متهم در بازجوییها گفت: از دست شهرام خسته شده بودم و تصمیم گرفتم کاری کنم که دیگر به فکر مزاحمت برای همسرم نیفتد. شب حادثه با او قرار گذاشتم و چاقو هم با خودم بردم. به محل قرار که رسیدیم با شهرام شروع به صحبت کردم. اما بیفایده بود، از دستش عصبانی شده بودم و با چاقو او را زدم.