تلاش های بابک زنجانی از تطهیر تا تجویز
«بابک زنجانی سعی می کند این فضا را در جامعه بوجود آورد که او در چالش خود با بانک مرکزی حق بوده و در نهایت توانست در این مبارزه دست برتر را داشته و روشنگری های وی سبب تغییرات در یکی از مهم ترین ارکان اقتصادی کشور گردیده است. به عبارتی نسخه درمان آن (بانک مرکزی) را او تجویز نموده است.»
رحمت مهدوی؛ تنش های سیاسی منطقه ای با محوریت ایران و رژیم صهیونیستی، اقدامات یکجانبه و خصمانه سه کشور اروپایی علیه برنامه های صلح آمیز هسته ایران، تعریف روابط جدید ارمنستان و آمریکا و مسایل ریز و درشت دیگر داخلی و خارجی سبب ایجاد فضایی گردیده تا یکی از ابررانت خوارترین چهره های اقتصادی تاریخ کشور با فرار رو به جلو چهره خود را "تطهیر" کرده و در قامت یک میهن پرست باشرف و سرمایه گذار واقعی معرفی گردد. به عبارتی بابک زنجانی بهترین زمان ممکن را برای رهایی از عقبه تاریک و پرابهام خود انتخاب نموده است.
درحالی که بابک زنجانی در حال حاضر باید از کنش گری و چالش های اصحاب رسانه در امان نباشد و به پستوهای نهان پناه ببرد، از فضای سیاسی کشور که درگیر مسایل سیاست خارجی چند دهه ای خود هست استفاده نموده و ضمن "تطهیر" خود برای یکی از مهم ترین ارکان اقتصادی کشور یعنی بانک مرکزی نسخه "تجویز" ارائه می دهد.
انتخاب زمان فعلی از سوی وی کاملا هوشمندانه و زیرکانه است. چالش های مربوط به برنامه های هسته ای (تحریم ها) که همواره یکی از عوامل اصلی بی ثباتی اقتصادی (بازار ارزی) بوده و بارها منجر به برکناری ریاست بانک مرکزی شده باعث شده این امر به بابک زنجانی تلقین شود که تاریخ دوباره می تواند تکرار شود و تغییرات جدید بر بانک مرکزی حاکم شود. برهمین اساس وی سعی می کند با انتشار نطق های خود - به گمان خود روشنگری ها- دست برتر را داشته باشد.
زنجانی باتوهم تکرار تاریخ امیدوار است درصورت محقق شدن تغییرات مدنظرش این پیام را به جامعه القا نماید که اولاً وی در طی این سال ها مورد ظلم قرار گرفته و غیرمستقیم به مصاف دستگاه قضا برود که هدف دوم وی است. سوم سعی می کند این فضا را در جامعه بوجود آورد که او در چالش خود با بانک مرکزی حق بوده و در نهایت توانست در این مبارزه دست برتر را داشته و روشنگری های وی سبب تغییرات در یکی از مهم ترین ارکان اقتصادی کشور گردیده است. به عبارتی نسخه درمان آن (بانک مرکزی) را او تجویز نموده است.
او از فرصت بوجود آمده نهایت استفاده را کرده و همزمان سعی می کند خود را یک قهرمان اقتصادی معرفی کند که سال ها کشور از وجودش بی بهره مانده است. وی در صحبت های اخیر خود در جایی اشاره می کند که از ۶ میلیارد دلار بدهی خود فقط ۲ میلیارد دلار آن باقی مانده است و در ادامه در جایی که می خواهد خود را یک مهین پرست با شرف جلوه دهد مطرح می کند که 50 میلیارد دلار آمده نموده است تا در دوران بد اقتصادی پشت کشور بایستد.
همین مطالب چندین پرسش اساسی را سبب می شود. سوال اول اینکه اگر بابک زنجانی در حال حاضر توانایی کمک 50 میلیارد به دولت را دارد چگونه است که نمی تواند 2 میلیارد دلار بدهی مانده خود را پرداخت نماید؟ ابهام بعدی و محل چالش این است که این ۵۰ میلیارد دلار که معادل 700 میلیون بشکه نفت است و چگونه این حجم منابع ارزی در اختیار وی قرار گرفته است؟ در حالی که وی در سالهای اخیر به خاطر سپری کردن دوران محکومیت خود از فعالیت های اقتصادی به دور بوده است. مطلب دیگر اینکه چگونه وی به یکباره از میان فسادهای اثبات شده در محاکم قضایی سر به بیرون آورده و به یکی از پرهزینه ترین سرمایه گذاری های عمرانی، یعنی حمل و نقل رو آورده است. آیا فساد دیگری به اسم خدمت رسانی در شرف وقوع است؟
