از اوکراین تا تایوان؛ الگوی جدید «رهاشدگی» در سیاست خارجی آمریکا
آیا تایوان قربانی بعدی «دیپلماسی آشوب» ترامپ خواهد شد؟

نشریه فارن پالیسی میگوید فشارهای فزاینده چین و تغییر رویکرد دولت دوم ترامپ، تایوان را در موقعیتی شکننده قرار داده است. پکن با مانورهای نظامی و جنگ تبلیغاتی به دنبال اتحاد نهایی است و در داخل تایوان، شکاف سیاسی میان احزاب تعمیق یافته است. همزمان، ترامپ با امتیازدهی به چین، تعرفهها و محدودیتها نگرانی تایپه را تشدید کرده است. راهبرد بقا برای تایوان شامل افزایش بودجه دفاعی، سرمایهگذاری در آمریکا و پرهیز از لفاظی استقلالطلبانه است.
فرارو- فیلیپ اچ. گوردون معاون مشاور امنیت ملی و دستیار ویژه رئیسجمهور در امور خاورمیانه و عضو ارشد اندیشکده بروکینگز
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، همانطور که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، دیپلماسی پرآشوب خود در قبال اوکراین را دنبال میکند؛ دیپلماسیای که با ناتوانی در ایستادگی قاطع در برابر یک متجاوز و نیز ضعف در دفاع از اصول حاکمیت و تمامیت ارضی همراه است؛ این تنها اروپاییها نیستند که احساس نگرانی میکنند. واقعیت آن است که اگر جمعیتی وجود داشته باشد که بیش از همه باید نسبت به جایگاه خود در جهانی آشفته و بینظم، جایی که تضمینهای امنیتی آمریکا دیگر به استحکام گذشته به نظر نمیرسند، احساس اضطراب کند، آن جمعیت ۲۳ میلیون نفری تایوان است
بازی خطرناک پکن و تایوان؛ تنگه تایوان به مرز جنگ سرد جدید تبدیل شد؟
تایوان، حتی بهعنوان یک کشور مستقل از سوی بسیاری از دولتها به رسمیت شناخته نمیشود و هر اقدامی در جهت کسب چنین جایگاهی میتواند خطر تهاجم از سوی همسایه قدرتمندش یعنی چین را در پی داشته باشد. اما حتی بدون وقوع این بدترین سناریو، پکن بیوقفه فشارهای سیاسی، دیپلماتیک و نظامی خود را بر تایوان افزایش داده است؛ فشارهایی که همگی با هدف دستیابی به «اتحاد نهایی» صورت میگیرد. چین همزمان یک کارزار گسترده تبلیغاتی و نفوذی به راه انداخته و در حال اجرای برنامهای است که بسیاری ناظران آن را بزرگترین افزایش توان نظامی در تاریخ معاصر میدانند. بخشی از این تلاشها آشکارا معطوف به توسعه توانایی لازم برای تسخیر تایوان است.
در سالهای اخیر، پکن دست به عادیسازی مجموعهای از تاکتیکهای نظامی در تنگه تایوان زده که پیشتر اقدامی تحریکآمیز و بحثبرانگیز تلقی میشد. از جمله این اقدامات میتوان به عبورهای مکرر هوایی و دریایی از خط میانی، مانورهای دریایی شبیهسازیشده برای محاصره جزیره، برگزاری رزمایشهای گستردهتر و حتی آزمایشهای بیسابقه موشکهای بالستیک اشاره کرد که مستقیماً بر فراز تایوان انجام شدند.
با این وجود ، اندک تحلیلگرانی هستند که باور داشته باشند شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، در آیندهای نزدیک بیدلیل دست به تهاجم نظامی خواهد زد. اما در سوی مقابل، کمتر کسی تردید دارد که اگر او احساس کند تایوان در حال لغزیدن از دستش است یا فرصتی برای تصرف آن بدون پرداخت هزینههای سنگین فراهم شده، تهاجم را آغاز خواهد کرد. چنین شرایطی میتواند زمانی رقم بخورد که شی نسبت به پایبندی ایالات متحده به تعهد خود در دفاع از تایوان دچار تردید شود.
بازی بزرگ قربانی؛ آیا ترامپ تایوان را در ازای توافق با شی معامله میکند؟
سیاست داخلی روزبهروز تفرقهافکنتر تایوان، این جزیره را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است. فشار بیامان پکن، شکاف میان دو حزب اصلی را عمیقتر کرده است؛ حزب دموکراتیک پیشرو تایوان (DPP) این فشارها را دلیلی برای ضرورت گامهای بیشتر در مسیر حاکمیت مستقل میداند، در حالی که رقیب سنتیاش، یعنی «کومینتانگ» (KMT)، بر لزوم تعامل و گفتوگو با پکن تأکید میکند. این اختلافات، بهویژه در سطح لفاظیها، هر روز تندتر میشود. ویلیام لای، رئیسجمهور تایوان و رهبر حزب دموکراتیک پیشرو تایوان، اخیراً از «چکشکاری ناخالصیها» در نظام سیاسی این کشور سخن گفت. در مقابل، اریک چو، رهبر کومینتانگ، برخی اقدامات او را با رفتارهای آلمان نازی مقایسه کرد. تلاش حزب دموکراتیک پیشرو تایوان برای برکناری ۲۴ قانونگذار حزب کومینتانگ در ماه گذشته گرچه ناکام ماند، اما بهخودیخود نشانهای دیگر از عمق ناتوانی دو حزب در همکاری سیاسی بود.
همه این تحولات نگرانکنندهاند، اما شاید بزرگترین عاملی که در ماههای اخیر پرسشها درباره آینده تایوان را پررنگتر کرده، سایه «رهاشدگی» از سوی دولت ترامپ باشد. ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوری خود بهعنوان یکی از حامیان پرقدرت تایوان ظاهر شد. تماس تلفنی او در دسامبر ۲۰۱۶ با «تسای اینگ-ون»، رئیسجمهور وقت تایوان (تنها چند هفته پس از انتخابات) اقدامی بیسابقه بود. در واقع این نخستین تماس مستقیم میان یک رئیسجمهور آمریکا با رهبر تایوان از زمان بهرسمیتشناختن جمهوری خلق چین توسط واشنگتن در سال ۱۹۷۹ می باشد.
دونالد ترامپ در ادامه تماسهای دیپلماتیک سطح بالا را که پیشتر محدود شده بود مجاز کرد، قوانینی را امضا نمود که این تعاملات را رسمیت میبخشید، میلیاردها دلار کمک نظامی به تایوان اختصاص داد و آشکارا تعهدات آمریکا مبنی بر ایستادن در کنار تایوان را تکرار کرد؛ حتی برخی از آن تعهدات پیشتر محرمانه بودند. علاوه بر این، ترامپ آگاهانه مسئله تایوان را از مذاکرات تجاری خود با چین کنار گذاشت تا جایگاه تایوان در اولویت امنیتی باقی بماند.
اما در تایوان، بهتدریج این احساس شکل گرفته است که دولت دوم ترامپ تفاوتی بنیادین با دوره نخست دارد؛ و این تفاوت تنها به نبود چهرههای شناختهشده ضدچین یا مقامهای آشنا با تایوان محدود نمیشود. نگرانی اصلی آنجاست که ترامپ که بهنظر میرسد بهشدت مشتاق برگزاری نشستی مستقیم با شی جینپینگ و دستیابی به یک توافق تجاری است شاید حاضر باشد برای رسیدن به چنین هدفی، تایوان را قربانی کند.
تنها در چند هفته گذشته نشانههایی آشکار از این تغییر رویکرد دیده شده است: ترامپ درخواست معمول و روتین رئیسجمهور تایوان برای عبور از خاک آمریکا را رد کرد، سفر برنامهریزیشده وزیر دفاع تایوان را وتو نمود، مجوز فروش نیمهرساناهای پیشرفته به چین که پیشتر تحت کنترلهای سخت صادراتی قرار داشتند صادر کرد و حتی تعرفههای تجاری بالاتری بر تایوان نسبت به دیگر شرکای کلیدی آمریکا وضع کرد. تعرفه کلی برای تایوان ۲۰ درصد تعیین شد؛ نرخی پایینتر از تعرفه اولیه ۳۲ درصدی، اما همچنان بالاتر از نرخ ۱۵ درصدی است که به اتحادیه اروپا، ژاپن و کره جنوبی اختصاص یافته است.
کابوس تایپه؛ آیا ترامپ تایوان را به رسمیت میشناسد؟
ترس اصلی در تایپه این است که اگر ترامپ تنها برای گرفتن یک نشست با شی جینپینگ چنین امتیازهایی بدهد، چهبسا برای موفقیت آن نشست آماده باشد گامهای بزرگتری بردارد که از جمله می توان به قطع فروشهای تسلیحات دفاعی به تایوان یا حتی اعلام مخالفت رسمی با استقلال این جزیره اشاره کرد. برخلاف جو بایدن و همه روسای جمهوری قبل از او، ترامپ اساساً به نقش ایالات متحده در حفظ نظم امنیتی جهانی یا به اصل دفاع از شرکای دموکراتیک باور چندانی ندارد. بهراحتی میتوان تصور کرد که او در مقطعی اعلام کند تایوان با آمریکا «رفتار بدی داشته»، صنعت نیمهرسانای آن را «دزدیده»، سهم اندکی برای دفاع خود میپردازد و در نتیجه، «نباید آمریکاییها برای جزیرهای هزاران مایل دورتر خطر جنگ را به جان بخرند».
همانطور که روزنامهنگار جاش روگین گزارش داده، ترامپ زمانی گفته بود: «تایوان درست دو قدمی چین است… ما ۸۰۰۰ مایل دورتر هستیم. اگر آنها حمله کنند، ما هیچ غلطی نمیتوانیم بکنیم.» نشست آلاسکای اخیر او با ولادیمیر پوتین که در آن بار دیگر به نظر رسید جانب یک رهبر خودکامه قدرت بزرگ را بگیرد، نه یک کشور کوچک دموکراتیک، تنها بر نگرانیهای تایپه دامن زد.
سیاستهای دولت دوم ترامپ بهطور مستقیم بر افکار عمومی در تایوان نیز اثر گذاشته است. نظرسنجیهای بهار امسال نشان داد که ۴۰.۵ رصد از پاسخدهندگان دیدگاهی منفی نسبت به ایالات متحده دارند؛ رقمی که در ژوئیه ۲۰۲۴ تنها ۲۴ درصد بود. علاوه بر این، نزدیک به ۶۰ درصد شرکتکنندگان آمریکا را «یک متحد غیرقابل اعتماد» توصیف کردند که نسبت به سال گذشته نزدیک به ۱۰ درصد افزایش داشته است. حدود ۴۰ درصد نیز بر این باور بودند که تعهد واشنگتن به دفاع از تایوان در دوره دوم ترامپ کاهش خواهد یافت.
راهبرد بقا؛ سه سلاح مخفی تایوان در برابر چین و بیثباتی آمریکا
گزینههای تایوان در برابر این طوفان از چالشها اندک است؛ هیچ جایگزینی واقعی برای حمایت ایالات متحده وجود ندارد. با این حال، جزیره همچنان کارتهایی برای بازی در دست دارد—کارتهایی که اگر هوشمندانه استفاده شوند، میتوانند تا حدی از آسیبپذیریاش در برابر فشارهای فزاینده پکن و تردیدهای واشنگتن بکاهند.
یکی از گزینههای پیش روی تایوان میتواند افزایش هزینههای دفاعی باشد؛ همانگونه که ویلیام لای وعده داده است، این رقم باید به بیش از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی برسد. در حال حاضر، این طرحها در پارلمان متوقف مانده و احزاب درباره نحوه هزینهکرد منابع اضافه مشاجره میکنند. با این حال، تقریباً همه جریانهای سیاسی از جمله حزب مخالف کومینتانگ (KMT) در اصل بر سر ضرورت افزایش بودجه دفاعی توافق دارند. میلیاردها دلار هزینه اضافی در قالب بودجه ویژه میتواند صرف تقویت تواناییهای جنگ نامتقارن شود؛ از جمله خرید پهپادها و سامانههای بدون سرنشین، انباشت مهمات، بهبود تأسیسات دفاعی و همچنین گسترش خدمت نظامی و آموزش دفاع غیرنظامی. چنین گامی نهتنها به تقویت امنیت و خوداتکایی تایوان کمک خواهد کرد؛بلکه بهانه را نیز از دست ترامپ برای رها کردن جزیره به دلیل مسائل مربوط به «تقسیم بار دفاعی» خواهد گرفت.
تایوان همچنین میتواند با افزایش سرمایهگذاریهای کلان در ایالات متحده بهویژه از سوی شرکت « TSMC» بزرگترین تولیدکننده تراشه جهان که بهتنهایی حدود ۸ درصد از تولید ناخالص داخلی جزیره را تشکیل میدهد، حمایت واشنگتن را بیش از پیش تضمین کند. این شرکت پیشتر وعده داده است که حدود ۱۶۵ میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کند؛ تنها ۶۵ میلیارد دلار از این رقم در ایالت آریزونا صرف گسترش تولید نیمهرساناها و ایجاد زیرساختهای فناورانه از جمله مراکز بستهبندی و مراکز تحقیق و توسعه خواهد شد. پایبندی به این تعهدات و حتی توسعه آنها میتواند نقشی تعیینکننده در یادآوری ارزش استراتژیک تایوان بهعنوان یک شریک اقتصادی و فناورانه نزدیک برای همه آمریکاییها ایفا کند و در نهایت، منافع ایالات متحده در حفظ یک تایوان امن و باثبات را برجستهتر سازد.
در نهایت، رهبری تایوان باید در زمینه لفاظیهای مربوط به استقلال یا هر اقدامی که میتواند به واکنش تلافیجویانه پکن بینجامد و در نتیجه ریسکهای تعهد آمریکا به تایوان را پررنگتر کند با احتیاط بیشتری عمل کند. تمایل ویلیام لای برای اعلام استقلال، هرچند از منظر مشروعیت سیاسی قابل درک است، اما اکنون زمان مناسبی برای آزمودن این پرسش دیرینه نیست که آیا ایالات متحده حاضر است برای دفاع از تایوان وارد جنگ شود یا خیر. بیاعتمادی و غیرقابل پیشبینی بودن ترامپ، نگرانی همه شرکای آمریکا را افزایش داده است. با این حال، قطع رابطه واشنگتن و تایپه که میتواند پکن را به اقدام نظامی علیه آن وسوسه کند پیامدهایی فاجعهبار برای کل جهان خواهد داشت. از همین رو، تایپه باید هر آنچه در توان دارد برای جلوگیری از چنین وضعیتی به کار گیرد.