ترنج موبایل
کد خبر: ۹۰۴۲۹۱

«طلاق خاکستری» چگونه زندگی فرزندان را سیاه می‌کند؟

«طلاق خاکستری» چگونه زندگی فرزندان را سیاه می‌کند؟

طلاق در سنین میانسالی و سالمندی، علاوه بر زوجین، تأثیری عمیق و گاه تکان‌دهنده بر فرزندان بزرگسال و روابط خانوادگی آن‌ها بر جای می‌گذارد.

تبلیغات
تبلیغات

فرارو- روند رو به رشد جدایی در میان افراد بالای ۵۰ سال توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده و بررسی‌ها نشان می‌دهد این پدیده پیامدهایی فراتر از انتظار، به‌ویژه بر زندگی و سلامت روانی فرزندان بزرگسال دارد.

به گزارش فرارو به نقل از بی بی سی، هرچند طی چهار دهه گذشته آمار جدایی در میان زوج‌های جوان کاهش یافته، اما در مقابل، طلاق میان زوج‌های میانسال و سالمند رو به افزایش بوده است. به این نوع جدایی اصطلاحاً طلاق خاکستری یا Grey Divorce گفته می‌شود.

کارشناسان معتقدند دلایل متعددی باعث گسترش این روند شده است. نخست اینکه طول عمر انسان‌ها افزایش یافته و بسیاری از افراد نمی‌خواهند دهه‌های پایانی زندگی خود را در یک رابطه ناخوشایند بگذرانند. همچنین، نسل جوان‌تر دیرتر ازدواج می‌کند و در انتخاب شریک زندگی معیارهای سخت‌گیرانه‌تری دارد.

در کشورهای آسیایی نیز همزمان با افزایش امید به زندگی، طلاق در دوران سالمندی رو به رشد است. در کره جنوبی اصطلاح «طلاق هوانگ‌هون» یا «طلاق غروب» برای پایان دادن به ازدواج‌های بی‌ثمر در سنین بالاتر رایج شده است. با توجه به میانگین امید به زندگی بیش از ۸۰ سال، بسیاری از افراد ۵۰ یا ۶۰ ساله تصور می‌کنند هنوز فرصت آغاز فصلی تازه در زندگی را دارند. در ژاپن نیز از دهه ۱۹۹۰ طلاق‌های موسوم به «طلاق‌های پخته» افزایش یافته و امروز حدود ۲۲ درصد از کل طلاق‌ها در این کشور را تشکیل می‌دهد.

زلزله‌ای در زندگی فرزندان بزرگسال

پژوهش‌های فراوانی در مورد پیامدهای طلاق برای کودکان خردسال انجام شده، اما تأثیر آن بر فرزندان بزرگسال تا مدت‌ها مورد غفلت واقع شده بود. شاید دلیلش این تصور باشد که افراد بزرگ‌تر توانایی بیشتری برای کنار آمدن با این تغییرات دارند. با این حال، تحقیقات از دهه ۱۹۸۰ نشان داد که فرزندان بزرگسال نیز مانند کودکان خردسال، در مواجهه با طلاق والدین احساس خشم، شوک و غم طولانی‌مدت را تجربه می‌کنند.

کارول هیوز، روان‌درمانگر خانواده در کالیفرنیای جنوبی و نویسنده کتاب خانه هرگز دوباره مثل قبل نخواهد شد، می‌گوید: «بارها از فرزندان بزرگسال شنیده‌ام که می‌گویند: خانواده من مثل یک صخره محکم بود که ناگهان درون شکاف زلزله فرو رفت. والدینشان تصمیم به طلاق می‌گیرند و آنها احساس می‌کنند پایه‌های زندگی‌شان فرو ریخته است.»

او اضافه می‌کند که بسیاری از این فرزندان هنگام بازنگری در خاطرات خانوادگی خود دچار تردید می‌شوند و از خود می‌پرسند: «آیا همه‌چیز نمایشی بیش نبود؟ آیا والدینم هرگز واقعاً خوشحال بودند؟» به گفته هیوز، برخی حتی روابط عاشقانه یا نامزدی خود را به دلیل طلاق والدین بر هم زده یا دچار بحران هویت و کاهش اعتمادبه‌نفس شده‌اند.

میان دو جبهه

جولین گرینوود، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه پنسیلوانیا، می‌گوید: «طلاق والدین تجربه دشواری است، بدون توجه به سن یا مدت ازدواج. تنها شکل و شیوه مواجهه با آن متفاوت است.» او توضیح می‌دهد که بسیاری از فرزندان بزرگسال احساس می‌کنند مجبورند طرف یکی از والدین را بگیرند؛ به او مشاوره حقوقی بدهند یا حمایت عاطفی و اجتماعی ارائه کنند.

بر اساس مصاحبه‌های او با ۴۰ فرزند بزرگسال طلاق‌دیده، یکی از الگوهای مشترک این است که والدین آنها را همچون هم‌پایان یا مشاورانی شخصی می‌بینند و میان اختلافات خود وارد می‌کنند. تحقیقات نشان داده است که دختران در این موقعیت‌ها بیشتر از پسران بار عاطفی والدین را به دوش می‌کشند.

هیوز همچنین اشاره می‌کند که مرزها میان والدین و فرزندان بزرگسال پس از طلاق ممکن است مخدوش شود؛ برای مثال والدین گاهی حتی در زمینه روابط عاشقانه یا مسائل جنسی به سراغ فرزندانشان می‌روند، چیزی که با فرزندان خردسال هرگز اتفاق نمی‌افتد. او می‌گوید: «چنین موقعیت‌هایی بسیاری از فرزندان را سردرگم می‌کند، چون نمی‌دانند چگونه باید با آن کنار بیایند.»

فشار بر روابط شخصی

گرینوود تأکید می‌کند که پیامدهای طلاق خاکستری تنها محدود به والدین و فرزندان نیست، بلکه می‌تواند بر روابط خانوادگی گسترده‌تر، مناسبت‌های جمعی، تعطیلات و حتی روابط عاشقانه خود فرزندان تأثیر بگذارد. برخی از آنها آن‌قدر تحت تأثیر جدایی والدین قرار می‌گیرند که شروع به تردید درباره دوام روابط خود می‌کنند و این نگرانی ممکن است زندگی شخصی‌شان را مختل کند.

پدران در حاشیه

جوسلین الیس کراولی، استاد سیاست عمومی در دانشگاه راتگرز و نویسنده کتاب طلاق خاکستری: آنچه از جدایی‌های میانسالی به دست می‌آوریم و از دست می‌دهیم، توضیح می‌دهد که طلاق در سالمندی می‌تواند معادلات رابطه میان والدین و فرزندان را به‌طور کامل تغییر دهد.

او بر اساس مصاحبه با ۸۰ زن و مرد طلاق‌گرفته دریافت که زنان اغلب پس از طلاق با «جریمه اقتصادی» مواجه می‌شوند، زیرا بسیاری از آنها سال‌ها شغل خود را برای مراقبت از خانواده کنار گذاشته‌اند. در مقابل، مردان با «جریمه اجتماعی» دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ زیرا معمولاً زنان نقش «مدیر روابط اجتماعی» خانواده را بر عهده داشته‌اند.

کراولی می‌گوید: «زنان هنوز هم در سال ۲۰۲۵ مدیر اجتماعی زندگی خانوادگی هستند. وقتی این نقش از بین می‌رود، مردان مثل جزیره‌هایی در دریا می‌شوند.» پس از طلاق، بسیاری از مردان شبکه‌های اجتماعی خود را از دست می‌دهند و تماسشان با فرزندان کاهش می‌یابد، چراکه اغلب فرزندان به سمت مادر گرایش پیدا می‌کنند. کراولی تأکید می‌کند که مردان در این شرایط با اندوهی عمیق مواجه می‌شوند و بسیاری از آنها غم و تنهایی شدید را ابراز کرده‌اند.

چرخش مادرانه

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که تمایل فرزندان به سمت مادر پس از طلاق، پدیده‌ای جهانی است. در طلاق‌های خاکستری، حتی با وجود اینکه فرزندان بزرگسال هستند، تماس و نزدیکی عاطفی آنها با مادر افزایش می‌یابد، در حالی که رابطه با پدر تضعیف می‌شود.

یک مطالعه در آلمان بر روی فرزندان ۱۸ تا ۴۹ ساله نشان داد که پس از طلاق، همبستگی عاطفی با مادر تقویت و با پدر کاهش یافته است. پژوهشگران نتیجه گرفتند که طلاق خاکستری «تعادل روابط فرزند-والد را به سمت مادر متمایل می‌کند و پدران را در معرض خطر بیشتر انزوای اجتماعی قرار می‌دهد».

کاهش تماس با پدران

مطالعات دیگر نیز تأیید کرده‌اند که پس از طلاق در سال‌های پایانی زندگی، تماس میان پدران و فرزندان بزرگسال کاهش می‌یابد، به‌ویژه زمانی که پدر دوباره ازدواج کند. در مقابل، ازدواج مجدد مادر تأثیری بر رابطه او با فرزندان ندارد. جالب اینکه زنان بیشتر از مردان برای طلاق اقدام می‌کنند و پس از طلاق خاکستری کمتر احتمال دارد دوباره ازدواج کنند.

حتی در مواردی که پدران همچنان از فرزندان خود حمایت مالی می‌کنند، تماس عاطفی و دیدارهای مداوم آنها کاهش می‌یابد. برخی فرزندان نیز برای پرهیز از گرفتار شدن در تعارضات خانوادگی، تماس با یکی از والدین  را قطع می‌کنند. یک مطالعه گسترده نشان داد که حدود ۷ درصد از والدین پس از طلاق هیچ تماسی با دست‌کم یکی از فرزندان خود ندارند.

این شکاف‌ها می‌تواند بر سلامت روانی والدین و فرزندان اثر منفی بگذارد. در یکی از تحقیقات، والدینی که پس از طلاق تماس خود را با دست‌کم یکی از فرزندان قطع کرده بودند، علائم افسردگی و فشار روانی شدیدتری را تجربه کردند.

پدیده «طلاق خاکستری» نشان می‌دهد که پایان زندگی مشترک در سال‌های سالمندی تنها سرنوشت زن و شوهر را تغییر نمی‌دهد، بلکه لایه‌های عمیق‌تری از خانواده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. فرزندان بزرگسال که انتظار می‌رود در این سنین زندگی مستقل‌تری داشته باشند، همچنان درگیر عواقب روانی و اجتماعی جدایی والدین می‌شوند؛ از فروپاشی احساس امنیت گرفته تا تردید درباره روابط شخصی خود.

به نظر می‌رسد اگرچه طلاق در سال‌های پایانی زندگی می‌تواند فرصتی برای شروع دوباره برای والدین باشد، اما سایه آن بر نسل بعدی گسترده و ماندگار است.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات