه به دلیل نبود محدودیت‌های زمستانی، در مواردی حتی بیشتر نیز شده است. موتورهای بنزینی فرسوده که عمدتا بدون فیلتر کار می‌کنند، همچنان در شهر جولان می‌دهند و با انتشار ذرات معلق، ترکیبات نیتروژن‌دار و هیدروکربن‌های نسوخته، به خوراک اصلی واکنش‌های شیمیایی تابستانی در جو بدل شده‌اند.

از سوی دیگر، ضعف نظارت بر کیفیت سوخت و عدم‌به‌روزرسانی ناوگان حمل‌ونقل عمومی سبب شده که تهران در فصول گرم هم نتواند نفسی تازه کند. افزون بر آن، سیستم نظارتی و مدیریتی نیز در برخورد با آلودگی تابستانی ناکارآمد ظاهر شده است. 

نبود اطلاع‌رسانی کافی درباره منابع اصلی آلودگی، عدم‌تدوین سیاست‌های ویژه برای فصل گرم، ناتوانی در پیش‌بینی و اعلام هشدارهای به‌موقع درباره اوج‌گیری ازن، و نیز بی‌توجهی به الگوهای موفق جهانی در کنترل آلاینده‌های تابستانی، نشان می‌دهد که تهران هنوز از فهم کامل ماهیت فصلی آلودگی هوا فاصله دارد. در حالی که بسیاری از کلان‌شهرهای دنیا برای فصل گرم، برنامه‌هایی ویژه برای کنترل ازن و کاهش مصرف انرژی طراحی می‌کنند، پایتخت ایران با سازوکارهای زمستانی به استقبال تابستان می‌رود. 

شرایط جغرافیایی و اقلیمی تهران نیز به‌گونه‌ای است که در تابستان با افزایش دما، تابش شدید خورشید و کاهش رطوبت نسبی، بستر مناسبی برای واکنش‌های شیمیایی در سطح جو فراهم می‌شود. بر این بستر، وقتی منابع آلاینده همچنان فعال باقی می‌مانند و به کنترل درنمی‌آیند، بحران زیست‌محیطی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. در واقع، ازن و گردوغبار تابستانی جای وارونگی و ذرات معلق زمستانی را گرفته‌اند، اما در نهایت، نتیجه یکسان است: هوای آلوده، شهروندان بیمار و زیرساخت‌های ناتوان در مدیریت بحران. 

تهران در تابستان ۱۴۰۴ به نقطه‌ای رسیده که دیگر نمی‌توان آلودگی هوا را پدیده‌ای فصلی دانست. حالا این تهدید در تمام طول سال حضور دارد، تنها چهره‌اش تغییر می‌کند. اگر زمستان‌ها با مازوت و سکون هوا دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، تابستان‌ها با ازن و گردوغبار روبه‌رو هستیم؛ اگر زمستان‌ها شاخص‌ها در شب به اوج می‌رسند، تابستان‌ها این اتفاق در میانه روز رخ می‌دهد. 

این تغییر رفتار آلاینده‌ها، زنگ خطر جدی برای سیاستگذاران شهری و ملی است. برای‌گذار از این وضعیت، تهران بیش از هر زمان دیگری به برنامه‌ریزی مبتنی بر داده، مدیریت علمی، همکاری منطقه‌ای برای مهار کانون‌های گردوغبار، ارتقای کیفیت سوخت، به‌روزرسانی ناوگان حمل‌ونقل و آموزش همگانی درباره نحوه مقابله با آلاینده‌ها نیاز دارد. در غیراین صورت، فصل‌ها تغییر خواهند کرد اما هوای آلوده همچنان بر فراز شهر باقی خواهد ماند؛ بی‌اعتنا به تقویم، بی‌نیاز از وارونگی. 

مرگ‌های ناشی از آلودگی هوا 

در میان بحران‌های زیست‌محیطی ایران، آلودگی هوا سال‌هاست که به یکی از مرگبارترین قاتلان خاموش بدل شده است. اگرچه توجه عمومی اغلب به روزهای تعطیل و ترافیک سنگین معطوف می‌شود، اما در پسِ هر موج آلودگی، ده‌هاهزار مرگ زودرس، بیماری مزمن، و میلیاردها دلار خسارت اقتصادی نهفته است؛ مرگ‌هایی که نه ناگهانی، بلکه به‌صورت خاموش و تدریجی در ریه‌ها و قلب‌ها رسوب می‌کنند. بر اساس تازه‌ترین گزارش منتشرشده از سوی وزارت بهداشت، تنها در سال ۱۴۰۲، در ۵۷ شهر کشور که جمعیتی بالغ بر ۴۸ میلیون نفر را در بر می‌گیرد، تعداد مرگ‌های منتسب به مواجه با ذرات معلق کوچک‌تر از ۲.۵ میکرون (PM۲.۵) به ۳۱هزار نفر رسید. 

در سال ۱۴۰۱، بیش از ۲۶ مرگ زودرس بر اثر آلودگی هوای ناشی از ذرات PM۲.۵ در افراد بالای ۳۰ سال ثبت شده که نسبت به سال پیش از آن، افزایشی ۲۶درصدی را نشان می‌دهد. در برخی منابع حتی رقم ۴۲هزار مرگ سالانه در کشور نیز به آلودگی هوا نسبت داده شده است. 

هزینه‌هایی فراتر از جان

در حالی که هزینه مرگ انسان در هیچ ترازنامه‌ای قابل محاسبه نیست، تخمین خسارات اقتصادی ناشی از آلودگی هوا نیز به‌خودی‌خود شوک‌آور است. تنها برای سال ۱۴۰۲، خسارت اقتصادی ناشی از مرگ‌ومیرهای مرتبط با PM۲.۵ در کشور ۱۲ میلیارد دلار برآورد شده؛ یعنی نزدیک به سه برابر بودجه کل محیط‌زیست کشور. این عدد تنها شامل هزینه‌های مستقیم مربوط به فوت می‌شود و هزینه‌های درمان بیماری‌های مزمن تنفسی، قلبی و عصبی، افت بهره‌وری شغلی، غیبت کاری، تعطیلی مدارس و ادارات، فرسایش تجهیزات و خودروها، و مهاجرت‌های اجباری را در بر نمی‌گیرد. 

سازمان بهداشت جهانی و وزارت بهداشت ایران، بارها بر رابطه مستقیم میان آلودگی هوا و بیماری‌هایی چون سکته‌های قلبی و مغزی، سرطان ریه، بیماری انسدادی مزمن ریه، و دیابت تاکید کرده‌اند. 

بررسی‌های سال ۱۴۰۱ نشان می‌دهد که: ۷۰۰۰ مرگ بر اثر سرطان ریه، ۶۰۰۰ مرگ ناشی از سکته قلبی و ۳۰۰۰ مورد فوت ناشی از سکته مغزی مستقیما به ذرات معلق PM۲.۵ مرتبط بوده‌اند. همچنین، شواهد بسیاری از تاثیر آلودگی هوا بر ناباروری، بیماری‌های عصبی، کاهش عملکرد شناختی، و حتی افزایش نرخ افسردگی گزارش شده است. 

تحقیقات موسسات بین‌المللی نشان می‌دهد که در کشورهایی نظیر ایران، آلودگی هوا می‌تواند به‌طور میانگین تا ۲ سال از امید به زندگی شهروندان بکاهد. در برخی مناطق پرآلوده مانند جنوب تهران یا اهواز، این کاهش حتی به ۵ سال نیز می‌رسد. این در حالی است که در کشورهای توسعه‌یافته با استانداردهای سخت‌گیرانه محیط‌زیستی، روند عکس این وضعیت حاکم است و آلودگی هوا نقش کم‌رنگ‌تری در مرگ‌ومیرها دارد. 

سیاست‌های کاغذی و هوای سمی

قانون هوای پاک که در سال ۱۳۹۶ به تصویب رسید، در عمل به ابزاری ناکارآمد بدل شده است. نه تنها بیشتر مفاد این قانون اجرایی نشده‌اند، بلکه به‌دلیل کمبود اعتبارات، عدم‌هماهنگی میان دستگاه‌ها، و تضاد منافع اقتصادی، وضعیت آلودگی در بسیاری از کلان‌شهرها بدتر شده است. از جمله دلایل تشدید آلودگی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

• استفاده از سوخت بی‌کیفیت در صنایع

• فرسودگی ناوگان حمل‌ونقل عمومی 

• عدم‌ارتقای استانداردهای سوخت خودروها و موتورسیکلت‌ها

• عدم‌توسعه حمل‌ونقل ریلی و مترو در شهرها

• رشد افسارگسیخته جمعیت شهری بدون زیرساخت‌های زیست‌محیطی

برای کاهش مرگ‌های ناشی از آلودگی هوا، دیگر زمان توصیه و هشدار گذشته است. کشور نیازمند تصمیمات سختگیرانه و فوری در سه سطح است: 

۱. توسعه انرژی پاک و حذف مازوت و سوخت بی‌کیفیت از چرخه توزیع

۲. نوسازی ناوگان حمل‌ونقل و توسعه حمل‌ونقل عمومی 

۳. اجرای موثر قانون هوای پاک با اولویت سلامت عمومی

در غیراین صورت، هر سال تنها آمار مرگ‌ها را به‌روزرسانی خواهیم کرد؛ عددهایی که گرچه هرکدامشان انسانی هستند با زندگی، آرزو و خانواده، اما در ذهن برخی مسوولان گویی صرفا یک «آمار» باقی می‌مانند.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات