ترنج

در مورد

سرقت طلا

در فرارو بیشتر بخوانید

۷۲ مطلب

  • سرهنگ کارآگاه ولیپور گودرزی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضائی، دختر گمشده به همراه طلاهایش به آغوش گرم خانواده خود بازگردانده شد و متهم برای کشف جرائم احتمالی در اختیار کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.

  • فرمانده انتظامی خوزستان از دستگیری باند سارقان منازل که پنج کیلو طلا سرقت کرده بودند در شهرستان خرمشهر خبر داد.

  • زن جوان گفت: وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم و آنجا بود که فهمیدم ۱۵ روز در کما بوده و در یک قدمی مرگ پیش رفته‌ام. آنطور که متوجه شدم همسایه‌ها که از غیبت من نگران شده بودند وقتی دیدند در خانه‌ام نیمه باز است به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان انتقال دادند، اما خبری از آذر، زن همسایه نبود. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، فهمیدم آذر مرا با آبمیوه مسموم‌و بیهوش کرده و ۸ النگوی طلایی که در دستم بوده را قیچی و سرقت کرده است.

  • مقامات پلیس در حال بررسی تونلی به طول ۸ فوت هستند که پس از سرقت مقادیر زیادی طلا از یک بانک در اوتارپرادش هند حفر شده است.

  • سرقت‌های خطرناک زن تا جایی پیش رفت که دو بیمار و یک همراه بیمار بر اثر مصرف دوز بالای داروی بیهوشی به کما رفتند. زنده ماندن آن‌ها معجزه بود. با این‌حال آن‌ها بر اثر مصرف دوز بالای دارو به کما رفته بودند. تحقیقات برای شناسایی این زن ادامه یافت تا اینکه اثر پایین یک دارو روی یکی از طعمه‌های این زن، راز سرقت‌های او را فاش کرد.

  • دختر ۱۸ ساله گفت: درحالی‌که کوله‌پشتی پر از طلا پشتم بود، راهی نشانی مورد نظر شدم، اما وقتی به آنجا رسیدم و منتظر بودم، ۳ پسر که سوار موتور بودند به من حمله کردند و به زور و تهدید چاقو کوله‌پشتی طلا‌ها را دزیدند و فرار کردند. من هم گریه‌کنان به خانه برگشتم و ماجرا را برای پدرم تعریف کردم و تصمیم گرفتیم برای دستگیری دزدان از پلیس کمک بگیریم.

  • اواخر تابستان امسال مرد طلافروشی با پلیس تماس گرفت و از سرقت گردنبند طلایش توسط یک پیرزن خبر داد و گفت: ساعتی قبل زنی سالخورده با مو‌های جوگندمی و عینک به مغازه آمد و از من خواست سینی طلاهایم را به او نشان دهم تا برای نوه‌اش هدیه‌ای بخرد، اما پس از دقایقی بدون خرید از مغازه خارج شد و زمانی که خواستم طلا‌ها را داخل ویترین بگذارم، متوجه شدم یکی از گردنبند‌ها به سرقت رفته است.

  • دختر جوان گفت: هنوز یک سال نمی‌شود که ازدواج کرده‌ام، اوایل زندگی خوبی داشتم، اما نمی‌دانم چه شد که اختلافاتم با همسرم روزبه‌روز بیشتر شد. از این موضوع خیلی ناراحت بودم. در این میان یکی از دوستانم پیشنهاد داد که برای حل مشکلم به رمال مراجعه کنم. مرد رمال پول زیادی از من گرفت و مدعی بود که طلسم شده‌ام و ارواح خانه‌ام را محاصره کرده‌اند.

  • حدود سه ماه قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس از سرقت کیف حاوی طلایش خبر داد و گفت: من طلافروش کیفی هستم، صبح امروز برای خرید طلا به تهران آمدم، بعد از انجام کارم در حال برگشت بودم که در نزدیکی بازار، دو موتورسوار راهم را سد کردند. مردان نقابدار با تهدید چاقو، کیف من را که حاوی یک کیلو و ۲۰۰ گرم طلا بود، به سرقت بردند.

  • دختر نوجوان در تحقیقات گفت: با ترفند شهرت و ثروت، مرا مجاب کرد که با او شراکت کنم و من هم طلا‌های خودم و مادرم را بدون آنکه به کسی بگویم برداشتم تا شریک مرد نقاش شوم. ۳۰۰ میلیون تومان ارزش اموال بود و زمانی که امیر متوجه شد طلا‌ها را با خودم آورده‌ام به من آبمیوه مسموم داد و من که نیمه‌هوش شده بودم زمانی که متوجه شدم می‌خواهد طلا‌ها را سرقت کند مقاومت کردم. اما امیر مرا کتک زد و با زور طلا‌ها را از من گرفت و نیمه‌هوش در کنار خیابان رها کرد.