بهای سنگین گرانی گوشت؛ زخم شکاف طبقاتی بر صورت نسل آینده

اگر پیامد افزایش قیمت گوشت قرمز تنها محدود به حذف آن از سبد غذایی خانوارها بود یا حتی اگر همه مجبور به روی آوردن به رژیمهای گیاهخواری میشدند، میشد تا حدی با آن کنار آمد. اما اثرات واقعی حذف یکی از اصلیترین منابع پروتئینی در رژیم غذایی، سنگینتر از اینها است.
فرارو- بهای هر کیلوگرم ران گوسفندی به حدود یک میلیون و ۱۵۰ هزار تومان رسیده است؛ به این معنا که اگر یک خانوار بخواهد تنها یک ران کامل گوسفندی برای مصرف یکماهه خود تهیه کند، باید چیزی نزدیک به پنج میلیون و ۷۵۰ هزار تومان پرداخت کند.
به گزارش فرارو، قیمت گوشت گوسفندی در حالی همچنان صعودی است و به رکوردهای تازهای میرسد که حداقل حقوق کارگران در حال حاضر حدود ۱۰ میلیون تومان تعیین شده و دریافتی یک کارگر متأهل با دو فرزند، با احتساب مزایا، به طور میانگین نزدیک به ۱۶ میلیون تومان میرسد.
اما فراتر از این اعداد و ارقام نگرانکننده که نشانهای روشن از فشار اقتصادی هستند، باید به پیامدهای این روند بر زندگی روزمره مردم پرداخت. اگرچه در اولین نگاه حذف گوشت قرمز از سبد غذایی خانوارها پیامد گرانی گوشت قرمز است اما لایههای پنهانی آن حرفهای دیگری برای گفتن دارند.
تغییر الگوی مصرف پروتئین؛ جایگزین گوشت قرمز چیست؟
در یکی از خیابانهای اطراف فردیس کرج تعدادی مغازه گوشت، مرغ و پروتئین فروشی وجود دارد. کامیونهای یخچالدار در حال خالی کردن بار و توزیع گوشت در مغازهها هستند. یکی از مغازهدارها در حالی که فاکتور در دست دارد میگوید: «تا آخر هفته بار نیار فعلا یخچال پره!». در یکی از مغازهها خانمی پشت پیشخوان ایستاده و مرد مرغفروش در حال تکه تکه کردن مرغ است.
گربهای آن حوالی میچرخد و مرغفروش هر از چند گاهی پوست و استخوانهای برجای مانده را جلوی آن میریزد. برخی دیگر از نقاط مرغ مثل استخوان جناغ را هم داخل سطلی میریزد که زیر پیشخوان گذاشته است. خانمی دیگر سر میرسد. ابتدا از دور به مغازه نگاه میکند و بعد کم کم جلو میآید و خطاب به مرد مرغ فروش میگوید: «اینها رو بده من ببرم برای گربه خودم!» مرد مرغ فروش یک بسته پای مرغ به او میدهد. خانم دیگری با غذای گربه شوخی میکند که مرغ فروش جواب میدهد: «برای خودش میخواد.»
کمی جلوتر کامیون یخچالی دیگری تعداد زیادی بستههای دل و جگر مرغ، پای مرغ و غیره را به مغازهدار تحویل میدهد و در حال چانه زدن برای قیمتها هستند. همچنان خبری از کسی که گوشت قرمز بخرد نیست. کمی جلوتر خانم و آقای مسنی در حال گفت و گو هستند. خانم میگوید: «برداشتی گوشت گوساله رو با بوقلمون چرخ کردی، کوفتهام خراب میشه!» مرد پاسخ میدهد: «همین هم فردا گیرمون نمیاد خانوم یکم رعایت کن.» یکی از مغازهدارها هم میگوید: «فروش قلم گوسفندی زیاد شده، اما گوشتهایش را چهکار کنیم؟»
در تایید مشاهدات میدانی که نشان میدهد خبری از خریدن گوشت قرمز نیست گزارشی از ایسنا که مربوط به مرداد ماه است، گفته است: «بر اساس آمار رسمی، سرانه مصرف گوشت قرمز در ایران در سالهای اخیر به طور معناداری کاهش یافته و به حدود ۵ تا ۶ کیلوگرم در سال برای هر نفر رسیده است؛ رقمی که در مقایسه با میانگین جهانی و همچنین وضعیت دهههای گذشته در ایران، بسیار پایین تلقی میشود.»
این در حالی است که از مرداد ماه تا کنون قیمت گوشت قرمز با افزایشی چشمگیر روبه رو بوده و مستقیما بر قدرت خرید گوشت تاثیر گذاشته است. در یک کلام کاهش مصرف گوشت البته تقاضا برای حبوبات و گوشت سفید را نیز بالا برده است اما نکته اینجاست که این دو مادهی جایگزین گوشت قرمز نیز از تورم مصون نبوده و افزایش قیمتهای فراوانی را تجربه کردهاند.
از این روست که در اطلاعیه جدید سامانه کالابرگ الکترونیک اعلام شده است، گوشت بوقلمون به ۱۱ قلم کالای اساسی اضافه شده و خانوارها می توانند آن را در فهرست خرید خود قرار دهند که این مساله نیز به این معناست که مردم مجبور شدهاند دست به تغییر ذائقه غذاییشان بزنند و بوقلمون را جایگزین گوشتی کنند که پیشتر برای پختن غذاهای ایرانی به آن نیاز داشتند.
شکافی از جنس گوشت
محبوبه همیشه خسته است، چشمهایش سیاهی میرود و همواره خوابآلوده است، حتی اگر شبها طولانی بخوابد. روز گذشته، از مدرسه با مادرش تماس گرفتهاند و اطلاع دادهاند که محبوبه از حال رفته است. مادر، در گفتوگو با پزشک توضیح میدهد: «او گوشت قرمز نمیخورد و طعمش را دوست ندارد.»
پزشک پاسخ میدهد: «آهن یکی از مواد معدنی حیاتی است که در خون برای انتقال اکسیژن از ریهها به سایر بخشهای بدن نقش دارد. گوشت قرمز بهویژه حاوی آهن هِم است که جذب آن از منابع گیاهی بسیار بهتر است. کمبود آهن در کودکان میتواند منجر به کمخونی، ضعف، خستگی و مشکلات شناختی شود.»
اهمیت گوشت قرمز برای رشد کودکان و نوجوانان از منظر علمی نیز تایید شده است. پژوهشی از Iowa State Digital Press نشان میدهد: «مصرف گوشت برای کودکان و نوجوانان ضروری است زیرا پروتئین موجود در آن برای رشد جسمی و ذهنی، تقویت سیستم ایمنی و عملکرد صحیح مغز اهمیت دارد.»
با این حال، وضعیت دسترسی به گوشت قرمز در ایران متفاوت است. در حالی که دهکهای بالای درآمدی هنوز تا حدی قادر به خرید آن هستند، دهکهای پایین این امکان را ندارند. آمارهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نشان میدهد که سرانه مصرف انواع گوشت در ایران از میانه دهه ۲۰۱۰ تا سال ۲۰۲۳ حدود ۴۰ درصد کاهش یافته است. افشین صدر دادرس، مدیرعامل اتحادیه پرورشدهندگان دام سبک ایران، در سال ۱۴۰۳ اعلام کرد: «قریب ۱۰ میلیون نفر از جمعیت ۸۵ میلیونی جزء مشتریان ثابت گوشت قرمز هستند.»
این روند نزولی از ابتدای دهه ۹۰ آغاز شده و در سالهای اخیر شدت بیشتری یافته است. دادههای مرکز آمار نشان میدهد که متوسط سرانه مصرف محصولات پروتئینی، شامل گوشت قرمز و سفید، در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۲ حدود ۱۴ کیلوگرم کاهش یافته است. علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت، نیز با بیان استاندارد روزانه مصرف گوشت در کشور، گفت: «سرانه مصرف گوشت باید روزانه حدود ۷۵ گرم باشد، اما اکنون تنها ۳۵ گرم در روز است.» او افزود که میزان مصرف فیبر نیز باید روزانه ۲۵ گرم باشد، در حالی که متوسط مصرف فعلی تنها ۱۵ گرم است.
ابعاد این بحران تنها محدود به تغذیه نیست. مدیرکل مطالعات وزارت تعاون، کار و رفاه در سال ۱۴۰۲ اعلام کرد که ۵۷ درصد جمعیت کشور درگیر سوءتغذیه هستند و بیش از ۱۴.۵ میلیون نفر از این جمعیت کودکاناند. روزنامه شرق در این زمینه نوشت: «نسلی که قرار است رشد کند تا به نیروی مولد آینده این کشور تبدیل شود، در وهله نخست به بدن و ذهن سالم نیاز دارد و این دو بدون تغذیه سالم تقریبا غیرممکن است.»
از جمله مهمترین تبعات کاهش مصرف گوشت قرمز، تغییر در سبک زندگی و افزایش شکاف طبقاتی است. تحلیل روزنامه دنیای اقتصاد نشان میدهد: «مهمترین نکات در تحلیل اقتصادی و طبقاتی جامعه ایران، شکاف فاحش درآمد و ثروت بین اقشار مختلف، کاهش جمعیت طبقه متوسط و افزایش جمعیت دهکهای پایین درآمدی و عدم تعادل در توزیع منابع است که به افزایش نابرابری منجر شده است.»