منصوره (همسر مقتول) که دیگر دسیسه شوم خود را لو رفته میدید درباره این جنایت تلخ به قاضی گفت: از چند سال قبل با «جلال» آشنا بودم و طی ماههای گذشته این ارتباط به صورت پیامکی و تلفنی شدت گرفته بود تا جایی که جلال به من وعده ازدواج داد من هم از همسرم خواستم مرا طلاق بدهد، ولی ابوالفضل موافقت نمیکرد و حاضر به طلاق نبود به همین دلیل وقتی موضوع را برای «جلال-پ» بازگو کردم او تصمیم گرفت تا همسرم را از میان بردارد.