ترنج

در مورد

همسرکشی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۹۶ مطلب

  • ما تنها بودیم روی تخت خوابیده بود که کابل برق را به او وصل کردم و او را کشتم بعد از کشتن المیرا می‌خواستم خودکشی کنم، اما ترسیدم و پشیمان شدم. خانه را هم آتش زدم تا سرنخ‌ها را از بین ببرم. بعد خودم به پارکینگ رفتم تا کسی به من شک نکند.

  • من می‌خواستم او را بترسانم که به طرف من حمله کرد و برای این که بتوانم خودم را نجات دهم و از مشت و لگد‌های او خلاص شوم یک ضربه به پای شوهرم زدم. اما چاقو ناخواسته به سفید ران او برخورد کرد و موجب مرگش شد.

  • تصمیم به قتل نداشتم در یک لحظه این فکر به ذهنم رسید. یک تکه سیم برداشتم و یک سرش را به برق و سر دیگرش را هم به بدن همسرم که روی تخت خوابیده بود وصل کردم. برق او را گرفت و فوت کرد.

  • همسرم بین بچه هایم فرق می‌گذاشت من هم سیانور را داخل لیوان داروهایش ریختم همسرم هم متوجه نشد و لیوان حاوی سیانور و دارو‌های لاغری را خورد.

  • این موضوع باعث شد تا بحث و کشمکش بین ما بالا بگیرد بچه‌ام در اتاق خواب بود و من در تاریکی اتاق ناهید را هل دادم که روی زمین افتاد و سرش به تخت خورد بعد شروع به جیغ و داد کرد. من هم برای آنکه عمو و زن عمویم متوجه دعوای ما نشوند جلوی دهانش را گرفتم که ناگهان فهمیدم همسرم دیگر نفس نمی‌کشد. من قصد کشتن او را نداشتم.

  • فرمانده انتظامی شهرستان فردیس گفت: زنی که به دلیل اختلافات خانوادگی همسر ۳۵ ساله اش را به قتل رسانده بود ، توسط پلیس این شهرستان دستگیر شد.

  • جن‌ها به من گفته بودند که همسرم برای کشتن من در غذایم دارو می‌ریزد و در این مدت من برای این که زنده بمانم از همسرم می‌خواستم اول از همه خودش غذا بخورد و بعد از آن من شروع به غذا خوردن می‌کردم.

  • مدتی بود صدا‌هایی می‌شنیدم و آن صدا‌ها به من می‌گفت: همسرم در غذای من دارو و سم می‌ریزد. حتی همسرم چند بار که به او گفتم چرا این کار را می‌کند قهر کرد و به خانه پدرش رفت و بعد از مدتی با میانجیگری بازگشت. او چند روز قبل دوباره به خانه بازگشته بود که او را کشتم. آن روز صبح بیدارش کردم و گفتم صدا‌ها به من می‌گویند تو در غذایم دارو ریختی، چرا این کار را می‌کنی؟ او به من گفت: دیوانه شده‌ای. من عصبانی شدم و او را کشتم. بعد از قتل دیگر صدا‌ها را نمی‌شنوم.

  • وقتی پلیس تحقیقات خود را در‌این‌باره آغاز کرد، پسربچه شش‌ساله مقتول را مورد سؤال قرار داد. او گفت: پدرش مادرش را از ماشین به بیرون پرت کرد. این کودک گفت: من میان پدر و مادرم نشسته بودم آن‌ها جر و بحث کردند و پدرم مادرم را هل داد و از ماشین به بیرون پرت کرد.

  • شب حادثه پسری ۱۵ ساله شاهد نزاع زن و مردی بود و موضوع را به پلیس گزارش داد. مأموران وقتی به محل رسیدند، پیکر غرق در خون زن ۵۰ ساله را که ظاهرش نشان می‌داد ایرانی است یافتند و یک چاقوی ۱۵ سانتی‌متری را نیز کنار او پیدا کردند. این زن بعد از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد و از همان زمان پلیس ژاپن برای دستگیری شوهر سابق او وارد عمل شد تا اینکه توانست این مرد را در یک پارکینگ در شهر توکیو درحالی‌که در خودرواش خواب بود بازداشت کند.

تبلیغات