ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۸۴۳۰

از مورای دارلینگ تا سفیدرود؛ مسیر حکمرانی آب در ایران

از مورای دارلینگ تا سفیدرود؛ مسیر حکمرانی آب در ایران

«سد سفیدرود به عنوان بزرگ‌ترین زیرساخت آبی شمال ایران از مهر ۱۴۰۳ تا هنگام نگارش این یادداشت حجم آوردی معادل ۸۱۹ میلیون متر مکعب، یعنی کم‌آوردترین و سخت‌ترین سال آبی خود را در ۶۳ سال گذشته با کاهش ۳۴درصدی به نسبت سال قبلش و در مقایسه با میانگین بیست‌ساله ۱۳۰درصد کاهش را تجربه کرد، اما با مدیریت هماهنگ و همراهی کشاورزان، تولید برنج گیلان که ستون امنیت غذایی کشور است، از نابودی نجات یافت.»

تبلیغات
تبلیغات

مهدی لطفی دکترای سیاست‌گذاری عمومی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بحران آب در جهان امروز دیگر صرفا یک موضوع محیط‌زیستی نیست؛ بلکه امنیتی، اجتماعی و اقتصادی است. بانک جهانی کمبود آب را از بزرگ‌ترین تهدیدهای قرن بیست‌ویکم می‌داند و در ایران، کم‌آبی و تنش‌های ناشی از آن در استان‌هایی چون اصفهان، یزد، خوزستان و آذربایجان‌غربی و… نشان می‌دهد که مدیریت آب نه تنها یک موضوع فنی، بلکه مساله‌ای کلیدی در حکمرانی عمومی است. بدون حکمرانی هوشمندانه، امنیت غذایی، توسعه پایدار و انسجام اجتماعی کشور با تهدید جدی روبه‌رو خواهد شد.

تجارب بین‌المللی نشان می‌دهد که کشورهایی با شرایط اقلیمی مشابه ایران توانسته‌اند با اصلاحات نهادی و بهره‌گیری از ابزارهای نوین، بحران آب را به فرصتی برای ارتقای تاب‌آوری ملی تبدیل کنند. در ایران حدود ۸۹ تا ۹۰درصد منابع آب تجدیدپذیر در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، درحالی که سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی تنها ۱۰ تا ۱۲درصد است، به همین دلیل، چگونگی اصلاح الگوی کشت و افزایش بهره‌وری آبیاری، همواره به عنوان یکی از اصلی‌ترین چالش‌های سیاست‌گذاری در حوزه آب مطرح بوده است. با این پیش‌زمینه، نگاه به تجارب موفق جهانی می‌تواند مسیرهایی عملی برای حکمرانی نوین آب در ایران را ترسیم کند. 

استرالیا: بازار آب در حوضه مورای دارلینگ- از دهه ۲۰۰۰ م توسط دولت استرالیا در حوضه مورای دارلینگ، نظام «تخصیص و مبادله حقابه» شکل گرفته است. کشاورزان می‌توانند مازاد سهم آب خود را بفروشند یا بخشی از نیاز خود را از بازار تامین کنند. این ساز و کار باعث بهینه‌سازی مصرف، کاهش تعارضات اجتماعی میان مناطق مختلف و به رسمیت شناختن ارزش اقتصادی آب شده است. 

اسپانیا: کنفدراسیون‌های حوضه‌ای- اسپانیا از دهه ۱۹۹۰م «کنفدراسیون‌های حوضه‌ای» را ایجاد کرده است؛ نهادهای میان‌سطحی که نمایندگان دولت، کشاورزان و ذی‌نفعان محلی را گردهم می‌آورند تا در تخصیص منابع آب تصمیم‌گیری کنند. این مدل اعتماد اجتماعی را تقویت و فساد و سوءمدیریت در توزیع منابع را کاهش می‌دهد. 

مراکش: اصلاح الگوی کشت و بهره‌وری آب- با سیاست «کشت هوشمند متناسب با آب» و سرمایه‌گذاری در آبیاری قطره‌ای، مراکش توانست بهره‌وری آب را افزایش دهد و از اتلاف میلیاردها مترمکعب آب جلوگیری کند. 

این نمونه‌ها پیام روشنی دارند: بدون اصلاح نهادی و تغییر نگاه به منابع آبی، نمی‌توان بحران را مهار کرد. 

در ایران، تمرکز شدید و مدیریت بخشی هنوز مانع مشارکت واقعی کشاورزان، بخش خصوصی و جوامع محلی در تصمیم‌گیری‌های کلان شده است. با این حال، تجربه داخلی در گیلان در سال آبی ۱۴۰۳-۱۴۰۴ نشان داد که حتی در دشوارترین شرایط می‌توان از بحران عبور کرد. 

سد سفیدرود به عنوان بزرگ‌ترین زیرساخت آبی شمال ایران از مهر ۱۴۰۳ تا هنگام نگارش این یادداشت حجم آوردی معادل ۸۱۹ میلیون متر مکعب، یعنی کم‌آوردترین و سخت‌ترین سال آبی خود را در ۶۳ سال گذشته با کاهش ۳۴درصدی به نسبت سال قبلش و در مقایسه با میانگین بیست‌ساله ۱۳۰درصد کاهش را تجربه کرد، اما با مدیریت هماهنگ و همراهی کشاورزان، تولید برنج گیلان که ستون امنیت غذایی کشور است، از نابودی نجات یافت. اگر مدیریت منابع آب در گیلان دچار خطا می‌شد، نابودی تنها ۴۰درصد از میانگین ۷۰۰ هزار تن محصول سالانه، خسارتی بالغ بر تقریبا ۶/۶۱ همت تومان (۶۱ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان) بر اقتصاد و امنیت غذایی کشور تحمیل می‌کرد؛ رقمی که اهمیت تصمیمات درست در شرایط بحرانی را آشکار می‌سازد. 

این تجربه موفق داخلی نشان می‌دهد که مدیریت بحران آب و شرایط کم‌آبی نیازمند ترکیب حکمرانی مشارکتی، تصمیم‌گیری داده‌محور و همراهی اجتماعی است. به زبان سیاست‌گذاری عمومی، ایران می‌تواند از چنین تجربه‌هایی برای استقرار حکمرانی در شرایط کمیابی (Governance under Conditions of Scarcity) بهره گیرد. 

براساس درس‌های جهانی و تجربه گیلان، چند راهکار عملی برای برون‌رفت ایران از تنش‌های آبی قابل طرح است: 

٭ ایجاد نهادهای حوضه‌ای مشابه اسپانیا برای مشارکت ذی‌نفعان محلی و ملی در تخصیص منابع آب. 

٭ راه‌اندازی بازار آب در مناطق پرتنش، مشابه استرالیا، تا ارزش اقتصادی آب رسمیت یابد. 

٭ اصلاح الگوی کشت با مشوق‌های مالی و بیمه‌ای برای کاهش فشار بر منابع و کشاورزان. 

٭ سرمایه‌گذاری در فناوری‌های صرفه‌جویی آب مانند آبیاری قطره‌ای و بازچرخانی آب. 

٭ شفاف‌سازی داده‌ها و دسترسی عمومی به اطلاعات منابع و مصارف برای افزایش اعتماد و کاهش فساد احتمالی. 

٭ ترویج محصولات مقاوم به کم‌آبی و اصلاح تقویم زراعی براساس تحلیل ریسک. 

٭ تقویت سرمایه اجتماعی در حکمرانی آب؛ بدون اعتماد مردم، هیچ سیاستی پایدار نخواهد بود. 

تجارب داخلی و بین‌المللی نشان می‌دهد که اگر ایران حکمرانی آب را به طور ساختاری اصلاح و روزآمد کند، می‌تواند با حکمرانی در شرایط کمیابی (Governance under Conditions of Scarcity) امنیت غذایی و ثبات اجتماعی را تضمین نماید. آب نه تنها یک منبع، بلکه پایه‌ای برای توسعه پایدار و امنیت ملی است و کمیابی آن الزاما تهدیدِ منجر به شکست نیست؛ بلکه فرصتی برای بروز توان تصمیم‌گیری، تاب‌آوری نهادی و امید اجتماعی است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات