توسعه معادن ایران؛ فرصت بزرگ یا تهدید خاموش برای محیط زیست؟

کارشناسان معتقدند با استفاده از فناوریهای جدید و اصلاحات مناسب میان محیط زیست و توسعه معادن توازن برقرار کرد
پانزدهمین رویداد جامع معدن و صنایع معدنی در روز سوم با برگزاری نشستهای تخصصی ادامه پیدا کرد؛ در حاشیه این همایش، میزگرد تخصصی با موضوع «تعامل سازنده و پایدار معدن و صنایع معدنی، محیط زیست و منابع طبیعی» با حضور چهرههای کلیدی این عرصه از جمله حمید ظهرابی، «معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست»؛ محمدرضا کریمی، «مدیرکل دفتر صنایع معدنی وزارت صمت»؛ سید ابوالفضل رضوی، «رئیس هیاتمدیره توسعه املاح و انرژی امداد»؛ محمدرضا کرمی شاهرخی، «مدیرعامل موسسه سیگماس»؛ و مریم کرباسی، «مدیر تکنولوژی شرکت نانوساختار شکوفاصنعت بنیان»، برگزار شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، گفتوگوهای این میزگرد، بر محورهایی همچون «چالشهای بهرهبرداری معدنی در برابر ضرورتهای زیستمحیطی»، «آینده فناوری در مدیریت پایدار منابع»، و «راههای همافزایی میان سیاستگذاران و فعالان صنعت» متمرکز بود.
تعامل بین بخشی برای توسعه فعالیتهای معدنی
در این نشست، حمید ظهرابی، به نسبت میان فعالیتهای معدنی و ضرورتهای زیستمحیطی سخن اشاره کرد. او معدن و محیط زیست را به «دو فرزند یک پدر» تشبیه کرد که اگر یکی نادیده گرفته شود، دیگری نیز آسیب خواهد دید. وی در این باره توضیح داد که توسعه پایدار تنها زمانی معنا دارد که میان سه ضلع اقتصاد، اجتماع و محیط زیست توازن برقرار باشد؛ در غیر این صورت، هر ساختار دیر یا زود فرو میپاشد.
ظهرابی با انتقاد از حذف ملاحظات زیستمحیطی از قانون معادن در سال ۱۳۹۰ این اقدام را «بزرگترین آسیب به معدن و معدنکاران» دانست؛ زیرا به گفته او این اقدام باعث شد جوامع محلی با فعالیتهای معدنی درگیر شوند و نخستین واکنش مردم به شنیدن نام معدن، نگرانی و اعتراض باشد. وی در ادامه با اشاره به سهم ۱۱ درصدی مناطق حفاظتشده کشور، گفت: «تنها در کمتر از یک درصد این مناطق، فعالیت معدنی بهطور کامل ممنوع است و در سایر موارد سازمان محیط زیست و وزارت صمت با تعامل و توافق مشترک تصمیمگیری میکنند.»
به گفته او، این همکاری سبب شده است که صدها معدن در چارچوب ضوابط به فعالیت ادامه دهند؛ موضوعی که بهزعم او حاکی از ظرفیت تعامل میان دو بخش است. ظهرابی ضعف جدی در فناوریهای استخراج و بهرهبرداری را از ریشههای تخریب طبیعت دانست و افزود: «روشهای قدیمی و پرهزینه نه تنها منابع را هدر میدهد بلکه آثار مخربی بر محیط زیست و زندگی مردم محلی برجا میگذارد».
او بر ضرورت بهرهگیری از دانش نوین، بازسازی معادن پس از بهرهبرداری و اصلاح الگوهای مدیریتی تاکید کرد و یادآور شد که «فقر بزرگترین دشمن محیط زیست است»؛ چرا که جوامع فقیر کمتر توان یا انگیزهای برای حفاظت از طبیعت دارند.ظهرابی در پایان گفت: « میتوان همزمان معدن را توسعه داد، محیط زیست را پاس داشت و رضایت مردم محلی را جلب کرد، به شرط آنکه تصمیمگیریها بر پایه تعامل، فناوریهای نوین و توجه به حقوق نسلهای آینده باشد.»
ضرورت بازنگری در ضوابط
در ادامه این نشست، محمدرضا کریمی به چالشهای موجود میان بخش معدن و محیط زیست پرداخت و تاکید کرد که هر دو نهاد دولتی هستند، اما تبعات اختلافات آنها بیشتر متوجه بخش خصوصی میشود؛ چرا که عمده فعالان معدنی کشور در بخش خصوصی حضور دارند.
او ابراز امیدواری کرد که خروجی چنین نشستهایی تدوین ضوابط مشترک میان دو دستگاه باشد تا ضمن کاهش نگرانیها، مسیر روشنی برای فعالیت بخش خصوصی ترسیم گردد. وی با اشاره به ماده ۱۴ قانون معادن یادآور شد که ۱۲ درصد از حقوق دولتی باید صرف بازسازی معادن شود، اما در عمل به این موضوع کمتوجهی شده است. او افزود: بازسازی معادن یک اصل پذیرفتهشده جهانی است و حتی در حوزه دانشگاهی باید به آن بهصورت جدی پرداخته شود.
کریمی در بخش دیگری از سخنانش تصویری آماری از وضعیت معدنکاری کشور ارائه داد و گفت: « برای یکمیلیون و ۶۰۰ هزار کیلومترمربع مساحت ایران، تاکنون حدود ۴۴ هزار مجوز معدنی صادر شده که معادل ۲۶ درصد مساحت کشور است. با این حال تنها حدود ۱۲ هزار پروانه به مرحله بهرهبرداری رسیده و در مجموع کمتر از چهار درصد از مساحت کشور بهطور واقعی درگیر فعالیت معدنی است.» او این آمار را نشاندهنده ضرورت شفافسازی و مدیریت دقیقتر دانست و افزود: « چالشهای زیستمحیطی همچنان یکی از موانع اصلی فعالیت معدنی است و بسیاری از اختلافها ناشی از نبود دستورالعملهای شفاف است.»
او در ادامه سخنان خود، خواستار تدوین آییننامهای مشخص شد تا فعالان بخش معدن و دستگاههای مرتبط بدانند بر چه اساسی تصمیمگیری میشود و جلوی تفسیرهای متناقض گرفته شود. کریمی تاکید کرد: «هدف وزارتخانه از توسعه معدنکاری، تحقق توسعه پایدار است؛ توسعهای که سه شاخص اصلی اقتصاد، محیط زیست و اجتماع را همزمان مدنظر دارد.»
او به محورهای زیستمحیطی این توسعه از جمله مدیریت پسماند معدنی، احیای زمین و بازسازی معادن اشاره کرد و به نمونههایی همچون معدن انگوران و گلگهر اشاره کرد که در کنار فعالیت معدنی، گردشگری و حفاظت از تنوع زیستی نیز دنبال میشود. او در پایان گفت: برای عبور از مشکلات موجود، لازم است همه دستگاهها دلایل مخالفتها یا موافقتهای خود را شفاف بیان کنند تا مسیر روشنی برای معدنکاران ترسیم شود و اختلافهای تکراری به حداقل برسد.
لزوم همگرایی نهادی
در ادامه سید ابوالفضل رضوی درباره ضوابط و آییننامههای بخش معدن و محیط زیست توضیح داد. رضوی با اشاره به فلسفه تشکیل حکومت، بر این نکته تاکید کرد که مدیریت و نظم در روابط انسانی و استفاده صحیح از منابع طبیعی، اساس هر حکومتی است. او با یادآوری عقل و توانمندی بشر در بهرهبرداری از مواهب خدادادی، چارچوبی برای استفاده مسوولانه ارائه داد.
با مرور جمعیت کشور از ۱۳۵۵ تا امروز، رضوی به تاثیر رشد جمعیت بر تغییر کاربری روستاها و طبیعت اشاره کرد و نمونههایی چون برج میلاد، برج مخابراتی شهید سلیمانی و شهرک غرب را مطرح کرد که مجوز ساخت آنها با رعایت ضوابط مهندسی صادر شده است، ولی نظم طبیعی دچار اختلال نشده است. او با انتقاد از نگاه محدود به فعالیتهای معدنی بهعنوان عامل تخریب محیط زیست، یادآور شد که جادهسازی، ساختوساز و دیگر فعالیتها نیز اثرات مخرب دارند و محیط زیست باید در عین محافظت، راهکارهای توسعه و استفاده اصولی از منابع را تسهیل کند.
رضوی بر اهمیت تعیین ضوابط دقیق و نظارت مداوم پس از صدور مجوز فعالیتهای معدنی تاکید کرد. او یادآور شد که با کنترل نحوه برداشت و برش سنگها، ضایعات کاهش یافته و بهرهوری از منابع ملی افزایش مییابد. وی با اشاره به جایگاه ایران در میان ۱۳ کشور اول دنیا از نظر ذخایر معدنی، تاکید کرد که فعالسازی معادن در پنج سال آینده، نقشی حیاتی و حتی بیشتر از گذشته در توسعه ملی ایفا خواهد کرد.
رکن حیاتی گذار سبز
در ادامه این نشست، محمدرضا کرمی شاهرخی سخنان خود را با تاکید بر نقش بنیادین معدن در آینده جهان آغاز کرد. او در این رابطه گفت: « امروز سالانه حدود ۵۱میلیارد تن ماده معدنی از دل زمین استخراج میشود و این عدد با روند پرشتاب شهرنشینی دو برابر خواهد شد؛ بهگونهای که تا سال ۲۰۶۰، هر ماه به اندازه شهری معادل نیویورک به جمعیت شهرنشینان جهان افزوده میشود.»
او با اشاره به تجربه چابهار، توضیح داد که شهرنشینی سریع عمدتا حاصل فقر و پیامدهای تغییرات اقلیمی است، چراکه کشاورزی در بسیاری از نقاط رو به افول گذاشته و معیشتمیلیونها نفر به خطر افتاده است.
وی در این چارچوب، معدن را «رکن اساسی گذار سبز» دانست؛ چراکه عناصر حیاتی و فلزات پایهای از جمله مس نقشی تعیینکننده در کنترل گرمایش زمین دارند. او هشدار داد که اگر دمای زمین از ۱.۵ درجه فراتر رود و به ۲.۵ درجه برسد، جهان وارد مرحله «خودنابودی» خواهد شد؛ بر همین اساس، نیاز جهانی به مس تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۴۰میلیون تن خواهد رسید و این تنها نمونهای از جایگاه حیاتی معدن در آینده بشر است.
با این حال، کرمیشاهرخی با اشاره به تناقضهای موجود گفت: «معدن در کنار کارکرد حیاتی، آثار مخرب زیستمحیطی هم دارد.» او به نمونههای جهانی اشاره کرد و ادامه داد: «برای مثال، دولت بریتانیا اخیرا ۵۰۰میلیون پوند برای راهاندازی نخستین کوره فولاد سبز اختصاص داده است؛ درحالیکه در ایران، معادن همچنان با ماشینآلات فرسوده و پرمصرف اداره میشوند.» به گفته او، در برخی معادن داخلی سالانه ۳۰میلیون لیتر گازوئیل مصرف میشود که میتوان آن را به نصف کاهش داد، اما فقدان دسترسی به فناوریهای نوین و وابستگی به تصمیمهای دولتی مانع این تحول شده است.
کرمیشاهرخی تصریح کرد: «در بسیاری از کشورهای پیشرو، «مکانیسم کربن تریل» و بازار کربن بهعنوان ابزار اقتصادی برای کاهش آلایندگی اجرا میشود. این در حالی است که ایران حتی برنامههای میانمدت زیستمحیطی برای افقهای ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ ندارد. تقریبا همه شرکتهای معدنی بزرگ جهان برنامههای زیستمحیطی بلندمدت دارند، اما در کشور ما سندی مشخصی در این زمینه مدون نشده است.»
او ادامه داد: « مشکل اصلی، ضعف سیاستگذاری دولت و نبود نقش حمایتی آن است. دولت باید همانند سایر کشورها با قوانین حمایتی، مسیر توسعه معدن سبز را تسهیل کند، نه اینکه تنها در جایگاه مجوزدهنده و بازدارنده ظاهر شود.» او یادآور شد که امروز ایران حدود ۳۰ درصد از تولید آهن اسفنجی جهان را در اختیار دارد و در حوزه احیا مستقیم نسبت به بسیاری از کشورها جایگاه بهتری دارد، اما به دلیل ضعف تکنولوژی و سیاستگذاری، این مزیت در معرض تهدید است.
کرمیشاهرخی در بخش پایانی سخنانش، بر ضرورت ایجاد تعادل در مقیاس طرحهای معدنی تاکید کرد و گفت: «توسعه نباید تنها متکی بر معادن بزرگ باشد، بلکه باید برای معادن متوسط و کوچک نیز فضای رشد فراهم شود. نباید معدن را قربانی ضعف سیاستگذاری کنیم. معدن امروز نه تهدید، بلکه راه نجات و ستون فقرات توسعه پایدار و گذار سبز است.»
از دانشگاه تا صنعت
در ادامه مریم کرباسی با بیان اینکه نوآوری زیستمحور یکی از ارزشمندترین سرمایهها در صنایع معدنی است، سخنان خود را آغاز کرد. او با اشاره به حضور تعداد زیادی از اساتید برجسته دانشگاههای کشور در میان برترین محققان جهان، تاکید کرد که این ظرفیت علمی میتواند پشتوانه مهمی برای توسعه پایدار باشد.وی یادآور شد که تحقق نوآوری نیازمند دو بال اساسی است؛ «اقدامات قانونی شفاف» و «الزامات اجرایی کارآمد». او همچنین هشدار داد که در غیاب این بسترها، بسیاری از ایدهها و اختراعات دانشبنیان هرگز به مرحله بهرهبرداری نمیرسند.
کرباسی گفت: «در مسیر توسعه پایدار، محیط زیست و نیروی انسانی باید به عنوان دو ستون اصلی در نظر گرفته شوند.» او به تجربیات جهانی اشاره کرد که از آموزشهای ابتدایی، کودکان با مفاهیم کاهش (Reduce) استفاده مجدد (Reuse) و بازیافت (Recycle) آشنا میشوند.
کرباسی تاکید کرد که بسیاری از مشکلات زیستمحیطی ناشی از «اصرار بر انجام دادن» است؛ در حالیکه گاهی بهترین کار برای حفظ محیط زیست «انجام ندادن» است. او سپس به برخی نمونههای تحقیقاتی از جمله «بازیافت آب در چرخههای بسته صنعتی» و «بازیافت شورابهها برای استخراج فلزات نادر و سبک» اشاره کرد.
کرباسی تصریح کرد که این تحقیقات میتوانند بهطور مستقیم در صنایع معدنی ایران به کار گرفته شوند، اما اغلب در مرحله حمایت متوقف میشوند. وی از سیاستگذاریهای ناکارآمد انتقاد کرد؛ چراکه بهجای تمرکز بر چند پروژه بزرگ و جهانی، بودجهها به هزاران طرح کوچک و پراکنده تخصیص مییابد که نهایتا بازدهی ناچیزی دارند.
او گفت: «اگر به جای حمایتهای یکمیلیاردی از هزار طرح پراکنده، از یک یا دو پروژه کلان پشتیبانی کنیم، نتایج بسیار ارزشمندتری به دست خواهد آمد.» او در بخش دیگری از سخنانش به چالشهایی در مسیر تجاریسازی اختراعات اشاره کرد؛ محصولاتی که توانستهاند مصرف انرژی را کاهش دهند و عمر مفید تجهیزات را افزایش دهند، اما به دلیل نبود حمایت واقعی و حتی مقاومتهای غیرعلمی، در ایران با مشکلات جدی مواجه شدهاند؛ در حالیکه همان محصولات در سطح بینالمللی مورد پذیرش قرار گرفته و در معتبرترین مجلات علمی دنیا منتشر شدهاند.
کرباسیان در جمعبندی سخنان خود هشدار داد که بخش معدن ایران سالهاست از قافله فناوری جهانی عقب مانده است و این عقبماندگی موجب شده که باطلههای معدنی خود به ذخایر جدید تبدیل شوند. به گفته او، ایران از نظر «منابع ثانویه» بسیار غنی است و این موضوع باید در سیاستگذاری کلان مورد توجه ویژه قرار گیرد. وی تاکید کرد که ابزارهای نوینی برای ارزیابی و بهرهبرداری از معادن ثانویه وجود دارد.
این فناوریها میتوانند بسیاری از موادی را که امروز به عنوان پسماند تلقی میشوند، به منابع ارزشمند قابل استحصال تبدیل کنند. کرباسیان افزود: این ابزارها در سطح تحقیقاتی در کشور موجود و حتی توسعهیافتهاند، اما هنوز به سطح اجرایی و سیاستگذاری کلان راه نیافتهاند. او پیشنهاد کرد که نگاه استراتژیک به «معادن ثانویه» به عنوان مکملی برای دسترسی به عناصر حیاتی و جلوگیری از وابستگی خارجی در دستور کار قرار گیرد.
کرباسی سخنانش را با تاکید بر این جمله به پایان رساند که برای تحقق نوآوری زیستمحور باید «ارادهای جدی و حمایتی معنادار» شکل بگیرد، در غیر این صورت ظرفیت عظیم علمی کشور در چرخهای بیثمر گرفتار خواهد شد.