وقتی شروع کرد به کتکزدن خودش، دستش را روی گلویش گذاشت و من هم که حسابی عصبانی شده بودم، دستم را روی گلوی او گذاشتم و فشار دادم، بیهوش روی صندلی افتاد. ترسیدم. بلافاصله او را بلند کردم و به سمت درمانگاه بردم. در راه متوجه شدم فوت شده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۷۹ مطلب
وقتی شروع کرد به کتکزدن خودش، دستش را روی گلویش گذاشت و من هم که حسابی عصبانی شده بودم، دستم را روی گلوی او گذاشتم و فشار دادم، بیهوش روی صندلی افتاد. ترسیدم. بلافاصله او را بلند کردم و به سمت درمانگاه بردم. در راه متوجه شدم فوت شده است.
پرونده مردی که ادعا میکند همسرش را بهدلیل خیانت به قتل رسانده است، در اختیار قضات دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.
یک منبع آگاه در انتظامی گلستان با تائید خبر اعلام کرد تحقیقات پلیس برای تکمیل شدن پرونده در جریان است.
موکل من شرایط بسیار خاصی دارد و گاهی امکان اعزام بهموقع از زندان به بیمارستان وجود ندارد، ضمن اینکه بیماری او بسیار سخت است و به مراقبت در خانه و بیمارستان نیاز دارد. بیماری او تبدیل به سرطان خون شده که سرطان خطرناکی است. با توجه به اینکه موکل من سه سال و چهار ماه است که در زندان بهسر میبرد، درخواست دارم با آزادی او موافقت شود
قاضی خطاب به پدر و مادر مقتول گفت: متهم زنی است که مرتکب قتل شده و قتل نیز مجازات مشخصی دارد. شما نباید اینطور ذهن پسربچه را نسبت به مادرش خراب کنید. نباید چیزهایی به این بچه بگویید که اینطور نسبت به مادرش موضعگیری کند. این بچه وقتی بزرگ شد تحت تأثیر مسئله قرار میگیرد. شما در حال تربیت این بچه هستید و نباید طوری تربیتش کنید که از همه چیز و همه کس حتی مادرش اینطور کینه به دل بگیرد و از مرگ مادرش صحبت کند. با این کار سرنوشت بچه را تحت تأثیر قرار میدهید.
چهار جلسه برای رسیدگی به این پرونده در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان آذربایجان شرقی برگزار شد و در نهایت ۲۹ اسفند ماه سال ۹۶، رأی پرونده که قصاص متهم بود صادر شد و سرانجام حکم صادره در این خصوص از سوی دیوان عالی کشور نقض شد و پرونده به دلیل نقص تحقیقات به شعبه رسیدگی کننده دادگاه بدوی اعاده شد.
جواد گفت: هر دو همسرم با من اختلاف داشتند. هر دو مدعی بودند من بیشتر وقتم را برای زن دیگر صرف میکنم. در حالیکه اینطور نبود. من سعی میکردم برای هر دو همسرم وقت بگذارم و به آنها توجه کنم. مریم که زن دومم بود، بیش از همسر اولم به من اعتراض میکرد تا اینکه روز حادثه وقتی خانه همسر اولم بودم، او به آنجا آمد و با من جروبحث کرد. مریم بعد از مشاجره بهحالت قهر به خانه رفت. من هم دنبالش رفتم و دیدم به اصطبل رفته است.
بعد از درگیری لفظی وقتی او داد زد، بهسمتش رفتم و دستم را روی گلو و دهانش گذاشتم تا صدایش را قطع کنم و همسایهها نشنوند. هانیه بیحال روی زمین افتاد من هم بچه را برداشتم و به طبقه پایین که خانه پدرم بود، بردم و بعد خودم به طبقه بالا برگشتم تا با همسرم صحبت و مشکل را حل کنم، اما وقتی به او نزدیک شدم، دیدم نفس نمیکشد و بدنش در حال سردشدن است
وحید که کارمند یک شرکت خصوصی بود در اعترافاتش گفت: ۵ سال قبل با مهسا ازدواج کردم اوایل زندگی خوبی داشتیم، اما کمکم متوجه شدم همسرم توجهی به خانه و زندگی ندارد حتی وقتی بچه دار شدیم هم او احساس مسئولیت چندانی نداشت. بیشتر وقتش در بیرون از خانه یا ارتباط با زنان همسایه میگذشت. روز حادثه زمانی که از سرکار خسته به خانه برگشتم خانه نامرتب و به همریخته بود نه از غذا خبری بود نه از توجه و محبت. عصبانی شدم از همسرم خواستم که دیگر با همسایهها مراودهای نداشته باشد و بهخانه وزندگیاش برسد.
در ادامه بررسیها کارآگاهان دریافتند که همسر شاهین مدتی است که با پسر جوانی بهنام پدرام ارتباط پنهانی دارد. با شناسایی پدرام، کارآگاهان تصویری را که توسط دوربینهای مداربسته از قاتلان بهدست آمده بود با تصویر پدرام تطبیق داده و مشخص شد که او به همراه دوستش شب حادثه نگهبان خوابگاه را به قتل رساندهاند. بدین ترتیب به دستور بازپرس غلامی از شعبه سوم دادسرای جنایی تهران، پدرام و دوستش بازداشت شدند. با دستگیری متهمان آنها زمانی که در مقابل مدارک پلیسی قرار گرفتند به قتل مرد نگهبان اعتراف کردند.