ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۶۳۱۴

پرتاب توپ به زمین اسرائیل

پرتاب توپ به زمین اسرائیل

بدترین سناریو در سیاست خارجی و حکمرانی این است که دست روی دست بگذارید و زمانی تصمیم به تغییر سیاست‌ها بگیری که ناچار و ناگزیر از تغییر سیاست هستید. چنین روشی، بدترین روش حکمرانی و سیاست‌ورزی و سیاست‌گذاری در کشور است. برای مثال سوریه در یک روز فرونپاشید.

تبلیغات
تبلیغات

جاوید قربان‌اوغلی سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی طی یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: در اینکه ما نیازمند تغییر در رویکردهای سیاست خارجی هستیم هیچ تردیدی وجود ندارد. راهبرد سیاست خارجی ما در سال‌های اخیر نه‌تنها هیچ دستاوردی برای کشور نداشت، بلکه زیان‌های انباشته‌ای به کشور وارد کرد. وضعیت لبنان، فروپاشی سوریه، وضعیت مقاومت در غزه و نهایتاً جنگ ۱۲ روزه رویدادهایی بودند که نشان‌دهنده ایراد بنیادین در سیاست خارجی کشور بود. 

به هر حال باید توجه داشته‌باشیم که هدف کشور این بود که جنگ رخ ندهد، اما نهایتاً این اتفاق افتاد. نباید فراموش کنیم که یکی از استدلال‌های اسرائیل در تجاوز به ایران، این بود که نظام سیاسی در ایران می‌خواهد کشوری را که عضو سازمان ملل است، نابود کند. شاید حاکمیت در ایران هرگز به شکل صریح نگفته‌باشد که قصد دارد اسرائیل را نابود کند، اما برداشت عمومی که با تبلیغات توسط اسرائیل در نقاط مختلف جهان جا افتاد و از طریق آن مظلوم‌نمایی می‌کنند، همین روایت بود. 

البته تردیدی وجود ندارد که عامل جنگ و مقصر جنگ و متجاوز آمریکا و اسرائیل بودند که با این استدلال که ایران در شرایطی قرار گرفته‌است که می‌توان به آن ضربه زد، آمدند و این جنگ ۱۲ روزه را آغاز کردند. اساساً لازم به ذکر نیست که اقدام آمریکا و اسرائیل غیرمشروع بود و با نقض قوانین و حقوق بین‌الملل بود.

اما تقصیر طرف مقابل و محکوم بودن اقدام‌های طرف مقابل باعث نمی‌شود که ما از ایرادها و نقص‌های خودمان به سادگی عبور کنیم. بسیاری از مشکلات و نقصان‌هایی که در سیاست خارجی کشور پدید آمده‌است، نتیجه تصمیم‌ها و سیاست‌های غلطی است که ما در روابط خارجی خودمان در پیش گرفتیم. 

بدترین سناریو در سیاست خارجی و حکمرانی این است که دست روی دست بگذارید و زمانی تصمیم به تغییر سیاست‌ها بگیری که ناچار و ناگزیر از تغییر سیاست هستید. چنین روشی، بدترین روش حکمرانی و سیاست‌ورزی و سیاست‌گذاری در کشور است. برای مثال سوریه در یک روز فرونپاشید.

درست است که همه اتفاق‌ها با شتاب و در عرض کمتر از دو هفته در سوریه رخ داد، اما مدت‌ها بود که عده‌ای هشدار می‌دادند وضعیت سوریه بی‌ثبات است و مشکلات بنیادین در حکمرانی این کشور وجود دارد. برخورد بدون انعطاف ما در قضیه هسته‌ای نمونه دیگری از سیاست‌ورزی غلط است. 

کسی نمی‌گوید که ایران به همه خواسته‌های طرف‌های مقابل تن بدهد، بلکه منظور این است که با گفت‌وگو و تعامل و اقناع طرف‌های خارجی کارهای‌مان را پیش ببریم. فراموش نکنیم که رئیس‌جمهور آمریکا مرتباً ادعا می‌کند که جلوی ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران را گرفته‌است؛ معنای این سخنان ترامپ این است که به هر حال دشمنان ایران توانسته‌اند این روایت را در واشنگتن جا بیاندازند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته‌ای است و ما نتوانستیم از طریق دیپلماتیک طرف مقابل را قانع کنیم که این روایت غلط است. 

آنچه مهم است این است که ما عاملیت خودمان را در وضعیت کنونی درک کنیم. تقصیر دیگران به جای خود قابل ارزیابی است. اما کشور باید به این ادراک برسد که برخی از رویکردهای کلان ما در سیاست خارجی باعث شد که وضعیت کنونی کشور به اینجا برسد. اما آیا نشانه‌ای از این ادراک و شواهدی از انعطاف و تحول وجود دارد؟ من معتقدم که وجود دارد.

همین که سیدعباس عراقچی به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با فاکس‌نیوز صراحتاً تاکید می‌کند که ایران برنامه‌ای برای نابودی اسرائیل ندارد و اینها افسانه‌هایی است که بیان می‌شود، نشان از تحول است. اینکه ایران به‌رغم در گرفتن این جنگ ظالمانه و تجاوزکارانه باز هم برای مذاکره اعلام آمادگی کرده‌است نشانه انعطاف است. 

مسئله اینجاست که اگر یک فعل و کنش سیاست خارجی در ظرف زمانی خودش انجام نشود، وقتی زمان بگذرد آن کنش که در ظرف زمانی خودش می‌توانست امتیازهای بسیار بیشتری برای کشور داشته‌باشد، در خارج از زمان خودش امتیازهای بسیار کمتری را برای کشور فراهم می‌کند و حتی ممکن است آن کنش صرفاً باعث جلوگیری از آسیب بیشتر شود و هیچ آورده دیگری نداشته‌باشد.

کمی بیش از دو ماه و نیم پیش، صنعت هسته‌ای ما فعال بود، ذخایر اورانیوم غنی‌شده ما در اختیارمان بود و فرصت داشتیم که به صورت جدی و فعالانه مذاکره کنیم و به نتیجه برسیم، حتی نباید منتظر می‌ماندیم که انتخابات در آمریکا برگزار شود و باید پیشتر از آن مذاکرات جدی را شروع می‌کردیم. 

ما باید می‌توانستیم از فرصت‌هایی که داشتیم استفاده می‌کردیم و نکردیم. الان در شرایطی هستیم که دست ما نسبت به گذشته خالی‌تر شده‌است. به دلیل رویدادهایی که در دو سال گذشته در منطقه رخ داد، وزن ما در هر مذاکره‌ای کاهش پیدا کرده‌است. به‌رغم همه اینها، ماهی را هر موقع از آب بگیری تازه است.

ما هیچ راهی جز انتخاب روش‌های دیپلماتیک و سپردن فرمان سیاست خارجی به دست سیاست‌مداران و دیپلمات‌ها نداریم. واقعیت‌های میدانی به ما دیکته می‌کند که اگر ما می‌خواهیم جنگی دوباره رخ ندهد و جنگ ظالمانه‌ای به ما تحمیل نشود، باید سراغ حل و فصل دیپلماتیک مشکلات‌مان با غرب و آمریکا برویم. تمام تلاش کشور باید بر این باشد که جلوی هر جنگی را بگیرد. 

پیشنهاد من این است که ایران صراحتاً اعلام کند که آماده مذاکره همه‌جانبه با آمریکا است، البته مسئله هسته‌ای هم هست، ولی باید یکی از دستورکارهای مذاکرات باشد. چرا ما نباید به سمت سیاست موازنه مثبت برویم و به سمت رابطه با همه کشورهایی برویم که به ما احترام می‌گذارند و حاضر هستند با ما وارد مناسبات تجاری، سیاسی و فرهنگی شوند.

چرا ما باید خودمان را به یکی دو کشور خاص محدود کنیم؟ من تصور نمی‌کنم که اگر رویکرد خاورمیانه‌ای ما تغییر نکند، این دشمنان دست از سر ما بردارند. تغییر رویکرد خاورمیانه‌ای به این معنا نیست که ایران، اسرائیل را به رسمیت بشناسد. 

هیچ‌کس در جهان نمی‌تواند کشور دیگری را وادار کند که موجودیت یک کشور را به رسمیت بشناسد. خیلی دیگر از کشورهای جهان هم هستند که اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسند اما اینکه به گونه‌ای رفتار کنیم که اسرائیل مظلوم‌نمایی کند و وقتی متجاوزانه و نامشروع به ایران حمله می‌کند و چنین فاجعه‌ای را در کشور ما رقم بزند و همچنان مورد حمایت قرار گیرد، به ضرر کشور است. متحدان فعلی ما، روسیه و چین هم خواهان تغییراتی در رویکرد خاورمیانه‌ای ما هستند. 

اگر ما بخواهیم رویکرد تاثیرگذاری داشته‌باشیم که بتواند جلوی جنگ دیگر را بگیرد، بتواند کشور را از تحریم‌ها خارج کند و بتواند ریل‌های توسعه را در کشور ما روغن‌کاری کند، نیازمند رابطه متعادل و متوازن و گفت‌وگوهای همه‌جانبه با آمریکا، تغییر اساسی در رویکرد خاورمیانه‌ای ماست که برای جهانیان ملموس باشد، تا اینکه دیگر کشوری در دنیا روایت اسرائیل را باور نکند که ایران به دنبال نابود کردن اسرائیل است. اینکه اسرائیل ممکن است به دلیل مشکلات خودش یا بر اثر جنگ‌هایی که علیه فلسطینیان به راه می‌اندازد از بین برود، ارتباط مستقیم با ایران ندارد. 

ایران همواره بر طرح هر شهروند یک رای برای تعیین سرنوشت تمام سرزمین‌های فلسطینی تاکید کرده‌است که طرح بسیار معقولی است. همان روشی که در آفریقای جنوبی هم انجام شد. تردیدی نیست که اسرائیل با چنین راهکاری مخالفت می‌کند، اما این پیشنهاد در واقع جایگزین نرم به جای رویکرد سخت کنونی ما در منطقه است.

اما این پیشنهاد عملاً توپ را به شیوه دیپلماتیک به زمین اسرائیل می‌اندازد. متاسفانه رویکرد سخت ما در سال‌های گذشته باعث شد که با روایت‌سازی و تبلیغات، توپ در زمین ما باشد و ما متهم باشیم به اینکه می‌خواهیم از طریق نظامی اسرائیل را از بین ببریم.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات