شماره ۲۳
ستون طنز «عینک دودی»؛ ولکنِ جعفر[ها] خراب است!
![ستون طنز «عینک دودی»؛ ولکنِ جعفر[ها] خراب است!](https://cdn.fararu.com/thumbnail/DO1XhEDX02pI/fCohl8MdDeqLuUiNxwx9X4gYrgKL9XBZBWdbZWUJQbHweEbOeibJ3lKhwCXPcymMenByfMSSpsbh46ioIqLjxbHMRm21_h7HQpcPeRTlTup9Fg2BIMEOf3jclM_4J6zeNSYMgfXaohup3NB87-iszZKYHmKlwhwX/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg)
اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمیکنند. چون یکی از معدود راههای پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، مقربتر و موفقتر. سالهاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت نمیکند. این که مدیرهای کشور جعفر دوست دارند هم در رشد و نموی آنها بیتاثیر نیست.
فرارو – ناپلئون بناپارت؛ آقمسعود اخیراً به جلسهای رفته بود. جعفر هم با او بود. جعفر داشت پاچه آقمسعود را حسابی میخاراند و جاننثارانه، ای آلبالو، ای شفتالو، ای پامادور میگفت که ناگهان پارچه در این فرآیند داغ کرد و پای رئیسجمهور سوخت. اینجا بود که مسعودخان میکروفون را روشن کرد و خطاب به خارنده گفت: «جعفر ول کن! حرفت رو بزن!»
ای بابا آقمسعود. چه کارش داری؟ بگذار جعفر کارش را بکند. اگر میدیدی توی توئیتر چند نفر از کسانی که خودشان تهِ جعفر بودنند، به جعفر گیر دادند، همین جعفر خودت را روی سرت میگذاشتی و حلوا حلوا میکردی.
اصولاً نه جعفر شما که هیچ کدام از جعفرها در ایران ول نمیکنند. چون یکی از معدود راههای پیشرفت در کشور زیبا، عزیز، چهارفصل و خواستنی ما شباهت با جعفر است. هر چه جعفرتر، موفقتر.
سالهاست که اگر کسی سعی کند مثل جعفر نباشد، در ساختار اداری ما پیشرفت نمیکند. این که مدیرهای کشور جعفر دوست دارند هم در رشد و نمو آنها بیتاثیر نیست. شما خودت را بگذار جای جعفر. اگر این راه امتحان پسداده جلوی رویت بود و به صورتی طنازانه و عشوهگر به تو چشمک میزد، بیخیالش میشدی؟ خیر.
شما که تنها رئیسجمهور پروفسور تاریخ ایران هستی (به گواه آقای طباطبایی معاون ارتباطات دفتر جنابتان) باید این چیزها را بهتر از این الاحقر بدانید. خلاصه که آقمسعود، ولکنِ جعفرها در ایران خراب است. ول نمیکنند، ادامه میدهند. چرا؟ چون کمتر کسی بیخیال فرمول برنده میشود. ول کن برادر. پاچه را رها کن و بگذار بخاراند.