ترنج موبایل
کد خبر: ۸۹۹۵۷۵

واکاوی ماجرای تعرض به دختر ۱۷ ساله

واکاوی ماجرای تعرض به دختر 17 ساله

خانه‌ای که باید پناهگاه امن فرزندان باشد، گاهی خود به تهدید تبدیل می‌شود؛ وقتی محیط رشد ناامن است، چه کسی حافظ امنیت و آینده آنهاست و پناهگاه جدیدشان کجاست؟ سهل‌انگاری والدین و جامعه در تربیت و آمادگی فرزندان برای مواجهه با چنین بحران‌هایی نیز اهمیت حیاتی دارد، اما به دلیل نآگاهی والدین اغلب مغفول مانده است.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- دختری ۱۷ساله از ترس تعرض ناپدری از خانه فرار کرد و شب را در پارک گذراند. 

به گزارش فرارو، مادر این دختر، پرستار است و پدرش را ۵ سال پیش از دست داده است. شب‌هایی که مادرش شیفت بوده، او پشت در اتاقش، کمد و میز می‌گذاشت تا امنیت خود را حفظ کند، اما وقتی موضوع را با مادر مطرح کرد، او خود را به ناباوری زد و همه چیز را انکار کرد.  در نهایت دختر از خانه فرار کرد و در یک پارک توسط پسری جوان مورد آزار قرار گرفت.

خانه‌ که برای دختری امن نباشد، پس محل امن را کجا می‌توان یافت؟ و چه آینده‌ای در انتظار دختری است که از خانه ناامن خود فرار می‌کند؟

علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس، روانشناس اجتماعی و عضو فرهنگستان علوم پزشکی، در گفت‌وگو با فرارو مطرح کرد: «عموماً جامعه افراد مورد تعرض قرار گرفته را سرزنش و نصیحت می‌کند و بزرگ‌ترها را از این اتفاقات نامناسب مبرا می‌داند.» 

بخش زیادی از آزارهای جنسی زنان توسط نزدیکان‌ رخ می‌دهد/ هفته‌ای حداقل یک تا دو پرونده از این نوع رسیدگی می‌شود

علیرضا شریفی یزدی به فرارو گفت: «بحث خشونت جنسی توسط محارم یا سرپرست نه تنها در کشور ما بلکه در سراسر جهان وجود دارد و یکی از آسیب‌های اجتماعی است که جوامع مختلف، کم و بیش، با آن دست به گریبان هستند. تقریبا می‌توان گفت که بخش بزرگی از تعرضات و آزارهای جنسی که برای زنان رخ می‌دهد، توسط نزدیکان آن‌ها صورت می‌گیرد. بنابراین این اتفاق نه دور از ذهن است و نه جای تعجب دارد، اما به هیچ وجه به معنای تایید آن نیست. در دفتر ما، در طول هفته، حداقل یک تا دو پرونده از این نوع را مورد رسیدگی قرار می‌دهیم.» 

تربیت جنسی در آموزش و پرورش مغفول مانده است/ بخش عمده مشکلات کودکان ناشی از فقدان تربیت جنسی است

این جامعه‌شناس گفت: «در گام اول، این کار ماهیت قانونی ندارد. مسئله بیشتر به آگاهی و شناخت مربوط می‌شود؛ یعنی با یک آموزش و پروش مواجه هستیم که متأسفانه تربیت جنسی در آن مغفول مانده است. دو واژه داریم: آموزش جنسی و تربیت جنسی. آموزش جنسی به دلیل شرایط فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی ایران، تقریبا از طریق آموزش و پرورش ممکن نیست. اما تربیت جنسی یک ضرورت بسیار مهم است که متأسفانه آموزش و پرورش به آن نزدیک نشده است.» 

وی افزود: «در یک دوره، قرار بود سند ۲۰۳۰ اجرایی شود، اما این سند چنان دستاویز سیاسی و جریانات مختلف شد که برخی مدعی بودند قصد دارند فرزندان ما را بی‌عفت کنند، در حالی که منتقدان، سند را کامل نخوانده بودند. در نهایت، این سند رد شد و بزرگان در سخنرانی‌های خود آن را محکوم کردند. اما دلیل اصلی ناکامی آن دو نکته بود: اول، آموزش و پرورش آموزش و تربیت جنسی را یکی می‌پندارد؛ دوم، موضوع جنس و جنسیت تابو است و کسی جرأت ندارد درباره آن صحبت کند. در حالی که بخش اعظم مشکلاتی که برای کودکان در خانواده یا جامعه رخ می‌دهد، ناشی از فقدان مهارت و تربیت جنسی مناسب است.» 

سکوت والدین، حس بی‌فایده بودن کمک را ایجاد می‌کند

این روانشناسی اجتماعی گفت: «اگر این آموزش وجود داشت، فرزندان می‌دانستند هنگام مواجهه با اولین تعرض چه باید بکنند: اول چگونه از قرار گرفتن در معرض خطر جلوگیری کنند و دوم در صورت مواجهه با آزار یا تعرض توسط فردی در خانواده یا جامعه، چه مراحلی را طی کنند. در این پرونده، دختر بلافاصله ماجرا را به مادرش گفت، اما مادر برای حفظ آبرو سکوت کرد و دختر تصور کرد رسیدگی به مشکلش به دردسر نمی‌ارزد. تنها دستگاهی که به طور مستمر با کودکان، نوجوانان و والدین در ارتباط است و می‌تواند به خوبی این آموزش را ارائه دهد، دستگاه آموزش و پرورش است.» 

وی افزود: «اگر ما از طریق انجمن اولیا و مربیان والدین را آگاه می‌کردیم، به خصوص مادرها را و اگر محارم یا نزدیکان در خانه هستند و شما دختر نوجوانی دارید باید چه مراحلی را طی کنید و تمهیداتی بیاندیشید که فرزند شما تعرض جنسی را تجربه نکند.» 

عموماً جامعه افراد مورد تعرض قرار گرفته را سرزنش و نصیحت می‌کند/ در ازدواج مجدد، حاشیه امن عاطفی و روانی برای فرزندان ضروری است/ انتخاب شریک جدید باید با دقت و زیر نظر متخصص روانشناس انجام شود

عضو فرهنگستان علوم پزشکی گفت: «جامعه متأسفانه در گام اول تمایل دارد تا حد ممکن این خبرها را پنهان کند. بسیاری از این نوع آزارها شما را به یاد فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» می‌اندازد؛ خانواده‌ها نمی‌خواهند خبر منتشر شود، اما روشن است که هرچه فرد بزرگ‌تر باشد، نفوذ بیشتری دارد و هرچه کودک‌تر باشد، فشار بیشتری تحمل می‌کند. عموماً جامعه افراد مورد تعرض قرار گرفته را سرزنش و نصیحت می‌کند و بزرگ‌ترها را از این اتفاقات نامناسب مبرا می‌داند. با این حال، اخیراً شرایط تا حدودی بهتر شده است. جنبش «می‌تو» اگرچه اشکالاتی داشت، اما از یک جهت مثبت بود؛ اینکه افراد احساس کردند نباید به راحتی مورد آزار جنسی قرار بگیرند و در حاشیه باقی بمانند.»

وی افزود: «در مورد ازدواج مجدد، فرمول ثابتی وجود ندارد. اگر ازدواج اول نامناسب باشد و فرزندی داشته باشیم، باید برای او حاشیه امن عاطفی و روانی و محیط مناسبی فراهم کنیم. در غیر این صورت، و اگر تصمیم بر اساس دلایل عاطفی، اقتصادی یا فشار اجتماعی باشد، فرزندان بیشتر آسیب می‌بینند، مانند پرونده حاضر. بنابراین خانواده‌ها باید بدانند که در ازدواج مجدد، به‌ویژه با فرزند دختر، باید در انتخاب شریک جدید دقت کرده و از ابتدا تحت نظر متخصص روانشناس باشند.» 

دختران فراری در ۲۴ تا ۴۸ ساعت اول در معرض تجاوز قرار می‌گیرند/ فقدان سرپرست و مکان امن، ریسک تجربه نامناسب را افزایش می‌دهد/ پناهگاه‌های موقت می‌توانند از خودکشی، اعتیاد و ورود به چرخه فساد جلوگیری کنند

شریفی یزدی گفت: «مطالعات نشان می‌دهد دختران نوجوان و زنانی که از خانه فرار می‌کنند، معمولاً در ۲۴ ساعت اول یک بار و در ۴۸ ساعت سه بار در معرض تجاوز قرار می‌گیرند. البته ممکن است برخی هیچ اتفاق بدی برایشان نیافتد. وقتی یک دختر بدون سرپرست و مکان شبانه در بیرون از خانه است، احتمال برخورد با افراد ناشناس و خطرناک بالا است. این دختران اغلب از نظر اقتصادی در وضعیت نامناسب و تشنه محبت هستند که ریسک تجربه نامناسب را افزایش می‌دهد.» 

وی یادآور شد: «زمانی که جذب مراکز بهزیستی می‌شوند، معمولاً در یک دوره ۷ تا ۱۵ روزه هستند و پس از بازگشت به خانواده، مشکلات آن‌ها بررسی می‌شود. به نظر می‌رسد بهتر است مکان‌هایی برای پناه دادن نوجوانان فراری وجود داشته باشد تا قبل از اینکه توسط نیروی انتظامی یا سایر دستگاه‌ها کشف شوند، بتوان روی آن‌ها مداخله حرفه‌ای و مؤثر انجام داد. این اقدام می‌تواند از خودکشی، اعتیاد و ورود به چرخه فساد جلوگیری کند.»

تبلیغات
خبرنگار : طناز سادات حسینی‌فر
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات