ترنج

در مورد

نقد فیلم

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۵۶ مطلب

  • در آخرین برنامه هفت، مسعود فراستی و محمدتقی فهیم در کنار هم به نقد آثار عباس کیارستمی پرداختند و به شدت فیلم‌های او را کوبیدند. بخش‌هایی از این گفتگو را تماشا کنید.

  • همچنین از کلیشه تقبیح مهاجرت در این فیلم خبری نیست. مثل فیلم‌های مربوط به مهاجرت، که در غربت، ایرانی‌ها و خارجی‌ها ناتو شخص مهاجر را دوره می‌کنند و از هر راهی تیغش می‌زنند و او در هدفش شکست می‌خورد تا سختی‌ها و اشتباه بودن مهاجرت را نشان دهد. اما در کار کثیف ما با افرادی طرف هستیم که نه با دل خوش، که از سر اجبار به دنبال مهاجرت هستند. پس دلیلی ندارد که آن‌ها را با انواع و اقسام بلا‌ها در کشور دیگر ادب کرده تا درس عبرتی برای دیگران شوند.

  • انتخاب دختری نوجوان برای چنین شخصیتی، کمی جنبه‌های فمنیستی ایجاد می‌کند که یادآور کار‌های بهرام بیضایی (چه فیلم شده و چه فیلم نشده اش) است. مثل این که بادکوبه یک زن را شایسته داشتن چنین شخصیت محکمِ فساد ناپذیزی می‌داند و از طرفی سنین نوجوانی را برگزیده تا او مانند یک بزرگسال، بر سر مسائلی که توان مقابله با آن را ندارد، سازش نکند. این انتخاب تحسین برانگیز، می‌تواند به عنوان اصلی‌ترین نکته مثبت این فیلم برشمرده شود.

  • این ویژگی فیلمنامه که هم به اصول کلاسیک و هم به پرداخت مدرن پهلو می‌زند، با کارگردانی دقیق و دوربینی سیال که بین شخصیت‌ها و المان‌های تصویری شناور است، ما را در بین روایت معلق نگاه می‌دارد و لحظه به لحظه منتظریم که ببینیم سرانجام چه می‌شود. زندانی بی گناه محکوم به اعدام، بلاخره می‌گریزد؟ یا این که سرگرد جاهد می‌تواند او را بگیرد، سپس ارتقای شغلی پیدا کند تا سیستم نظامی از انسان شریف و پاکدستی، چون او محروم نشود؟

  • ما پلیسی را می‌بینیم که با اغلب پلیس‌هایی که قبلن در فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی دیدم، لااقل در این سال‌های اخیر متفاوت است (فقط پلیس خاکستری و خشن و پلیس ناپاک "گناهکاران" فرامرز قریبیان در این بین مستثنا است). صمد به عنوان فرمانده پلیس هر تلاشی برای رسیدن به هدفش می‌کند. از بد دهنی و کتک زدن مجرمان تا تهدید‌های پر و خالی.

  • به عنوان مخاطب انتظار چه چیزی را دارید؟ اگر حس می‌کنید که باید چیز عجیب و غریب یا ناآشنایی اتفاق بیفتد سخت در اشتباهید. چون همان گونه که شما و اغلب فیلمنامه نویسان سینما و تلویزیون ایران به ذهنشان رسیده، به ذهن فیلمنامه نویس هت تریک که از قضا کارگردان کار نیز هست، رسیده که باید در جاده تصادفی رخ دهد. بعد فرزاد بزدلانه از صحنه تصادف فرار کند و با مخالفت کیوان و لیدا روبه رو شود تا خودرو را متوقف کند.

  • حال پس از کش و قوس‌های فراوان و شش بار رد شدن در جشنواره فجر، آشغال ها... بلاخره به اکران عمومی رسید. برای سخن گفتن از فیلم باید جانب احتیاط را در نظر گرفت، چون به هر حال جرح و تعدیل‌های احتمالی برای اکران پس از شش سال، ممکن است به ساختار فیلم خدشه وارد کرده باشد. اما به هر حال، ما به عنوان مخاطب با نسخه‌ی اکران شده طرفیم و به ناچار همین نسخه از طرف مخاطب مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

  • محمود گبرلو در فوتوکال جشنواره فجر حرکات عجیبی رو از خود بروز داد!

تبلیغات