یکی از محکومان که صبح دیروز طعم آزادی را چشید، شهریور سال ۸۸ در یک درگیری جان شوهر خواهرش را گرفت. او ۱۳ سال از عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده و میگوید از سال ۹۷ تا الان به چند زندانی محکوم به مرگ زندگی بخشیده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۸ مطلب
یکی از محکومان که صبح دیروز طعم آزادی را چشید، شهریور سال ۸۸ در یک درگیری جان شوهر خواهرش را گرفت. او ۱۳ سال از عمرش را پشت میلههای زندان گذرانده و میگوید از سال ۹۷ تا الان به چند زندانی محکوم به مرگ زندگی بخشیده است.
صبح ۱۹ شهریور امسال، گزارش کشف جسد مرد میانسالی مقابل جایگاه سوخت، در اطراف تهران به پلیس اعلام شد. بهدنبال این گزارش، بازپرس محمد تقی شعبانی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد مرد میانسال که با شلیک دو گلوله به قتل رسیده بود، پشت فرمان خودرو مواجه شدند.
قاضی حسینپور چند سال قبل، بعد از ماجرای فروش خودنویساش، در یکی از برنامههای تلویزیونی بهعنوان چهره مردمی انتخاب و بهعنوان قدردانی و یادبود جامی به او هدیه شد. بعد از ماجرای این پرونده قتل، قاضی حسینپور تصمیم گرفت این جام را بفروشد تا شاید با پول آن بخشی از دیه ۲۰۰ میلیون تومانی فراهم شود. در این شرایط بود که او هدیهاش را به فروش گذاشت. من هم آن را ۲۵۰ میلیون تومان به همراه پیراهنهای تیم ملی کشتی خریداری کردم.
دومین محکومی که موفق به جلب رضایت شد مرد جوانی بود که دامادشان را به قتل رسانده بود. این جنایت ۳ تیر سال ۸۸ زمانی رقم خورد که زن جوانی با مادرش تماس گرفت و از شوهرش که با او دعوا کرده بود شکایت کرد.
مرد که از دست زنش عصبانی بود در یک لحظه دختر ۴ ساله را به عقب هل داد. دختر عقب عقب رفت و با شدت روی زمین افتاد و سرش به لبه حوض اصابت کرد. زن و شوهر جوان وقتی دیدند دختربچه بیهوش روی زمین افتاده درگیریشان را رها کرده و سراغ دختر رفتند.
۱۲ شهریور ماه سال ۱۳۹۲ بود که در یکی از منطقههای ییلاقی و عشایرنشین شهرستان یاسوج درگیری طایفهای رخ داد. درگیری به دلیل اختلافات ملکی اتفاق افتاد. حدود پنجاه نفر از یک طایفه و پنجاه نفر هم از یک طایفه دیگر مقابل هم ایستادند و تیراندازی کردند که در این میان یک پسر ۱۲ ساله به نام «صادق» در فاصله ۱۲۰۰ متری بر اثر همین تیراندازیها جانش را از دست داد. با توجه به نظرات کارشناسان و قضات من به اتهام قتل راهی زندان شدم.
قضات دادگاه دو مرد جوان را به قصاص محکوم کردند و وقتی پرونده برای اجرا به دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد با تلاش واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی سرانجام خانواده مقتول به خاطر رضای خدا و به حرمت امام حسین (ع) از قصاص راننده سمند گذشتند.
متهم گفت: روز حادثه به خانه رفتم و یک میله آهنی برداشتم و به سراغ یک سطل زباله رفتم تا شاید داخل آن ضایعاتی پیدا کنم. در آنجا بجز من مقتول هم بود که میان زبالهها بهدنبال ضایعات میگشت. ناگهان چشمش به میلهای که دستم بود افتاد و آن را از دستم قاپید و مدعی شد که میله را او پیدا کرده است. درصورتی که میله را من از خانه آورده بودم، سر همین مسأله باهم دعوایمان شد که من او را هل دادم و با همان میله ضربهای به سرش زدم.
تلاشهای تیم صلح و سازش زندان بندرعباس برای جلب رضایت اولیای دم آغاز شد. چون اولیایدم اهل سیستان و بلوچستان بودند متهم به قتل طبق یک سنت قدیمی این منطقه حاضر شد برای اثبات بیگناهیاش دست در روغن داغ کند، اما اولیای دم نپذیرفتند و گفتند فقط حکم دادگاه را قبول دارند.
قتل کرده بود و باید بهایش را با جانش میداد. اما خانواده مقتول با گذشتشان به این پسر جوان زندگی بخشیدند. صادق زیباکلام نیز با دیدن پشیمانی و تغییر رفتار این پسر به او کمک کرد تا بتواند پول دیه را جور کند و آزاد شود.