در گفتگوی تفصیلی فرارو با کارشناس ارشد مطالعات اوراسیا بررسی شد:
واشنگتن میوه قفقاز جنوبی را چید / نقش ایران و روسیه در منطقه قفقاز جنوبی محو نمی شود / به رویکردی تمام عیار و نخبگانی در مسئله کریدور به اصطلاح زنگزور نیاز داریم

توافقی انجام شده که کشورهای پیرامونی سعی کرده اند برای خود سهم تعریف کنند. این که تعبیر شود که با چنین توافقی، روسیه و ایران، حضور محوی در قفقاز جنوبی خواهند داشت از دید من تحلیل درستی نیست. ایران و روسیه، ترکیه و چین، کشورهایی هستند که به طور سنتی در این منطقه حضور و نقش آفرینی داشته اند،
فرارو- توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان طی روزهای اخیر به یکی از مهمترین خبرهای منطقه قفقاز جنوبی تبدیل شده است، پروژهای موسوم به «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه جهانی « TRIPP»یا بهطور خلاصه «پل ترامپ» نیز با واکنش هایی داخلی و منطقه ای همراه شده است.
به گزارش فرارو، پروژهٔ مورد نظر قرار است سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق خاک ارمنستان به منطقهٔ جدا افتاده نخجوان متصل کند؛ مسیری که در جمهوری آذربایجان بهعنوان «دالان زنگزور» و در ارمنستان بهعنوان «جاده سیونیک» شناخته میشود و مورد مناقشه است.
علی اقبالی زارچ، سرپرست سابق سرکنسولگری ایران در جمهوری تاتارستان روسیه، سفیر پیشین ایران در آلبانی و کارشناس ارشد اوراسیا، در گفتگو با فرارو به تحلیل این شرایط پرداخته است:
اهمیت قفقاز جنوبی ریشه در تاریخ دارد
علی اقبالی زارچ به فرارو گفت: «تا اواخر قرن بیستم برخی اندیشمندان و سیاستمداران طرفدار نظریه ای بودند که بر اساس آن منطقه بالکان، منطقه ای بسیار مهم و راهبردی برای تسلط یا تنظیم تعاملات و معادلات جهانی و بین المللی ارزیابی می کردند. به نظر می رسد در هزاره سوم منطقه راهبردی بالکان توسعه و گسترش جغرافیایی پیدا کرده و تحت نام محور اوراسیا در ادبیات سیاسی اهمیت یافته است. که می توان گفت بعد از بالکان، منطقه بین دو دریا را در برمی گیرد. در حال حاضر نظریه این است که تسلط بر این منطقه می تواند نقشی مهم برای تعیین تنظیمات جهانی و بین المللی داشته باشد و به همین دلیل شاهد «شیفت پارادایم» از سوی قدرت های جهانی برای حضور و تسلط در این منطقه هستیم. حداقل یک دهه است که در تحلیل های بین المللی و کنفرانس های اندیشکده ای چنین موضوعی مطرح می شود و روز به روز نیز بر اهمیت آن افزوده می شود.»
وی افزود: «اهمیت منطقه قفقاز جنوبی امری است که ریشه در تاریخ دارد. این منطقه نقش مهمی در شکل گیری چند تمدن داشته و محل جنگ های بسیار مهمی بوده و در نتیجه با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص و دسترسی به دو دریای سیاه و خزر در طول تاریخ از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. همچنین منابع طبیعی ارزشمندی نیز در این منطقه وجود دارد و سرزمینی پر آب و سرسبز است. در نتیجه می توان گفت مجموعه ای از عوامل به منطقه قفقاز جنوبی، اهمیت ویژه ای اعطا کرده است.»
کاخ سفید میوه تلاش طرفین را چید
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی در توصیف اهمیت منطقه برای آذربایجان و ارمنستان گفت:«این منطقه همواره در طول تاریخ نقش مهمی در ثبات و توازن منطقه ای ایفا کرده است. توافق امضا شده، در مراحل بسیار ابتدایی است و انتخاب جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان است که سالها در این مسیر با هم درگیر بوده و چالش داشته اند. همچنین در مقاطعی رقابت شدید داشته اند و اکنون چند سالی است که در مسیر مصالحه حرکت می کنند تا یک راه حل «مرضی الطرفین*» پیدا کنند.»
وی افزود: «در این مسیر گهگداری فدراسیون روسیه نقش داشته و در مقاطعی، کشورهای دیگر از جمله جمهوری اسلامی ایران و ترکیه. این اواخر طرح آمریکا مورد توجه قرار گرفت و نقش آفرینی امارات متحده، با بیش از پنج دور مذاکره در امارات انجام شد. همچنین چند دور مذاکره با اروپا برقرار شد و تلاش های ترکیه نیز در جریان بود. همه این ها طرفین را به سمتی سوق داد که در نهایت واشنگتن و کاخ سفید در فاز اعلامی توافق قرار گرفتند و میوه تلاش طرفین برای دسترسی به صلح و سازش را چیدند.»
حضور روسیه و ایران در منطقه محو نمی شود
کارشناس ارشد اوراسیا در ادامه تاکید کرد: «البته فراموش نکنیم این هنوز یک توافق با محتوای نامشخص است. همچنین باید فرایندی نسبتا طولانی درباره نحوه اجرای آن انجام شود. در ایران همیشه یک حساسیت فوق العاده نسبت به تحولات پیرامونی و به ویژه قفقاز جنوبی وجود دارد. مواضع در ایران، لااقل در حوزه دیپلماسی عمومی و افکار عمومی، مواضع دسته بندی شده ای است. عده ای این توافق را بسیار خطرناک می دانند و حتی به عنوان بخشی از پروژه «دالان تورانی ناتو» تفسیر می کنند. گروهی دیگر این توافق را در مسیر انتخاب کشورهای منطقه قفقاز جنوبی، تحت عنوان توسعه ارتباطات و تنوع بخشی تفسیر می کنند و معتقدند این موضوع هیچ خطری برای ایران ندارد و دسته سومی هم وجود دارند که با رویکردی بینابینی به این موضوع نگاه می کنند.»
وی افزود: «درواقع به نظر می رسد در فرایند پیش رو بهترین کاری که می توان انجام داد اتخاذ یک رویکرد ایجابی است. شاید باید از سال ها پیش روی این موضوع کار می کردیم که در این پروژه سهم قابل توجهی نصیب ما شود، هر چند که به نظر می رسد هنوز هم، فرصت برای این کار وجود دارد. توافقی انجام شده که کشورهای پیرامونی سعی کرده اند برای خود سهم تعریف کنند. این که تعبیر شود که با چنین توافقی، روسیه و ایران، حضور محوی در قفقاز جنوبی خواهند داشت از دید من تحلیل درستی نیست. ایران و روسیه، ترکیه و چین، کشورهایی هستند که به طور سنتی در این منطقه حضور و نقش آفرینی داشته اند، البته در سال های اخیر، اتحادیه اروپا و آمریکایی ها نیز تلاش هایی انجام داده اند.»
به یک رویکرد تمام عیار منطقه ای نیاز داریم
اقبالی زارچ گفت: «همچنین نباید از تلاش های انگلستان غافل شد یا برنامه هایی که رژیم صهیونیستی برای حضور در این منطقه داشته را نادیده گرفت. به هر حال نوعی پیچیدگی و مولفه های چندوجهی بر منطقه حاکم شده که از دید من درایت تمام عیار و اتحاذ تصمیم منطبق با منافع ملی کشور، با اجماع دیدگاه های نخبگانی کشور را به عنوان یک گزینه بسیار مطلوب لازم دارد. یک موضوع بسیار مهم، درخصوص تحولات منطقه قفقاز جنوبی این است که ما نیاز به یک صدای واحد داریم. درواقع باید یک پیام واحد و روشن از ایران درباره تحولات قفقاز جنوبی شنیده شود و یک رویکرد تمام عیار منبعث از دیدگاه های تمامی اندیشمندان، اساتید، مختصصین شکل بگیرد. ما در این زمینه چه در بخش پژوهشی و چه در بخش عملیاتی، متخصصین زیادی داریم، لذا حتما برای سال های آینده، برنامه های جدی تری برای همکاری با کشورهای قفقاز جنوبی داشته باشیم. ضرورت دارد که چند ماکروپروژه با ارمنستان، آذربایجان و گرجستان تعریف کنیم تا بتوانیم در این مسیر نوعی گره زنی به منافع مشترک با قفقاز جنوبی برسیم.»
* مرضی الطرفین: در اصطلاح حقوقی به این معنی است که یک موضوع مورد رضایت هر دو طرف یک قرارداد یا توافق است. به عبارت دیگر، هر دو طرف بر سر آن موضوع با هم توافق هستند و با آن موافق هستند